eitaa logo
شمیم افق
1.1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
6.6هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻وسوسه‌س خودنمایی ؛ زنانی که هم خود را می‌پوشانندو هم به رخ‌می‌کشند ! 🔸عکس سلفی ، آوردن "خود" از حاشیه است به کانون توجه؛ هم توجه خود و هم دیگران. فرد منتشر در تاریخ امروز ما هر قدر بیشتر بی مایه می شود بیشتر "خود" را به رخ می کشد. یکی از تجلیات این فردگرایی سوبژکتیویستی در "خودنمایی اجتماعی" و "تن نمایی"است. 🔸در این میان حضور تصویری عفیفانه‌ی زنان و دختران در اینستاگرام مساله ی متناقض نمای دیگری است. آنها هم خود را می پوشانند و هم به رخ می‌کشند. نمایش شیوه ی پوشش نوعی ابزار ابراز هویت است. از طرفی باید پوشش و حیا و عفاف به عنوان یک هویت به چشم آید و چشم پرکن باشد و از طرفی باید مصداق عفاف و حجاب باشد و این همان پارادوکس تصویری شدن زنان محجبه است. وسوسه‌ی «خودنمایی» اینستاگرام ابتدا زنان مومنه را در «لانگ شات» قرار می دهد و آرام آرام به چشم بیننده نزدیک می کند. خاصیت جلوه فروشی اینستاگرام بتدریج بر دختران غلبه می کند و کشف حجابی تدریجی رخ می دهد چراکه اساساً اینستاگرام دنیای جلوه فروشی و اشتراک گذاری همه ی ابعاد یک زندگی هرجایی و دم دستی است؛ قرار دادن همه ی پستو در ویترین؛ حتی اگر شهروند این شهر رویایی بخواهد از معنوی ترین حالات خود تصویرسازی کند درواقع چه اتفاقی می افتد؟ به نمایش گذاشتن نفسانی احوالی که نمایشی نیست. چیزی مانند « تظاهر به اخلاص » یا « نمایش عفاف » ! وحید 🆔 @ShamimeOfoq
📘 کتاب"کرونا در آیینه سواد رسانه ای و علوم‌شناختی"به قلم معصومه نصیری 💡بزودی.... از سری کتب سواد رسانه ای 🆔 @ShamimeOfoq
شب نهم ماه .mp3
13.29M
◾️▪️۴شب سخنرانی پیرامون مسایل آسیب های فضای مجازی و بازی های کامپیوتری▪️◾️ 🔳 ویژه ومناسب هییت ها و شب های محرم ▪️سخنران:حجت الاسلام مهدی 🆔 @ShamimeOfoq
💢معرفی اپلیکیشن ضد جاسوسی برای دستگاه‌های اندرویدی امنیت موضوع بسیار مهمی است که نباید از آن غافل شوید. بسیاری از شما در تلاش هستید از ورود فایل‌ها و اپلیکیشن‌های مخرب به سیستم خود جلوگیری کنید؛ چرا که ورود بد‌افزارها به سیستم شما نه فقط حریم خصوصی‌تان را به خطر می‌اندازد، بلکه در عملکرد گوشی شما هم اختلال ایجاد می‌کند. در این مقاله آموزشی به شما یک اپلیکیشن امن و قوی برای جلوگیری از جاسوس‌افزارها و حذف آن‌ها به شما معرفی می‌کنیم. اپلیکیشن Anti Spy، موتورهای قدرت‌مندی دارد که امکان جستجو و حذف تمامی بدافزارها و جاسوس‌افزارهای موجود در برنامه‌های نصب‌شده را به شما می‌دهد. شما از طریق این اپلیکیشن می‌توانید اپلیکیشن‌هایی که در گوشی شما مشغول شنود هستند را شناسایی کنید. این اپ دو نسخه پولی و رایگان دارد که قطعا نسخه پولی آن قابلیت‌های بیش‌تری را در اختیار شما قرار می‌دهد. استفاده از این اپلیکیشن بسیار ساده است؛ کافی است به گوگل‌پلی مراجعه و آن را نصب و اجرا کنید. سپس به قسمت تنظیمات آن بروید. تیک گزینه‌های System Apps، Relaxed criteria و List Marked Apps را بزنید. پس از آن به صفحه اصلی اپلیکیشن برگردید و Scan Now را بزنید تا این اپ شروع به اسکن سیستم شما کند. پس از اتمام فرآیند اسکن، کلیه جاسوس‌افزارها یا اپلیکیشن‌هایی که ابزار شنود دارند برای شما نمایش داده می‌شوند. نکته قابل ذکر این‌که ممکن است این اپلیکیشن در فرآیند اسکن از سیستم شما، اپلیکیشن‌هایی که الزاما جاسوس‌افزار نیستند را هم برای شما شناسایی کند. اگر این اتفاق افتاد و آن اپلیکیشن‌ها را از مارکت‌های رسمی دانلود کرده بودید، نگران آن‌ها نباشید؛ آنها جاسوس‌افزار نیستند. معمولا اپلیکیشن‌های جاسوس‌افزار را از روی مشخصات آن‌ها می‌توان تشخیص داد. 🆔 @ShamimeOfoq
در بساط جگرم ناله آهی دارم.mp3
782.2K
🌹 در بساط جگرم ناله آهی دارم 🌹 مثل گیسوی تو من روز سیاهی دارم 🆔 @ShamimeOfoq
شمیم افق
5️⃣2️⃣ستارگان بصیرت 💠ماه در آب (4) ابن طفيل، دوشادوش یزیدبن الرقاد نزدیک تر شدند، ناگهان شمشیر دوم فرود آمد و دست چپ عباس جدا شد. سردار، چالاک و سریع مشک را به دندان گرفت. مشک همسایه ی سینه بود. گویی قلب عباس در مشک می تپید. اسب را هی زد. مرحمتی کن ای اسب که خیمه ها منتظرند. فاصله ی اسب با دشمن بیشتر شده بود. دستور تیرباران رسید و عباس در بی دستی، اندیشناک مشک و حرم بود. چه غم که دست نباشد و محبوب باشد. چه غم که ساقی، بی دست جام به کامها ببخشد. اما آه و دریغ، تیر بر مشک نشست. آب و خون درهم آمیخت. عباس چشم بر مشک گریان دوخت و هنوز اولین قطره ی اشکش در ناامیدی از آب چکه نکرده بود که تیر بر چشمش نشست. خون جوشید. دنیا تیره و تار شد و دو چشمه، چشم و مشک، بر مظلومیت سردار گریستند. رمق اندک اندک فرو می چکید که تیر دیگر بر سینه ی ساقی نشست. مهتاب کربلا در آستانه ی افول بود. آفتاب را صدا زد. صدای عباس در نخلستان پیچید: «برادر، برادرت را دریاب.» صدایی غمگین و شکسته از کرانه ی دیگر نخلستان پر گشود: عزیزم، فرزندم عباس، فرزند مادر، عباس! صدای محزونی زنی پهلو شکسته و قامت خمیده بود. هنوز صدا پژواک نیافته بود که صدای سوم پشت هفت آسمان را شکست. صدای عمودی که بر فرق ماه نشست. اینک چهارمین صدا، سوگوار و دردمند در نخلستان طنین انداخت. آفتاب، دست بر کمر، می آمد و در گریه و سوز می خواند: الآن انكسر ظهري و قلّت حيلتي. وای وای وای، عباس افتاده بود. سواری که دست نداشته باشد، چگونه از اسب می افتد؟ عباس از اسب فرو افتاده بود. کوشیده بود بر زانوان بنشیند و تیر فرو رفته در چشم را به مدد زانوان بیرون کشد؛ عمود آسمان کوب همین لحظه بر فرقش نشسته بود. از دو سو، دو قامت شکسته می آمدند؛ فاطمه و حسین. عباس، فاطمه دیده بود که حسین را برادر می خواند. حسین کنارش نشست و دست های افتاده را بوسید؛ به مادر اقتدا کرد. دست های عباس در دست فاطمه بود. می بوسید و می گفت: السلام على ولدي العباس. السلام على ولدي العباس. 🆔 @ShamimeOfoq
شمیم افق
6️⃣2️⃣ستارگان بصیرت 💠حنجره ی معصوم (1) غریبانه، شکسته، تنها، تشنه، از غبارخیز دشت و از ساحل تشنگی باز می گردد. دستان سخاوت ساقی را در عطشناکی علقمه کاشته است و آخرین بوسه را بر پیشانی زخم خورده ی برادر نشانده است. می آید، با قامتی خمیده و با آسمانی که در نگاهش تار است. به خیمه نزدیک می شود. هیچ کس نیست تا حسین را یاری کند. اما ناگهان نفس در سینه ی سیاه دشمن واپس می رود. رجز خوانی کوچک، از دل خیام با سلاحی از گریه اعلام آمادگی می کند. او بی مدد واژه ها از مظلومیت می گوید با زبانی که تکلم نمی شناسد؛ با حنجره ای که تشنگی آخرین فریادهایش را نوشیده است. او با فصاحت اشک و بلاغت گریه سخن می گوید. امام فریاد می زند: آیا کسی هست برای خدا یاورمان باشد؟ آیا یاوری هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ صدای گریه ی اصغر اوج می گیرد؛ یعنی من هستم؛ یعنی هنوز آخرین سرباز در خیمه است؛ یعنی پدر، دل تنگ مباش اصغر کوچک تو برای یاری و همراهی آماده است. آفتاب آتش می باراند و حریق عطش می گدازد و می سوزاند. دیگر بار فریاد حسین بر می خیزد: آیا کسی هست یاریمان کند؟ باز هم اصغر است و حنجره ی بی تاب، حلقوم بی آب؛ که فریاد می زند: من هستم. چشم اشکبار حسین بر خیمه درنگ می کند. سپاه گوش به گریه دارد و چشم به حسین. فریاد امام به خواهش بر می خیزد: خواهرم، شیرخوار را بیاورید. امام اصغر را در آغوش می گیرد. شاید از سنگستان دلها، چشمه ی کوچک عاطفه ای بجوشد. دریای خیمه موج بر می دارد و صدف سپید کوچک حسین بر ساحل میدان می افتد. حسین همه ی توان و صبوریش را به دست ها می بخشد. میدان به بهت و حیرت، سرباز کوچک و مظلوم حسین را می بیند با کامی عطش زده، با گلویی سپید و چشم هایی که تشنگی از حدقه شان ربوده است. اصغر بر ساحل بی حاصل دست پدر آرام می گیرد. ندای حسین، در میدان می پیچد. آخر، این کودک را چه گناهی است؟ کدامین شما را آزرده است؟ این کودک کدام دل را شکسته است؟ گریه و بی تابی کودک اوج می گیرد. این گریه دیگر گریه ی عطش نیست. کودک بر مظلومیت پدر می گرید؛ بر غربت حقیقت و ایمان و قرآن. این گریه هیچ شباهتی به گریه ی خیمه ندارد. همین است که حسین اشکهای اصغر را می بوسد تا همدردی و احساس صمیمانه اش را ارج نهاده باشد. نسیم بوسه ی حسین در تلاطم اشک بر گلبرگ پژمرده ی گونه ی اصغر می وزد. میدان را التهاب پر می کند. ▪️علی اصغر (علی بن الحسین) وی فرزند اباعبدالله الحسین و مادرش رباب بود. سن: کمتر از یک سال ویژگی ها و فضایل: سربار کوچک امام، پاسخ دهنده و لبیک گوی غربت اباعبدالله، باب الحوائج کربلا. سند مظلومیت عاشورا. 🆔 @ShamimeOfoq
شمیم افق
7️⃣2️⃣ستارگان بصیرت 💠حنجره ی معصوم (2) سکوت است و سکوت و ناگهان تمام پستی و زشتی در هیئت حرمله گام پیش می نهد. تیر در کمان می گذارد؛ تیری سه شعبه، سه شاخه ی زهر آلود. حرمله زانو می زند. سپاه با همه ی قساوت چشم می بندد. نگذار این صحنه ادامه یابد. صدای خشن و خشک فرزند سعد در گوش حرمله می پیچد. تیر رها می شود. آسمان آشوب می شود؛ مثل پشت کمان خم می شود. خون در مشت حسین به آسمان افشانده می شود و سرود «هوّن علىّ ما نزلَ بی أنَّهُ بِعين الله» پر می گشاید. چه آسان است وقتی چشم خدا می بیند. حنجر خشکیده به سیرابی تیر رفته است. زمین می لرزد. دریا موج بر می دارد. جبرئیل شیون می زند. آسمان حتی لحظه ای چشم می پوشد تا صحنه ی شکستن حسین را نبیند. فواره ی گلوی اصغر می جوشد. حسین خون اصغر را در چشم نگران آسمان می افشاند. آسمان سرخ رو شده است. خون اصغر عصای دست آسمان می شود تا فرو نشکند و بر خاک آوار نشود. خون می جوشد. گل می خندد. حسین می گرید. صحنه ای شگفت است. پدر لبخند می زند. اصغر می گرید. هر دو می گریند. هر دو می خندند. کجایی رباب؟ گل تو با باغبان می خندد. تشنه کام تو دریا دریا از چشمه های بهشت شیر می نوشد. آسمان را تاب تماشا نیست. اصغر تو اکبر است؛ بزرگ تر از همه ی کهکشان ها، رفیع تر از همه ی قله ها و باشکوه تر از همه ی دریاها کجایی رباب، شیر خوار تو هستی را جام می نوشاند. در نوشانوش هستی همه آمده اند تا از دست کوچک اصغر سیراب شوند. همه نیازمند یک جرعه مهربانی اصغرند. کودک تو گره گشای همه ی دلها شده است؛ کلید هفت آسمان، باب الحوائج. آسمان مانده است. زمین مبهوت و میدان گیج و منتظر که حسین با اصغر چه خواهد کرد. در آخرین تکاپو پس از بوسه ی تیر آن قدر دست و پا زده است که دست و پا در فواره ی خون رنگین کرده است. امام مانده است در برزخ آمدن و ماندن؛ دو گام به پیش و گامی به عقب و نگاهش بر معصومیت متبسم کودک مگر این کودک چه قدر سنگین است که حسین این همه سنگین گام بر می دارد؟ گویی سنگینی همه ی کوهها را بر دوش دارد. خیمه به امید کودکی سیراب نشسته است و مادر در کنار گهواره ای افتاده از تاب نه، حسین به سمت خیمه نمی آید. نمی خواهد امانت را به مادر برگرداند. دور می شود و گوشه ای آرام بر زمین می نشیند. شیون از خیمه ها بر می خیزد. زخم خنجر، سینه ی خاک را می شکافد و قلب کوچک حسین در آرامش خاک داغ و شنهای گدازان آرام می گیرد. صدای گریه ی حسین در دشت می پیچد. 🆔 @ShamimeOfoq
💠علی‌محمد رجبی معاون انجمن سواد رسانه ای ایران و مؤلف کتاب فرزندپروری در عصر دیجیتال معتقد است اگر بخواهیم نوع استفاده را دسته بندی کنیم، شاید بتوانیم بگوییم بیشترین مصرف رسانه ای کودکان و نوجوانان و تعامل شان با فضای مجازی بر روی انواع بازی ها است که می توان به بازی های کنسولی، موبایلی و آنلاین اشاره کرد. بازی های موبایلی حجم زیادی را به خود اختصاص می دهند. همچنین نوجوانان بیشتر به سمت بازی های آنلاین گرایش دارند. البته این کارشناس حوزه رسانه چالش شبکه های اجتماعی و آسیب های روحی و روانی، اخلاقی، رفتاری و سبک زندگی که به نوجوانان وارد می شود را تنها مختص کشور ندانست و از آن به عنوان ابرچالش در کشورهای اروپایی مطرح کرد. 🆔 @ShamimeOfoq