#دلتنگے_شهدایے🌱
منفࢪاموشتنڪࢪدم!
فقطگاهےاز زیادی گناه
خجالتمیڪشم..
صداتبزنمرفیق((:
#شهیدحسین_معزغلامی
@shahidhosseinmoezgholami
💕رفیقِ #شهید که داشته باشی
میدونی که یکی هست
بعد خدا
باهاش دردودل کنی..:)❤️
عکس نوجوانی داداش حسین😍😍
#شهیدحسین_معزغلامی
@shahidhosseinmoezgholami
🌷﷽🌷
پنجشنبه که میشود
دلم هرجا که باشد
بی تاب خاک کوی ات میشود.
به خود که میآیم سر از مزارت درمیآورم.
ای شـهیــد
تربت پاکت بوسه باران
برس به داد دلم...
🌹 شهید حسین معز غلامی 🌹
صلواتی نثار روح شهید حسین
#شهیدحسین_معزغلامی
@shahidhosseinmoezgholami
نگاه به چهره #شهدا
عبــادت است ...
عبـادتی از جنسِ
مقبـول به درگاه الهی.
کاش شفـاعتی
شاملِ حالمـان شود..🌱
#روزتون_شهدایی
#شهیدحسین_معزغلامی
@shahidhosseinmoezgholami
شهــیدحــسـین معزغـلامي
پارت هفتاد و یک محرم اسرار🌸🌿 #کتاب_سروقمحانه #شهیدحسین_معزغلامی🌹 بعد از بازنشستگی،من به عنوان مداح
پارت هفتاد و دو مرد میدان🌸🌿
#کتاب_سروقمحانه
#شهیدحسین_معزغلامی🌹
حسین واقعاً مرد میدان بود وبرقلب های نیروهای تحت امرش حکومت می کرد.همش به فرمانده اش میگفت حاجی بریم گشت و شناسایی،بریم نفوذ کنیم و چندتا مین بکاریم،کسانی که در امور نظامی تبحر دارن،می دونن که یکی از مشکل ترین و خطرناک ترین کارها گشت و شناسایه.بالاخره حسین باچندتاازنیروهای سوری میره گشت و شناسایی،امامتاسفانه پای یکی از نیروهای سوری به یکی از تله های دشمن گیرمیکنه و پاش قطع میشه.مااونجامعمولا به خانواده شهدا و جانبازان سرمیزنیم،قرارشدبریم به همون سوری که باحسین بوده؛سربزنیم حسین خیلی خوشحال بود،معمولاکسانی که مجروح میشن،به محض دیدن فرمانده شون ناراحت میشن وشروع میکنن به گله وشکایت،اماجالب بود اون نیروی سوری به محض دیدن حسین به شدت خوشحال شد و گفت کی بریم گشت و شناسایی!معلوم بود خیلی از دیدن حسین خوشحال شده،جالبه که فرمانده حسین گفته بود حسین تو نمیخوادجلوبری؛اماحسین که دیده بود نیروهاش کمی ترس دارن برا همین باهاشون رفته بود.رمزمحبوبیت حسین در بین نیروهاش همین بود که خودش توهمه عرصه های خطرنفراول بود.
(دوست وهمرزم شهید)
@shahidhosseinmoezgholami
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برادر منی، اما دلم خوش است که تو
مدافع حرم خواهر “ابــوالفضلـــی"🍃❤️🩹
#شهیدحسین_معزغلامی
@shahidhosseinmoezgholami
کربلایی حسین معز غلامی4_636525951542362245.mp3
زمان:
حجم:
3.56M
شور قتلگاه
افتاده است روي زمين
با نواي كربلايي حسين معز غلامي💔💔
مراسم شام شهادت امام جواد (ع)
هيئت منتظران المهدي (عج)
#شهیدحسین_معزغلامی
#شهادت_امام_جواد
@shahidhosseinmoezgholami
بے تــو
دیدهٔ جـان را
بستہام ز بینایے!...♥️🍃
✍🏻|سیمینبهبهانے
#شهیدحسین_معزغلامی
@shahidhosseinmoezgholami
1.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با شهیدعهدرفاقت ببندید
چراکه اوخوب رفیقی است ورسم رفاقت را خوب بلداست...
#شهادت
#شهیدحسین_معزغلامی
@shahidhosseinmoezgholami
14.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با اینکه وضع مالی خانواده اش خوب بود ولی حسین دلبستگی به مال دنیا نداشت، برای ترویج فرهنگ انقلابی در جامعه خیلی تلاش می کرد، رعایت حلال و حرام و توجه به مسائل شرعی برای شخصیتی مثل حسین چیز عجیبی نیست.
شهید حسین معز غلامی بسیاربخشنده، مسئولیت پذیر وبیان اثر گذاری داشت.
شهید معز غلامی حافظ قرآن بود در دانشگاه امام حسین در مسابقات حفظ مقام اول را کسب کرده بود..
#شهیدحسین_معزغلامی🌿♥️
@shahidhosseinmoezgholami
شهــیدحــسـین معزغـلامي
پارت هفتاد و سه همنشین درد🌸🌿 #کتاب سرو قمحانه #شهید حسین معزغلامی🌹 آستانه تحمل دردش خیلی بالابود.چن
پارت هفتاد و چهار نذر سلامتی🌸🌿
#کتاب_سروقمحانه
#شهیدحسین_معزغلامی🌹
هر دفعه که حسین به سوریه می رفت من مبلغی روبه عنوان نذر به حسین می دادم تا بندازه داخل ضریح حضرت زینب (س).فقط تاکید می کردم که حتما در بازگشت به ایران نذر منو ادا کنه.به نوعی من گروکشی می کردم تاحسین سالم برگرده؛علاوه برپولی که برای نذربه حسین می دادم،هرباربه نام شهیدی هم نذر می کردم.برای بار اول به نیت ابجداسم خانوم حضرت زینب (س)مبلغ ۶۹هزارتومان نذرمی کردم،چون شرط کردم حتمانذر منوزمان بازگشت اداکنه حسین هم کمی مقاومت کرد و بعد قبول کرد.به نام شهید مجتبی کرمی هم نذر کرده بودم که اگرحسین برگرده،برای دخترکوچکش به نام رقیه(س)لباس هدیه کنم.لباس روخریدم و کنار گذاشتم تا وقتی که حسین،نذرم رو ادا کنم؛حسین برگشت برای باردوم که می خواست بره سوریه مبلغ ۵۰هزار تومان دادم تاتومسیر بازگشت به ضریح بندازه.حسین هم بدون هیچ مقاومتی قبول کرد و اصرار نداشت تادررفتن بندازه.این دفعه به نام شهیدالله کردم نذرکردم که اگر حسین برگرده،سالادالویه درست کنم و درهیئت منتظران پخش کنم.یک حلبی خیارشور هم خریدم و کنار گذاشتم تا به محض بازگشت حسین بااون سالاد الویه درست کنم.به اسم شهید الله کرم این خیارشور روخریده ام وبازنمی کردم تاحسین برگرده وبااون سالادالویه درست کنم حسین برگشت و همان روزگفت ،میتونی تاشب نذرت رواداکنی؟من هم به سرعت دست به کار شدم و آماده کردم.شب هم برای بسته بندی خودحسین آمد بارسوم هم۵۰هزار تومان به عنوان نذر دادم.حسین یهو گفت،ایندفعه نمیگی هاموقع برگشت تو ضریح بندازم.من موقع رفتن می ندارم.گفت اگر اصرار کنی من اصلاپول رونمی برم.به نام شهیدزبرجدی هم ندرکرده بودم.شنیده بودم خودشهیدگفته بود،هرکی به من نذرکند،نذرش ادامی شود.نذرکردم اگرحسین برگرده سرمزارشهید زبرجدی شله زرد پخش کنم.وقتی حسین شهید شد و برای مراسم تدفین رفتیم.مزارشهیدزبرجدی نزدیک مزار حسین بود.بعدازمراسم به عنوان گلایه برسرمزارشهیدزبرجدی رفتم.گفتم دمت گرم خودت گفته بودی،هرکی به من نذر کنه،نذرش ادامیشه.عجب حسین سالم برگشت.بعداین موضوع روبه مامانم گفتم.مامانم گفت،همین که پیکرحسین برگشته یعنی نذرت اداشده.پیکرخیلی ازشهدا درسوریه مونده وهنوز برنگشته.مامانم گفت اون موقع که حسین شهید نشده بود،خواب دیدم که شهید زبرجدی برای ماشله زرد آورده ومیگه نذرت اداشد.مامان گفت،این عنایت شهید زبرجدی بوده که پیکرحسین برگشته! از شهید گلایه نکن.من هم نیت کردم تانذرم رواداکنم.
(خواهر کوچک شهید)
@shahidhosseinmoezgholami
شهــیدحــسـین معزغـلامي
پارت هفتاد و چهار نذر سلامتی🌸🌿 #کتاب_سروقمحانه #شهیدحسین_معزغلامی🌹 هر دفعه که حسین به سوریه می رفت
پارت هفتاد و پنج شهید زنده🌸🌿
#کتاب_سروقمحانه
#شهیدحسین_معزغلامی🌹
نمازگزاران مسجد که من رو می شناختن،دائم به من می گفتن زیاد به این پسردل نبندحسین ماندگارنیست،پروازمی کنه!یه روز به مراسم تشییع پدر یکی از دوستان حسین رفتیم.حسین هم نبود.با دوست حسین توماشین که نشسته بودیم.گفت می خوام مطلبی به شما بگم،ناراحت که نمی شید،گفتم نه،گفت حسین شما ماندگار نیست.شهیدمیشه.زیادبهش دل نبندین.گفتم این حرفها چیه!شهادت که به این اسونی نیست.شهادت یک تکامله؛گفت نه من این رو همین جوری نمی گم.بابررسی که از اخلاق و رفتارحسین دارم،میگم.حسین مال این دنیا نیست و پرواز می کنه.زیادبهش دل نبندین گرفتار می شید.من خودم هم پیش بینی می کردم.حتی قبل از ورود حسین به سپاه،اخلاق و رفتارش شهدایی بود.یه روز در مدرسه حسین در مسابقات قرآن اول شده بود؛ولی اشتباهی لوح تقدیر رو به پسرعموش داده بودن.پسرعموش هم حسین معزغلامی بود و در اون مدرسه درس می خوند.اصلاحسین به روی خودش نمی آورد و اصلا ناراحت نشده بود.بعدهالوح تقدیر رو آوردن وگفتن این مال حسینه،اصلا پسرما در مسابقات قرآن شرکت نکرده.هرکاری کردن که بگن این لوح مال شماست.حسین گفت نه این مال پسرشماست.من با اخلاق شهدای ۸سال دفاع مقدس آشنا بودم.این نوع اخلاق ازیک آدم معمولی ساخته نیست.قطعاپشت این نوع رفتار یک عقیده ای هست و آن عقیده تعالی داره به همین خاطر احساس می کردم که حسین شهید میشه.
(پدرشهید
@shahidhosseinmoezgholami