#خاطرات_شهدا
💠 عاشقانه شهدا
🌷نشست رو به رویم.خندید و گفت:《دیدید آخر به دلتون نشستم!》 من که همیشه #حاضرجواب بودم حالا زبانم بند آمده بود.
🌷خودش جواب خودش را داد:《رفتم #مشهد، یه دهه #متوسل شدم. گفتم حالا که بله نمیگید، امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه. نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت:اینجا، جاییه که می تونن چیزی رو که خیر نیست، خیر کنند و بهتون بدن. نظرم #عوض شد.دو دهه دیگه #دخیل بستم که برام خیر شید! 》
🌷روزی موقع خرید جهیزیه، خانم فروشنده به عکس صفحه گوشیم اشاره کرد و پرسید: 《این عکس کدوم شهیده؟》 خندیدم که 《این هنوز شهید نشده، شوهرمه!》
🌷[ بعد از شهادتش ] شب سختی بود.همه خوابیدند اما من خوابم نمیبرد. دوست داشتم پیام های تلگرامی اش را بخوانم. بعد از این مدت که به تلگرام وصل شدم، واای خدای من، چقدر پیام فرستاده بود!
🌷یکی یکی خواندم:
خندیدی و بر گونه ی تو چال افتاد/از چاله درآمدم دلم افتاده به چاه
تنها این را میدانم که دوست داشتنت، لحظه لحظه زندگی ام را میسازد و #عشقت ذره ذره وجودم را
مرا ببخش و با لبخندت بهم بفهمان که بخشیده ای مرا، که من هرگز #طاقت گریه ات را ندارم
🌷قبل از رفتن خیالم را #راحت کرده بود. مطمئن بودم این آدم قرار نیست به مرگ طبیعی بمیرد.خیلی تکرار میکرد اگه شهید نشی، میمیری
آخرین پیام هایش فرق میکرد:
این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است/سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت
وقتی میمیرم هیچ کسی به داد من نمیرسد الا حسین/ای مهربان تر از پدر و مادرم #حسین
🌷پیامم به دستش نمیرسید.نمیدانستم گوشی اش کجاست، ولی برایش نوشتم:《نوش جونت! دیگه ارباب #خریدت، دیدی آخر مارک دار شدی!》
📚بخش هایی از کتاب #قصه_دلبری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
#همت_حاج_قاسم
#ذاکر_اهل_بیت
🍃🌹🍃🌹
@shahidgomnam
💢یه #جوان تو دل برویی💗 بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه😍 من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم🚷 بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
💢هیئتی🏴 راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود‼️ میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند👌 به امام حسین(ع) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم❣
💢دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب💧 بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود🚱 تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
💢 #نذر حضرت ابوالفضل بود، ده دقیقه الی یک ربع⏰ قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که 24 سال🗓 پیش نذر حضرت عباس(ع) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
34.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ زیبا با عنوان ای حرم محترمت کعبه عاشقان رضا(ع)
🎤 #مرحوم_محسن_استاد_حسین
🍃 پیشنهاد ویژه برای دانلود
#مشهد
#امام_رضا
34.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ زیبا با عنوان ای حرم محترمت کعبه عاشقان رضا(ع)
🎤 #مرحوم_محسن_استاد_حسین
🍃 پیشنهاد ویژه برای دانلود
#مشهد
#امام_رضا
4_5834865289551939174.mp3
29.23M
#اختصاصی
🔉 سخنرانی استاد رائفی پور
📝« تحولات منطقه پس از شهادت سردار سلیمانی »
📅 #جلسه_سوم - ٢٣ دی ٩٨ - #مشهد مقدس
#پیشنهاد_ویژه_دانلود_واشتراک_گذاری☝️
هدایت شده از ❤...شهیــــدگمنـــام...❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همه_دعوتیم
🌷 مراسم تشییع پیکر بسیجی شهید امنیت «حسن براتی» در #مشهد
🔴 چهارشنبه 25 آبانماه
🔺زمان: راس ساعت 14:30
🔺مکان: میدان بسیج به سمت حرم مطهر رضوی
🌹 سازمان بسيج مداحان و هيآت مذهبي خراسان رضوی
👓 بخاطر افت شدید فشار گاز در #مشهد برخی نقاط با قطعی گاز روبرو هستند؛
مخاطبین عزیز:
1⃣ اگر پکیج دارید همین الان تا امکانش هست کمش کنید
2⃣ اگر بخاری دارید روی کمترین حالت بذارید و دورش خانوادگی جمع شید
3⃣ اگر شوفاژ مرکزی دارید چندتا رادیاتور را خاموش کنید
📌 انشاءالله با همدلی بتوانیم کمترین مشکل را داشته باشیم
اسکان صلواتی
ویژه آقایان
حسنیه ام المومنین حضرت خديجه(س)
دهه پایانی ماه صفر
تلفن راهنما:
09152050540
خیابان طبرسی-طبرسی جنوبی۵۶ -طلوع ۱۵ حسنیه المومنین حضرت خدیجه(س)
اسکان صلواتی مشهد مقدس
https://eitaa.com/ScienMashhad
نشربدون لینک جایز نیست
#مشهد
#اسکان
اسکان صلواتی
حوزه علیمه خراسان
مدیران-کادرمدارس-استاتید وطلاب-خانوادگی
دهه پایانی ماه صفر
تلفن راهنما:
۰۵۱۳۲۲۱۹۵۲۰
۰۵۱۳۲۲۲۲۸۵۲۰
خیابان آیت الله بهجت-چهاراه زرینه-مدرسه علمیه سیادت
اسکان صلواتی مشهد مقدس
https://eitaa.com/ScienMashhad
نشربدون لینک جایز نیست
#مشهد
#اسکان
🕊 آخرین بارے ڪہ مهدے بہ ایران اومد با هم بہ #مشهد رفتیم بعد از اینڪہ زیارت ڪردیم تو صحن سقاخونہ دیدم وایساده و مے خنده بہ مهدے گفتم: چیہ مادر، چرا مے خندی؟ گفت: مادر امضاے شهادتم رو از آقا #امام_رضا (ع) گرفتم!
#شهید_مهدی_صابری
✳️ راه باز کنید؛ مشهدی رمضان آمده است!
🔸 مشهدی رمضان میگوید: دیدم زنی از نوبت خود در صف قصابیِ من طفره میرود؛ تا اینکه جلو آمد و گوشتی خرید ولی بهجای پول، شناسنامهٔ شوهرش را بهعنوان گروئی به من داد و گفت که او کارگر بنا است و در حین کار از دیوار افتاده و در خانه بستری است و یک هفته است که شام نداریم.
🔸 من آدرس او را گرفتم و به خانهٔ او وارد شدم. دیدم روی گلیمی نشسته و
به شوهر مجروحش غذا میخوراند.
اتفاقا قرار بود چند روز بعد با خانوادهام به #مشهد برویم و دویست تومان پول پسانداز کرده بودم. رو کردم به #امام_رضا علیه السلام و عرض کردم ای آقا! من یک وقتی دیگر به زیارت شما میآیم و آن وجه را به آن خانواده پرداختم.
🔸 من به خاطر انصراف از سفر مشهد مورد ملامت خانوادهام واقع شدم.
همان شب خواب دیدم وارد مشهد شدم ولی صحن امام پُر است و کسی را اجازهٔ ورود نمیدهند. در این میان دیدم خادم حرم جلو آمد و گفت: ایها الناس! راه دهید، راه دهید، مش رمضان آمده است. دیدم آن حضرت از داخل ضریح با من دست میدهد و میگوید خوش آمدی به خانهٔ ما. اینجا فهمیدم عمل من مقبول افتاده است.
🔸 #استاد_ابوالفضل_بهرامپور
📚 برگرفته از کتاب #زندگی_با_قرآن | ج۲،ص ۹۵