eitaa logo
شاخص
130.4هزار دنبال‌کننده
47.6هزار عکس
66.9هزار ویدیو
99 فایل
🔹﷽🔹 🌱کانال فرهنگی سیاسی اجتماعی #شاخص تشکل جمعی از #جوانان انقلابی و اندیشمند @Shakhes3 ✍ سردبیرکانال: @Shakhes_Basirat 👈حتما پیام سنجاق شده مطالعه شود کانون تبلیغات شاخص👇 ( تعرفه تبلیغات) https://eitaa.com/joinchat/330891318C6f632c059c
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 ♦️روز که مقام معظم رهبری آمده بودند در مسجد دانشگاه بالای سر پیکر شهیدان حادثه فالکون(شهدای عرفه)، سردار سلیمانی از ایشان یک انگشتر و عبا گرفت و به آقا گفتند یکی از انگشترهایی که با آن زیاد نماز شب خوانده ایید را بدهید. ♦️وقتی خواستیم بابا را خاک کنیم، سردار سلیمانی رفت داخل قبر. عبای آقا را پهن کرد. مقداری تربت کربلا آورده بود. آن را روی عبا پخش کرد. بعدش بابا را گذاشتند داخل قبر و آن انگشتر را هم گذاشتند زیر زبان بابا. ♦️من و سعید هم بالای قبر ایستاده بودیم. آنجا هم خیلی سعید بی تابی می‌کرد. رفت پایین توی قبر و به زور از بابا جدایش کردیم. 🌹خاطرات فرزند سردار شهید حاج 🌍 eitaa.com/shakhes1 ایتا 🌍http://sapp.ir/shakhes.1 سروش
🌹‍ ♦️روز که مقام معظم رهبری آمده بودند در مسجد دانشگاه بالای سر پیکر شهیدان حادثه فالکون(شهدای عرفه)، سردار سلیمانی از ایشان یک انگشتر و عبا گرفت و به آقا گفتند یکی از انگشترهایی که با آن زیاد نماز شب خوانده ایید را بدهید. ♦️وقتی خواستیم بابا را خاک کنیم، سردار سلیمانی رفت داخل قبر. عبای آقا را پهن کرد. مقداری تربت کربلا آورده بود. آن را روی عبا پخش کرد. بعدش بابا را گذاشتند داخل قبر و آن انگشتر را هم گذاشتند زیر زبان بابا. ♦️من و سعید هم بالای قبر ایستاده بودیم. آنجا هم خیلی سعید بی تابی می‌کرد. رفت پایین توی قبر و به زور از بابا جدایش کردیم. 🌹خاطرات فرزند سردار شهید حاج 🌍 eitaa.com/shakhes1 ایتا 🌍http://sapp.ir/shakhes.1 سروش
🌹‍ ♦️روز که مقام معظم رهبری آمده بودند در مسجد دانشگاه بالای سر پیکر شهیدان حادثه فالکون(شهدای عرفه)، سردار سلیمانی از ایشان یک انگشتر و عبا گرفت و به آقا گفتند یکی از انگشترهایی که با آن زیاد نماز شب خوانده ایید را بدهید. ♦️وقتی خواستیم بابا را خاک کنیم، سردار سلیمانی رفت داخل قبر. عبای آقا را پهن کرد. مقداری تربت کربلا آورده بود. آن را روی عبا پخش کرد. بعدش بابا را گذاشتند داخل قبر و آن انگشتر را هم گذاشتند زیر زبان بابا. ♦️من و سعید هم بالای قبر ایستاده بودیم. آنجا هم خیلی سعید بی تابی می‌کرد. رفت پایین توی قبر و به زور از بابا جدایش کردیم. 🌹خاطرات فرزند سردار شهید حاج 🌍 eitaa.com/shakhes1 ایتا 🌍http://sapp.ir/shakhes.1 سروش