#باید_شکسته_بشی
🌷| وارد #هیئت که می شد، جایگاه و پست و مقام رو میذاشت #کنار☝️
می شد یک #آدم خاکی و
مخلص👌
از جابجایی چرخ #مخصوص حمل باند صوت🎤 گرفته تا شستن #ظرف_ها
هر کاری از دستش بر #می_اومد انجام می داد✌️
می گفتند : آقا حامد! شما #افسری و همه شما رو می شناسند💯
بهتره این کارهارو #بقیه انجام بدند
#می_گفت : اینجا جاییه که اگه سردار هم باشی باید شکسته #بشی تا بزرگ بشی
صبر می کرد بعد از #هیئت که مردم می رفتند، مشغول شستن #دیگ_ها می شد😐
میگفت : #شفا تو آخر مجلسه؛ آخر مجلس هم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها #حاجتم رو خواهم گرفت👌
و آخر هم حاجتش رو با #شهادت گرفت🕊 |🌷
#شهید_حامد_جوانی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌸
@Shahidgomnam
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 #شهیدابالفضلی
شهید مدافع حرم "حامد جوانی"
که بدون ٢دست، و ٢چشم به شهادت رسید.
🔹 در وصیتنامه خود نگاشته بود:
آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع)
در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت
برسم.
◇ بیراه نبود ڪه حامد بین مجروحین
ایـرانی معـروف شده بـود بـه
″#شهیــد_ابوالفضلی"
◇ جلوی چشم امیر تمام روضه های
ابوالفضلی ڪه شنیده بود و تمام نوحه
هایی ڪه خوانده بود مجسم شدند.
◇ حامـد سر تا پا زخـم بـود
بیدست و بیچشم هایش با سری
مجروح و جسمی سرتا پا زخمیِ تیر
و ترڪش ...
◇ یادش افتاد حامد همیشۀ خدا عاشق
روضۀ ابوالفضل بود. یادش افتادحامد
همیشه میگفت: من اگر روزی ریش
سفید هیئت شوم، همۀ نوحه خوانها
رو میگویم فقط روضۀ ابالفضل بخوانند ...
◇ پاسداری ڪه حامد را از معرڪه
برگردانده بود آنجا بود.دست کردتوی
پیراهن نظامیاش و یڪ دفترچه دادبه
امیر گفت: این روز عملیات توی جیب
حامد بود. دفترچه یادداشتی ڪه توی
یڪی از برگه هایش عکس رزمنده ای
نقاشی شده بود ڪه روی زمین افتاده
با دست هایقَلَم شده وسرتاپازخمی.
📕 از کتاب : شبیه خودش
نویسنده : حسین شرفخــانلو
#شهید_حامد_جوانی
#شهید_مدافع_حرم