eitaa logo
شهــیدحــسـین معزغـلامي
924 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
14 فایل
می گفـت : طوری تلاش کنید ، ڪہ اگــــر روزی . . . امام_زمان(عج) فرمودند یک سربازمتخصص میخام بفرمایند فلانی بیاید ... تاریخ تولد :1373/01/06،امیدیه،خوزستان تاریخ شهادت :1396/01/04سوریه،حماه شــهید دعوتت کرده پس بمون 💫 تاسیس1402/02/22 زمان;20:22 💫
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقا ختم صلوات داریم به مناسبت مبعث پیامبر اکرم (ص)💐💐 به نیابت از شهید حسین معزغلامی وامام زمانمون 🌹🌹هدیه به حضرت محمد (ص‌) هرتعداد میتونید بفرستید ثبت کنید که امروز روز صلواته 🌸👇👇👇 https://EitaaBot.ir/counter/9wgboz
حسن بن راشد گفت به حضرت صادق(ع) عرض کردم: در روز مبعث چه عملی انجام دهیم؟ فرمود:روزه گرفته و بر محمّد و آلش زیاد صلوات فرستید.
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس؛ یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس.
•[🌹🌱]• ‌ مقدمہ خوب شدن سپردن دستت، بہ دست خوبان است... و چہ خوبے بهتر از شهید؟ :)✨ @shahidhosseinmoezgholami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهــیدحــسـین معزغـلامي
روز سی ام ❤️ چله سوره یـــس به نیت شهید جمال طباطبایی وشهید سردار رضا قانع سوره خوانده شود🌺
زهره کسایی همسر سردار جمال طباطبایی درباره ایشان می‌گوید: تابستان سال ۱۳۶۱ به دلیل ترکشی که به سرش خورد، یک طرف بدنش از کار افتاد، چند ماه در بیمارستان و منزل استراحت کرد، من هم گاهی با مادرم که خاله آقاجمال بود، به ملاقاتش می‌رفتیم، زمانی که توانست، راه برود، دوباره به جبهه رفت، در حالی به جبهه رفت، که دست راستش کار نمی‌کرد و آویزان بود و پای راستش را روی زمین می‌کشید. همسر سردار طباطبایی با بیان اینکه جوانی و نوجوانی‌اش را وقف جنگ کرده بود، دیر به مرخصی می‌آمد و زود می‌رفت، وقتی خبر آمدنش به شهرضا به گوش فامیل می‌رسید، دسته به دسته به دیدارش می آمدند. این جا هم که بود، خودش را درگیر را درگیر مسائل جنگ می‌کرد و کمتر به دیدار اقوام می‌رفت. کسایی با اشاره به اینکه دفعات بعد وقتی به مرخصی آمد، از من خواستگاری کرد و زندگی من با یک رزمنده جانباز شروع شد، ادامه می‌دهد: از همان موقع هم دفتر و کتاب و درس تعطیل شد، عشق به او، وضعیت جانبازی‌اش را برایم سهل و آسان کرده بود؛ اصلاً به سرزنش‌های بعضی‌ها اهمیت نمی‌دادم. چنان عاشقش شده بودم که دوست نداشتم، لحظه‌ای از او جدا شوم، چند روز بعد از ازدواجمان دوباره به جبهه رفت. همسر سردار طباطبایی می‌گوید: جمال انسان عجیبی بود، وقتی از جبهه به مرخصی می‌آمد، در  ظاهر دغدغه جنگ در سر نداشت؛ اما دغدغه مردم، آرام و قرار را از او می‌گرفت، وجود او با «درد مردم» عجین بود. دلش برای همه می‌تپید. @shahidhosseinmoezgholami
شهــیدحــسـین معزغـلامي
روز سی ام ❤️ چله سوره یـــس به نیت شهید جمال طباطبایی وشهید سردار رضا قانع سوره خوانده شود🌺
در جبهه از نماز شب خود غافل نمي شد و با خداي خود راز و نياز مي كرد و عاشق امام زمان(عج ) و امام خميني (ره) بود . به عنوان يك فرمانده در جبهه خدمت مي كرد و در برابر معبود خويش بسيار خاضع و خاشع بود. روز قبل از شهادت و روز قبل از عمليات فتح المبين رضا قانع به همراه شهيدان بزرگوار اصغر ياوري، سيد ابراهيم مير كاظمي به پيشنهاد شهيد ياوري جهت غسل شهادت به سوي حمام دال پري حركت كردند و چون حمام بسته بود. با همان نيت غسل شهادت به سوي رودخانه رفتند و در آب سرد غسل شهادت كردند. در ساحل رود دو ركعت نماز به جا آوردند و پس از آن با شيشه اي عطر خود را معطر و خوشبو كردند. حميد باقري مي گويد:« طبق گفته برادراني كه در آن جا بودند، رضا يك جلوبند مخصوص براي خودش درست كرده بود كه ده خشاب ژسه در آن جا مي گرفت و يك ژسه سازماني هم داشت حدوداً ده خشاب جا مي خورد موقعي كه بالاي سر شهيد رسيدند 9 خشاب آن را استفاده كرده بود، سپس شهيد شده بود.» نبي الله بهرامي، همرزم، مي گويد:« قبل از عمليات فتح المبين حالت ايشان عوض شده بود. قانع در تمامي عمليات ها حنا مي بست و عطر مي زد، ولي در عمليات فتح المبين آنقدر مطمئن بودند كه شهيد مي شوند كه كفن پوشيده بودند و آمادگي صددرصد براي شهادت داشتند. وقتي كه جنازه ايشان به محوطه سپاه آمد من لباس او را- كه تركش خورده بود- پس زدم و متوجه شدم كه ايشان كفن پوشيده است و كاملاً آماده شهادت بود.» رضا قانع در چهارم فروردين ماه سال 1361 در عمليات فتح المبين پس از 9 ماه حضور در جبهه در محور دزفول- شوش به شهادت رسيد. @shahidhosseinmoezgholami
اگر باب و درب ورود به محضر پیامبرمان امیرالمومنین‌علیه السلام است؛ گویا باب ورود به عشق امیرالمومنین‌(ع) هم ابا‌عبدالله‌حسین‌علیه‌السلام است...
4_5999239185527996429.mp3
9.13M
📢دعاى امام زمان (عج) 🔸الهى عظم البلاء...🔸 @shahidhosseinmoezgholami