ندیدم بگذارد کسی لباسش را بشوید.
علی قمی این کار را کرد.ولی #محمود سریع تلافی کرد رفت لباس علی را شست گفت
"بار آخرت باشد به حرفم گوش نمی کنی آ."
وقت غذا هم می رفت توی صف،پشت سر بچه ها می ایستاد غذا می گرفت.
اگر آشپز می شناختش می خواست غذایش را چرب تر کند غذای نفر قبلی یا بعدی را برمی داشت،می گفت
"تا تو باشی دیگر پارتی بازی نکنی."
#شهید_محمود_کاوه
قرارگاه تربیتی شهید محمودی نژادی👇
🌺https://eitaa.com/joinchat/712442162C52413abfa5🌺
#خاطرات_شهدا سنگر_خاطره
دیدار باخانواده های شهدا...
✨️بعد از پنجاه شصت روز تازه از راه رسیده بود و با خود لبخند همیشگی و بوی خاکریز را آورده بود. بچه ها را در آغوش گرفت و گونه هایشان را بوسید. زود صبحانه را آماده کردم. تند تند لقمه هایش را خورد و بلند شد. می دانستم میخواهد به کجا برود گفتم:" بعد از این همه مدت نیامده می خواهی بروی؟ لااقل چند ساعتی پیش بچه ها بمان. اگر بدانی چقدر دلشان برای تو تنگ شده...
با لحن ملایمی گفت:حضرت رباب (سلام الله علیها)را الگوی خودت قرار بده. مگر نمی دانی که بچه های شهدا چشم انتظار همرزمان پدرشان هستند تا به آنها سر بزنند و حالشان را بپرسند". کار همیشگی اش بود نمی توانست توی خانه دوام بیاورد. باید میرفت و به خانواده تک تک شهدا و همرزمانش سر میزد.
شهید#محمود بنی_ هاشم🕊🌷
فرمانده گردان حضرت علی اصغر(ع)لشکر ۳۱عاشورا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🙏❤️🙏❤️🙏❤️🙏❤️🙏❤️🙏❤️