در دانشگاه رشتہ ی مدیریت می خوند ؛ سال ۸۸ در جریان #فتنه ڪلا چند روز وسط معرڪہ بود ، شوخی ڪه نبود آن ها می خواستند بہ #ولایت و انقلاب ضربہ بزنند ڪه خدا را شڪر و بہ یاری امام زمان ناڪام ماندند .
وقتـے پسرم در #سوریہ بہ شهادت رسید و پیڪرش را آوردند چون بدن و صورتش زخم بسیاری برداشتہ بود قابل شناسایی نبود . من او را از ضربہ های چاقوی #فتنه۸۸ در بازوی چپش شناختم .
#راوے👇
#پدر_شهید
#شهید_رسول_خلیلی🌸
@shahidgomnam
در فصلِ خطر، امیر را گم نڪنیم
آن وسعتِ بی نظیر را گم نڪنیم
تنهـا رَہِ جنت از علی می گذرد
ای هـمسفران غدیر را گم نڪنیم
#ولایت🌷🌷
--------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
💠شهید حاج محمد ابراهیم همت :
🌷در زمان غیبت ، اطاعت محض از #ولایت فقیه داشته باشید
سختیها را تحمل کنید
این #انقلاب
بانهایت اقتدار و توان به انقلاب جهانی امام زمان(عج) اتصال پیدا می کند .
--------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
•~ وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ
وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ~•
{ مائده ، ۵۶ }
🕊و کسانی که #ولایت خدا و پیامبر او
و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛
(زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است.
#یک_حبه_نور ❤️
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رهبر انقلاب:
🔹گفتم آقاجان! بزنید میخورید. ممکنه ضربه هم بزنند اما چندبرابر ضربه میخورند
#ولایت
#حاج_قاسم_سلیمانی
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
🌷🌷ادامـه👇👇
[ ♥️|•• #غدیریعنــــے]
کسانی که عقب ماندھ اند برسند...
و کسانے که جلو رفتهاند برگردند.
•[ غــدیـر یعنــے
با #ولایت حرکت کردن ]•
#عاشـورانتیجهازیادبردنغدیـراست🥀
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین…
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی…
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم…
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود…
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا…
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم…
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی…
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم…
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه…
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم…
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران…
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار…
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار…
از حال معنوی ام…
گذشتم…
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی…
هیبت خاصی داشت…
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل…
کم آوردم…
گذشتم…
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی…
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم…
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم…
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند…
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند…
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب…
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان…
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت…
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود…
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم…
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد…
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت…
#شهدا
گاهی،نگاهی
#یاد_شهدا_با_ذکر_5صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم😭🥀💔
🍃
🌹
✍ #وصیت_نامه_شهید_مدافع_حرم
بعد از بنده، هرگز از خط #ولایت خارج نشوید، بسیار مواظب باشید که #فتنه_گران گاه به نام ولایت در پی خواهند بود که شما را در مقابل ولایت قرار دهند. هرگز فکر نکنید که نسبت به سایر مردم، حق بیشتری نسبت به #انقلاب دارید، هر چه بوده، وظیفه بوده است.
🌷#شهید_محرم_علی_پور🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
دلنوشته ای از جنس #طلبگی برای #آرمان_عزیز
آرمان عزیز !
سلام..
سلام ما به تو و راهِ تو
سلامی به بلندای تاریخِ فداکارنۀ سربازان حضرت ولیعصر علیه السلام
سربازانی از عالَم علم و قلم و سخن..
بَه چه عالَمی..
چه عالَمیست عالم طلبگی!
طلبگی و ما ادراک ما #طلبگی ؟!
راهی مقدس و خوش نهایت
راهی پر از مجاهده..
مجاهدۀ مهذبانه در وادی علم، فکر، قلم و سخن
مجاهده ای #بی_حجاب!
آری بی حجاب..
بی حجاب از عافیت طلبی و بی تفاوتی!
آن هنگام که نیاز باشد، قلم را به مرکب خون آغشته و بر صفحه روزگار به تحریر درآورده..
و تو آی آرمانِ ما چه خوب توانستی با مرکب #خون خود مجاهدِ فی سبیل الله باشی
با خون خود، حقانیت راهت را نشان دادی..
با خون خود ذلتِ دشمنت را فریاد زدی..
فریاااااد..
ولی گویا برخی میخواهند صمٌ بکمٌ عمیٌ بمانند
بمانند!
آرمان جان! به راستی آرمانِ تو چقدر والاست که غریبانه و مظلومانه به پایش جان دادی؟!
آری .. #آرمان تو لیاقت آن را دارد که برایش جان داد و فدا شد..
پس ما جوانانِ اهل علم و فکر و #تبیین برای مجاهده ای از جنس مجاهده تو آماده ایم..
ما هم در این راه قدم بر می داریم و به وقتش، خون رنگین خود را پای ریشه های این #انقلاب و #ولایت خواهیم ریخت
✍ اصغر.چ
✍با #ولایت تا شهادت
❇️خانم صفیه گلزاری مادر ۹شهید است
که ساکن جزیره هرمز میباشد..
شهدای این خانواده در عملیاتهای خیبر، فتحالمبین، والفجر۸، کربلای۴، کربلای۵، بوده و آخرین شهید نیز دختر اوست که درجنایت آلسعود در سال۶۴ در حج خونین مکه بهشهادت رسید.....
❇️ اونوقت ما فکر میکنیم برای انقلاب خیلی زحمت کشیدیم..
مادر عزیز ۹ شهید گرانقدر به حق همون شهیدانت حق خودت را برگردن ما ببخش....