#بصیرت_عاشورایی #عترت #شهادت_رسول‌الله_ص 👌هنگام شهادت رسول خدا «صلی‌الله علیه و آله و سلم» ▪️ عنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: لَمَّا حَضَرَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْوَفَاةُ قَالَ لِلْعَبَّاسِ أَ تَقْبَلُ وَصِیَّتِی وَ تَقْضِی دَیْنِی وَ تُنْجِزُ مَوْعِدِی قَالَ إِنِّی امْرُؤٌ کَبِیرُ السِّنِّ ذُو عِیَالٍ لَا مَالَ لِی فَأَعَادَهَا عَلَیْهِ ثَلَاثاً فَرَدَّهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَأُعْطِیَنَّهَا رَجُلًا یَأْخُذُهَا بِحَقِّهَا لَا یَقُولُ مِثْلَ مَا تَقُولُ ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ أَ تَقْبَلُ وَصِیَّتِی وَ تَقْضِی دَیْنِی وَ تُنْجِزُ مَوْعِدِی قَالَ فَخَنَقَتْهُ الْعَبْرَةُ ثُمَّ أَعَادَ عَلَیْهِ فَقَالَ عَلِیٌّ نَعَمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ یَا بِلَالُ ائْتِ بِدِرْعِ رَسُولِ اللَّهِ فَأَتَی بِهَا ثُمَّ قَالَ یَا بِلَالُ ائْتِ بِسَیْفِ رَسُولِ اللَّهِ فَأَتَی بِهِ ثُمَّ قَالَ یَا بِلَالُ ائْتِ بِرَایَةِ رَسُولِ اللَّهِ فَأَتَی بِهَا قَالَ حَتَّی تَفَقَّدَ عِصَابَةً کَانَ یَعْصِبُ بِهَا بَطْنَهُ فِی الْحَرْبِ فَأَتَی بِهَا ثُمَّ قَالَ یَا بِلَالُ ائْتِ بِبَغْلَةِ رَسُولِ اللَّهِ بِسَرْجِهَا وَ لِجَامِهَا فَأَتَی بِهَا ثُمَّ قَالَ لِعَلِیٍّ قُمْ فَاقْبِضْ هَذَا بِشَهَادَةِ مَنْ هُنَا مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ حَتَّی لَا یُنَازِعَکَ فِیهِ أَحَدٌ مِنْ بَعْدِی قَالَ فَقَامَ عَلِیٌّ علیه السلام وَ حَمَلَ ذَلِکَ حَتَّی اسْتَوْدَعَهُ مَنْزِلَهُ ثُمَّ رَجَعَ. 🔸زید بن علی گوید: چون هنگام وفات رسول خدا فرا رسید سر در دامان علی علیه السلام داشت و خانه از مهاجران و انصار پر بود. عباس جلوی پیامبر نشسته بود. رسول خدا به او فرمود: ای عباس! آیا وصیت مرا قبول می‌کنی و دینم را می‌پردازی و به وعده‌ام وفا می‌کنی؟ عباس گفت: من پیرمردی عیال وار هستم و مال اندکی دارم. سپس پیامبر این سخن را سه بار بر او تکرار کرد و او در هر مرتبه چنین جواب داد. پس پیامبر فرمود: میراث خود را به کسی می‌دهم که آن را به طور شایسته قبول کند و چنان که تو گفتی نگوید. پس به علی علیه السلام خطاب کرد و فرمود: ای علی! وصیت مرا می‌پذیری و دینم را ادا می‌کنی و به وعده‌ام وفا می‌نمایی؟ گفت: بغض گلویش را گرفت و نتوانست جواب دهد. او سر مبارک رسول خدا را دید که - از شدت بیماری - در دامن او می‌رود و می‌آید. سپس پیامبر بر علی علیه السلام یک بار دیگر آن جملات را تکرار کرد. علی علیه السلام به ایشان پاسخ داد: بله ای رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد. سپس پیامبر فرمود: ای بلال! برو زره مرا بیاور. بلال رفت و آن را آورد. سپس فرمود: ای بلال برو و پرچم رسول خدا را بیاور. بلال هم رفت و آن را آورد. آن گاه پیامبر فرمود: ای بلال برو و استر مرا با زین و افسارش برایم بیاور. رفت و آن را آورد. سپس به علی فرمود: ای علی! برخیز و اینها را در وقت حیات من در حالی که گروه مهاجرین و انصار حاضرند بگیر تا کسی بعد از من بر سر اینها با تو نزاع نکند. پس علی علیه السلام برخاست و همه را گرفت و به خانه خود برد و سپس برگشت. 📚علل الشرائع: ۶۷ 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی #عترت #شهادت_رسول‌الله_ص ☑️ گزارش امام علی (علیه السلام) از #رحلت_و_غسل_و_دفن رسول خدا(ص)🥀 🌷لقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله‏ عليه‏ وآله )وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِي وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِي كَفِّي فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِي وَ لَقَدْ وُلِّيتُ غُسْلَهُ (صلى‏ الله‏ عليه‏ وآله) وَ الْمَلَائِكَةُ أَعْوَانِي فَضَجَّتِ الدَّارُ وَ الْأَفْنِيَةُ مَلَأٌ يَهْبِطُ وَ مَلَأٌ يَعْرُجُ وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِي هَيْنَمَةٌ مِنْهُمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى وَارَيْنَاهُ فِي ضَرِيحِه🌷 📚رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفتند در حالی که سر مبارکشان بر سینه من بود روح ایشان در حالتی از بدن ایشان خارج شد که در آغوش من بودند و من دستم را برای تبرک به صورتم کشیدم. 💢سپس مشغول غسل ایشان شدم در حالی که فرشتگان خداوند مرا یاری می کردند. 😞در و دیوار خانه نیز با من همنوا شده و ناله می زدند.😞 ☑️گروهی از فرشتگان از آسمان پایین می آمدند و گروهی به بالا می رفتند. 🌹هیچ لحظه ای صدای سلام و صلوات فرشتگان از گوش من قطع نشد تا اینکه جسم مطهر ایشان را در قبر خود پنهان کرده و به خاکشان سپردیم.🖤 #خطبه197 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی_1400 #عترت #شهادت_رسول‌الله_ص 👌هنگام شهادت رسول خدا «صلی‌الله علیه و آله و سلم» ▪️ عنْ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: لَمَّا حَضَرَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْوَفَاةُ قَالَ لِلْعَبَّاسِ أَ تَقْبَلُ وَصِیَّتِی وَ تَقْضِی دَیْنِی وَ تُنْجِزُ مَوْعِدِی قَالَ إِنِّی امْرُؤٌ کَبِیرُ السِّنِّ ذُو عِیَالٍ لَا مَالَ لِی فَأَعَادَهَا عَلَیْهِ ثَلَاثاً فَرَدَّهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لَأُعْطِیَنَّهَا رَجُلًا یَأْخُذُهَا بِحَقِّهَا لَا یَقُولُ مِثْلَ مَا تَقُولُ ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ أَ تَقْبَلُ وَصِیَّتِی وَ تَقْضِی دَیْنِی وَ تُنْجِزُ مَوْعِدِی قَالَ فَخَنَقَتْهُ الْعَبْرَةُ ثُمَّ أَعَادَ عَلَیْهِ فَقَالَ عَلِیٌّ نَعَمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ یَا بِلَالُ ائْتِ بِدِرْعِ رَسُولِ اللَّهِ فَأَتَی بِهَا ثُمَّ قَالَ یَا بِلَالُ ائْتِ بِسَیْفِ رَسُولِ اللَّهِ فَأَتَی بِهِ ثُمَّ قَالَ یَا بِلَالُ ائْتِ بِرَایَةِ رَسُولِ اللَّهِ فَأَتَی بِهَا قَالَ حَتَّی تَفَقَّدَ عِصَابَةً کَانَ یَعْصِبُ بِهَا بَطْنَهُ فِی الْحَرْبِ فَأَتَی بِهَا ثُمَّ قَالَ یَا بِلَالُ ائْتِ بِبَغْلَةِ رَسُولِ اللَّهِ بِسَرْجِهَا وَ لِجَامِهَا فَأَتَی بِهَا ثُمَّ قَالَ لِعَلِیٍّ قُمْ فَاقْبِضْ هَذَا بِشَهَادَةِ مَنْ هُنَا مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ حَتَّی لَا یُنَازِعَکَ فِیهِ أَحَدٌ مِنْ بَعْدِی قَالَ فَقَامَ عَلِیٌّ علیه السلام وَ حَمَلَ ذَلِکَ حَتَّی اسْتَوْدَعَهُ مَنْزِلَهُ ثُمَّ رَجَعَ. 🔸زید بن علی گوید: چون هنگام وفات رسول خدا فرا رسید سر در دامان علی علیه السلام داشت و خانه از مهاجران و انصار پر بود. عباس جلوی پیامبر نشسته بود. رسول خدا به او فرمود: ای عباس! آیا وصیت مرا قبول می‌کنی و دینم را می‌پردازی و به وعده‌ام وفا می‌کنی؟ عباس گفت: من پیرمردی عیال وار هستم و مال اندکی دارم. سپس پیامبر این سخن را سه بار بر او تکرار کرد و او در هر مرتبه چنین جواب داد. پس پیامبر فرمود: میراث خود را به کسی می‌دهم که آن را به طور شایسته قبول کند و چنان که تو گفتی نگوید. پس به علی علیه السلام خطاب کرد و فرمود: ای علی! وصیت مرا می‌پذیری و دینم را ادا می‌کنی و به وعده‌ام وفا می‌نمایی؟ گفت: بغض گلویش را گرفت و نتوانست جواب دهد. او سر مبارک رسول خدا را دید که - از شدت بیماری - در دامن او می‌رود و می‌آید. سپس پیامبر بر علی علیه السلام یک بار دیگر آن جملات را تکرار کرد. علی علیه السلام به ایشان پاسخ داد: بله ای رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد. سپس پیامبر فرمود: ای بلال! برو زره مرا بیاور. بلال رفت و آن را آورد. سپس فرمود: ای بلال برو و پرچم رسول خدا را بیاور. بلال هم رفت و آن را آورد. آن گاه پیامبر فرمود: ای بلال برو و استر مرا با زین و افسارش برایم بیاور. رفت و آن را آورد. سپس به علی فرمود: ای علی! برخیز و اینها را در وقت حیات من در حالی که گروه مهاجرین و انصار حاضرند بگیر تا کسی بعد از من بر سر اینها با تو نزاع نکند. پس علی علیه السلام برخاست و همه را گرفت و به خانه خود برد و سپس برگشت. 📚علل الشرائع: ۶۷ 🆔 @ShamimeOfoq

#بصیرت_عاشورایی_1400 #عترت #شهادت_رسول‌الله_ص ☑️ گزارش امام علی (علیه السلام) از #رحلت_و_غسل_و_دفن رسول خدا(ص)🥀 🌷لقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله‏ عليه‏ وآله )وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِي وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِي كَفِّي فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِي وَ لَقَدْ وُلِّيتُ غُسْلَهُ (صلى‏ الله‏ عليه‏ وآله) وَ الْمَلَائِكَةُ أَعْوَانِي فَضَجَّتِ الدَّارُ وَ الْأَفْنِيَةُ مَلَأٌ يَهْبِطُ وَ مَلَأٌ يَعْرُجُ وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِي هَيْنَمَةٌ مِنْهُمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى وَارَيْنَاهُ فِي ضَرِيحِه🌷 📚رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفتند در حالی که سر مبارکشان بر سینه من بود روح ایشان در حالتی از بدن ایشان خارج شد که در آغوش من بودند و من دستم را برای تبرک به صورتم کشیدم. 💢سپس مشغول غسل ایشان شدم در حالی که فرشتگان خداوند مرا یاری می کردند. 😞در و دیوار خانه نیز با من همنوا شده و ناله می زدند.😞 ☑️گروهی از فرشتگان از آسمان پایین می آمدند و گروهی به بالا می رفتند. 🌹هیچ لحظه ای صدای سلام و صلوات فرشتگان از گوش من قطع نشد تا اینکه جسم مطهر ایشان را در قبر خود پنهان کرده و به خاکشان سپردیم.🖤 #خطبه197 🆔 @ShamimeOfoq