خانم دکتر علاسوند 8.5.1402_01.mp3
10.05M
#روایت_زن
🌱قدرت اساطیری حضرت زینب در استفاده از کلمه
🏴سخنرانی سرکارخانم دکتر علاسوند ۱۴۰۲/۰۵/۰۸
حوزه علمیه مکتب نرجس سلام الله علیها
#زن_تاریخ
#حراست_ازروح_اسلام
#قدرت_کلمه
࿐༅•⊰✾ ❈ ✾⊰•༅࿐
شمیم یاس🕊️
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_زن
با چه عشقی کوله ام رابستم کوله ای که با تمام کوله های سفر های قبلی فرق دارد، همیشه سبک بار سفر می کنم اما این بار به همراه سه فرزندم قصد سفر دارم کوله از همیشه سنگین تر میشود آخر هر کدام پوشک و لباس و ....
، با چه حرارتی برای بچهها از راه تعریف می کنم و دل خودم و آنها را هم آب می کنم
پاهایم که دارند جلوجلو، بی مُهر گذرنامه، میدوند
حال وصف ناپذیری دارم نگاهم رو روی جمعیت می برم آقای امام حسین چقدر دلداده داری آقا جان من از همه مشغله های علمی ام دست کشیده ام با سه فرزندم راهی طریق عشق شدم اما وقتی این همه عاشقت را میبینم به حالشان غبطه می خورم
تا نجف چندین ساعت که رفتیم راننده نگه داشت و اولین پذیرایی را چشیدیم قیمه نجفی که عجیب لقمه به لقمه اش برایم مزه بهشت داشت
چشمم که به خانه پدری افتاد زیر لب گفتم فرزندانتان را آورده ام عرض ادب و دست بوسی اجازه ورود هست آقا جان
دلی لرزید و اذن ورود داده شد
من از فرصت استفاده می کنم به نیابت از همه دلهاایی که توی کوله ام جا دادم امین الله می خوانم
قدم در وادی السلام می گذاریم دلخوشیم به کودکان عراقی عطر به دست و هدایای که با فرزندانم آماده کرده ایم نذر قدم های زینب
و چه لذتی بالاتر از خوردن شربت لیمو. عمانی های عراقی ها میون خستگی های قدم زدن
و چه می کند با دلت آن کودک که تنها دارایی اش جعبه دستمال کاغذی است
من فورا وارد عرصه رسانه می شوم و حالا وقت مخابره پیام اربعین به رسانه هاست چندتوییت و استوری رو به سرعت منتشر می کنم
#اربعین#روایت#کربلا
࿐༅•⊰✾ ❈ ✾⊰•༅࿐
شمیم یاس🕊️
پادکست موکب.mp3
1.94M
#روایت_زن
#پادکست
🌸دختر نوجوان کم حجابی که حسینی شد🌸
#دختران_حسینی
#زن_زندگی_آزادی
#موکب_سربازان_کوچک_امام_زمان
#یک_برخورد_بجا
#نگاه_عاشقی
࿐༅•⊰✾ ❈ ✾⊰•༅࿐
شمیم یاس🕊️
#روایت_زن
در حال و هوای کودکی ،همواره خودم را در حالت کمک به کودکان بیمار تخیل می کردم
اما وقتی بزرگ تر شدم جامعه مُد جذب صورت سفید و چشمان آبی من شدند.
و با پیشنهاد عالی مرا به سمت و سوی مدلینگ و مانکن شدن کشاندن
و من غرق در استیج و عکس و فیلم و میکاپ و لباس هایی از حریر و ابریشم سرخ و سفید و زیور آلات شدم و دیگر واقف به محیط اطرافم نبودم
و در سفر کاری ای که به بیروت داشتم چشمان آبی من،چیزی را دیدن که تا به حال ندیده بودند و رهایی و آرامشی را در آن جا تجربه کردم که هیچ گاه در شهرت و ثروت به آن دست نیافته بودم،
جرقه ی احساسِ این حس رهایی از آنجا در من زده شد و مرا از چیزی که بودم منفور کرد و به سمت و سوی یک آرامش واقعی کشاند
در نهایت من مسلمان شدم .
سپس به آرزوی کودکی خود یعنی کمک به کودکان و مجروحان «درکشور افغانستان»رسیدم.
#روایت_بوم
#زن_غربی
#فاجعه_نگاه_غرب_به_زن
࿐༅•⊰✾ ❈ ✾⊰•༅࿐
شمیم یاس🕊️
#روایت_زنان
علیرضا هماهنگ کرده بود تا هفتهای دو بار خدمت کاری به منزلمان بیاید و در کارهای خانه کمک حالم باشد
🛫 همسرم برای گذراندن دوره پسا دکترا بورسیه ایالتی در آمریکا شده بود و ما شش ماهی میشد که به این کشور مهاجرت کرده بودیم
👒اولیویا دختر جوان و زیبایی بود که به منزل ما میآمد
اما هر بار هنگام تمیزکاری منزل می دیدم که بیصدا اشک میریزد💔
🥀 بعد از چند هفته علی رغم اینکه همسرم گفته بود نباید احساساتی که با زنان ایرانی داشتم را از زنان این سرزمین انتظار داشته باشم و همیشه گوشزد میکرد که صمیمی نشوم اما نتوانستم و طاقت نیاوردم بالاخره من یک دختر ایرانی بودم و سرشار از عواطف و احساس نوع دوستی💝
🔖 در حالی که به لهجه او مسلط نبودم ولی دست و پا شکسته سر حرف را باز کردم
👱♀ اوایل الیویا چیزی نمیگفت ولی کم کم به قول خودش محبت و احترامی که برایش قائل بودم قفل کلامش را باز کرد
💑در کمال ناباوری به من گفت که چهار سال قبل ازدواج کرده آن هم با پسری که دانش آموخته رشته MBAبوده🎓
🔴 میگفت که جین هر ماهی یک بار او را کتک میزده و کتک خوردن زنان آن هم ماهی یک بار جزو قوانین رسمی ایالت آرکانزاس آمریکا محسوب میشود
وقتی میبیند که علیرضا برایم خدمتکار گرفته
و بعد از آمدن به منزل در حالی که بسیار خسته است برایم 🥝میوه پوست میگیرد به یاد اتفاقات زندگی خودش می افتد
🧠گفت یکبار از شدت ضربه به سرش بیهوش شده و جمجه سرش شکسته
الیویا گفت تنها چیزی که از مسلمانان و خصوصاً ایرانیها به گوشش رسیده این بوده است که مردان ایرانی برای زنان هیچ ارزشی قائل نیستند از زنان خود بیگاری میکشند و آنها را در منازلشان حبس میکنند 😳
😓دیگر اشک هایش شدت گرفته بود و نمیتوانست چیزی بگوید فقط تصویر متنی را در موبایلش 📱نشانم داد که از آرم بالای آن متوجه شدم یکی از قوانین کشورشان است⚖
برای همین کلمه به کلمه اش را یادداشت کردم🖊 تا با تمرکز بیشتری ترجمه اش کنم .
بعد از رفتن الیویا به یاد آن متن افتادم
برگه را برداشتم و ترجمه اش کردم نوشته بود:
🔴در لس آنجلس مرد حق دارد با کمربند زنش را بزند
در حالی که شکار پروانه ۵۰۰ دلار جریمه دارد
و نصب تله موش بدون جواز شکار ممنوع است!!!!!!!
#امپراطوری_دروغ
#زن_زندگی_آزادی به سبک غرب
#بانوان_جهان
#حماقت_مدرن
#غرب_وحشی
࿐༅•⊰✾ ❈ ✾⊰•༅࿐
شمیم یاس🕊️
🏴#امام_سجاد_عليه_السلام
◼️إنَّ عَمَّتي زَينَبَ مَعَ تِلكَ المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها في طَرِيقِنا إلَى الشّامِ ما تَرَكَتْ [تَهَجُّدَها] لِلَيلَةٍ
◾️عمّه ام ، زينب ، با وجود همه مصيبت ها و رنج هايى كه در مسيرمان به سوى شام به او روى آورد ، حتّى يك شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت .
📗وفيات الأئمه ، ص 441
࿐༅•⊰✾ ❈ ✾⊰•༅࿐
شمیم یاس🕊️
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم روز عاشورای امساله ....
نزدیک های ظهر عاشورا و تربت خونین اباعبدالله الحسین علیه السلام
#تربت_امام_حسین
#عاشورا
#خون_خدا
࿐༅•⊰✾ ❈ ✾⊰•༅࿐
شمیم یاس🕊️
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری #استاد_شجاعی
※ بیماریها، فشارهای مالی، تهمتها، شکستها و .... در زندگی ما، خیلی گرونتر و قیمتیتر از عبادتهای ما هستند.
✘ ولی درک این مسئله برای ما سخته! چرا؟
منبع: پادکست انسان شناسی ۲۸۸
࿐༅•⊰✾ ❈ ✾⊰•༅࿐
شمیم یاس🕊️