#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
رسالت پیامبر
سیدالشهدا در مكه با ابن عباس درباره امویان حاكم صحبت می كرد. حضرت از وی پرسید: نظر تو درباره كسانی كه پسر دختر پیامبر را از خانه و وطن و زادگاهش بیرون كرده و او را آواره دشت و بیابان كردند و در پی كشتن او و ریختن خونش هستند چیست؟ در حالی كه این پسر پیامبر، نه برای خدا شریكی قائل شده، نه غیر خدا را سرپرست خویش گرفته و نه از آیین پیامبر خدا فاصله گرفته است.
ابن عباس گفت: درباره آنان چیزی نمی گوییم جز این آیه قرآن: «آنان به خدا و پیامبرش كافر شدند و نماز را جز با كسالت به جا نمی آورند...» [توبه، آیه 54]
امام حسین علیه السلام فرمود: «خدایا شاهد باش.» [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 306].
ابن عباس بصراحت به كفر آنان نسبت به خدا و رسول گواهی داد.
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
رسالت پیامبر
در طول سفر کربلا، امام و یاران و خاندانش، پیوسته از رسول اللّه یاد می كردند و خود را از نسل آن پیغمبر پاك معرفی می كردند و كرامت و شرافت خویش را در آن می دانستند كه وارث و ذرّیه آن فرستاده الهی اند. این نیز نیشتری بود بر غدّه های كینه آلود امویان نسبت به دین خدا و عترت حضرت محمد صلّی الله علیه و آله.
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
شفاعت
از جمله مباحث سازنده اعتقادی، «شفاعت» است. شفاعت یعنی عقیده به اینكه با وساطت اولیاء الهی نسبت به مؤمنان خطاكار، خداوند از گناهانشان درمی گذرد. شفاعت با اذن خداست و معصومین نیز از كسانی شفاعت می كنند كه هم خدا اذن می دهد، هم خود آن افراد، استحقاق شفاعت را داشته باشند. پس شفاعت، زمینه، لازم دارد و عقیده به شفاعت شفعا، نوعی كنترل بر رفتار و عملكرد را در پی دارد. بُعد سازندگی شفاعت همین بخش است.
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
شفاعت
مقام شفاعت برای پیامبر و خاندان او ثابت است. در قیامت هنگام حسابرسی نیز مواجهه انسانها با پیامبر و آل او حتمی است و نقّادی عملكرد دنیوی در آخرت است. طرح مسأله شفاعت یا برخورد با پیامبر در قیامت، توجه دادن به این بُعد اعتقادی است. در كوفه، وقتی امام سجاد علیه السلام را با آن حال رقت بار و دست بسته و زنجیر بر گردن آوردند، حضرت ضمن اشعاری كه می خواند، یكی هم این بود:
«لَو اَنَّنا وَ رَسُولَ اللّهِ یَجْمَعُنا
یَوْمَ الْقِیامَةِ ما كُنْتُمْ تَقُولینا؛
اگر روز قیامت، ما و پیامبر خدا در یك جا جمع شویم، شما چه خواهید گفت؟ و چه حرفی برای گفتن یا عذرخواهی دارید؟»
[مقتل الحسین، مقرّم، ص 410].
در سخنانی هم كه حضرت زینب در كوفه داشت، از جمله به این شعر تَمَثُّل جست كه:
«ماذا تَقُولُونَ اِذْ قالَ النَّبیُّ لَكُمْ
ماذا فَعَلْتُمْ وَ اَنْتُمْ آخِرُ الاُمَم...؛
آنگاه كه پیامبر در قیامت به شما بگوید: چه كردید؟ شما كه امّت آخرالزمان هستید! شما چه خواهید جواب داد؟» [همان، ص 439].
و به نقل برخی منابع، در یكی از منزل های راه كوفه تا شام كه اسرای اهل بیت را می بردند، بر دیواری با خطی از خون نوشته شده بود:
«اَتَرْجُوا اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنا
شفاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسابِ؟» [همان، ص 444، به نقل از تاریخ ابن عساكر، صواعق محرقه و...].
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
شفاعت
یادآوری موضوع اعتقادی شفاعت، نوعی ملامت بر عملكرد دشمنان نیز بود، چرا كه جنایت آنان نسبت به ذرّیه پیامبر، با وضع امتی كه به شفاعت آن حضرت اعتقاد داشته باشند، ناسازگار است. درخواست شفاعت و امید به آن نیز، كه در زیارتنامه ها آمده است، همین اثر تربیتی را دارد. از جمله در زیارت امام حسین علیه السلام می خوانیم: «فَاشْفَعْ لی عِنْدَ رَبِّكَ و كُنْ لی شَفیعاً» [مقتل الحسین، مقرّم، ص 444، به نقل از تاریخ ابن عساكر، صواعق محرقه و...].
در زیارت عاشورا نیز از خدا می خواهیم كه شفاعت آن حضرت را در روز قیامت، روزی ما می سازد: «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ». [مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا، ص 458].
اهل بیت پیامبر، برگزیدگان خدایند و مقام والایشان نزد او، در زیارتنامه ها مطرح است. در سخنانی هم كه خود امام حسین، امام سجاد، حضرت زینب، دیگر عاشوراییان مطرح كرده اند، از این مقام یاد شده است.
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#پیامهای_عاشورا
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
امامت
در فرهنگ اسلام، امامت منصبی الهی است كه پس از نبوّت برای تبیین مكتب و حفظ دستاوردهای نهضت اسلامی و اجرای حدود و احكام خدا در جامعه از مسیر رهبری و ولایت، پیش بینی شده است.
فلسفه سیاسی اسلام برای مدیریت جامعه بر مبنای دین، در قالب و شكل «امامت» تجلّی می كند. از این رو، از شاخصه های امامت نیز، همچون نبوت، علاوه بر صلاحیت های علمی و تقوایی، «جعل الهی» و «نصب» است. اهل بیت پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله به لحاظِ صلاحیت های بیشتر و نزدیكی بیشتر به سرچشمه دین، شایسته تر از دیگران برای تصدّی زمامداری مسلمین اند. آنچه كه در غدیرخم اتفاق افتاد، تأكیدی مجدّد برای چندمین بار بود كه رسالتِ پیشوایی امت پس از رسول خدا صلّی الله علیه و آله، بر عهده امام برتر و شایسته ترین فرد پس از آن حضرت، یعنی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. هر چند كه عدّه ای ریاست طلب و زورمدار با راه اندازی غوغای سقیفه، مسیر امامت مسلمین را در بستری دیگر انداختند و امّت را از امامتِ علی علیه السلام محروم كردند، ولی این حق، از آنِ آن حضرت بود و خود او پیش از رسیدن به خلافت و پس از آن در درگیری و مناقشاتی كه با خلفا و معاویه داشت و پس از شهادتش، امامان دیگر شیعه، پیوسته بر این حقِ راستین تأكید كرده اند و آن را حق مسلّم خویش دانسته اند و دیگران را غاصب این منصب دانسته اند.
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
امامت
قیام عاشورا، جلوه ای از حق خواهی و باطل ستیزی در ارتباط با امامت یعنی والاترین ركن جامعه اسلامی بود. گر چه امام مجتبی علیه السلام بنا به مصالح و شرایطی (كه اینجا جای بحثش نیست) با معاویه قرارداد صلح امضا كرد، امام حسین علیه السلام نیز تا وقتی معاویه زنده بود، به عهدنامه برادر شهیدش وفادار ماند، اما این خاندان پیوسته نسبت به امامت مسلمین و منصب خلافت، مدعی بوده اند و پیوسته می كوشیدند در حدّ توان و امكان، با بیدارسازی مردم و تهیّه مقدمات و زمینه چینی های لازم، این عنصر مهم و ركن اساسی اسلام را جامه علم بپوشانند. دراین راستا، امامان شیعه، از جمله اباعبدالله الحسین علیه السلام چند برنامه محوری داشتند:
1. تبیین جایگاه امامت و ویژگیهای امام
2. تبیین عدم صلاحیت دیگران برای تصدّی این منصب
3. بیان شایستگی و احقّیت خود بر امامتِ مسلمین
امام حسین علیه السلام در هر سه مورد، سخنان بلندی دارد.
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
امامت
قیام عاشورا، جلوه ای از حق خواهی و باطل ستیزی در ارتباط با امامت یعنی والاترین ركن جامعه اسلامی بود. گر چه امام مجتبی علیه السلام بنا به مصالح و شرایطی (كه اینجا جای بحثش نیست) با معاویه قرارداد صلح امضا كرد، امام حسین علیه السلام نیز تا وقتی معاویه زنده بود، به عهدنامه برادر شهیدش وفادار ماند، اما این خاندان پیوسته نسبت به امامت مسلمین و منصب خلافت، مدعی بوده اند و پیوسته می كوشیدند در حدّ توان و امكان، با بیدارسازی مردم و تهیّه مقدمات و زمینه چینی های لازم، این عنصر مهم و ركن اساسی اسلام را جامه علم بپوشانند. دراین راستا، امامان شیعه، از جمله اباعبدالله الحسین علیه السلام چند برنامه محوری داشتند:
1. تبیین جایگاه امامت و ویژگیهای امام
2. تبیین عدم صلاحیت دیگران برای تصدّی این منصب
3. بیان شایستگی و احقّیت خود بر امامتِ مسلمین
امام حسین علیه السلام در هر سه مورد، سخنان بلندی دارد.
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
امامت و شرایط امام
در یكی از زیارت های امام حسین علیه السلام آمده است:
«خدایا! گواهی می دهم كه اینجا قبر حبیب و برگزیده توست، آنكه به كرامت تو نائل آمده است، آنكه با شهادت به او عزت و شرافت بخشیده ای و میراث پیامبران را به او عطا كرده ای و او را حجّت بر بندگان خود قرار داده ای.» [تهذیب الاحكام، شیخ طوسی، ج 6، ص 59].
در فرازی از یك زیارتنامه دیگر می خوانیم:
«شهادت می دهم كه تو امام راشد و راهنمایی، قیام به حق كردی و به آن عمل كردی، گواهی می دهم كه اطاعت از تو فرض و واجب است، سخن تو صدق و راست است و تو با حكمت و موعظه نیكو به راه پروردگارت دعوت كردی». [تهذیب الاحكام، شیخ طوسی، ج 6، ص 69].
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
امامت و صلاحیت خود و نفی صلاحیت دیگران
امام حسین علیه السلام در نامه ای خطاب به معاویه درباره ولایت عهدی یزید و خلافكاری های او می نویسد:
«بدان كه خداوند، هرگز فراموش نمی كند كه تو تنها به گمان، انسانها را می كشی و به تهمت، دستگیر می كنی و نوجوان شرابخوار و سگ بازی را به امارت مردم می گماری، با این كار، خودت و دینت را هلاك و تباه می سازی و مردم را ضایع می كنی.» [الغدیر، ج 10، ص 160].
در همین نامه می نویسد:
«ای معاویه! برایم نوشته ای كه مردم را به فتنه نیندازم، من فتنه ای بالاتر از زمامداری تو بر مردم نمی شناسم و اگر اهل مبارزه باشم، جهاد با تو را برترین كار می دانم و اگر با تو نجنگیده ام از خدا آمرزش می خواهم.» این فراز دیدگاه امام را در مورد خلافت و زمامداری ناصالحان بیان می كند.
در نقل دیگری آمده است كه امام به معاویه نامه نوشت و از اموری انتقاد كرد از جمله اینكه: «جوانی را به ولایت امر مردم تعیین كرده ای كه شراب می خورد و با سگ بازی می كند، به امانت خود خیانت كرده و مردم را تباه ساخته ای، چگونه یك شرابخوار را به تولیت امور امّت محمد صلّی الله علیه و آله می گماری، در حالی كه شرابخوار، امین بر یك درهم نیست، چگونه نسبت به امّت امین باشد.؟!» [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 258، به نقل از دعائم الاسلام].
🆔 @ShamimeOfoq
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
امامت و صلاحیت خود و نفی صلاحیت دیگران
وقتی كه امام حسین علیه السلام در مدینه بود، خبر مرگ معاویه رسید و ولید به دستور یزید، می خواست از آن حضرت بیعت بگیرد، حضرت فرمود:
«ای امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محلّ رفت وآمد فرشتگان و نزول رحمتیم، خداوند به ما آغاز كرده و به ما ختم نموده است. ولی یزید، مردی تبهكار و شرابخوار و آدمكش است كه فسق علنی می كند، كسی مانند من با كسی همچو او بیعت نمی كند، ولی ما و شما صبح كنیم و منتظر باشیم و نگاه كنیم كه كدامیك از ما به بیعت و خلافت سزاوارتریم؟! ... نَنتظر و تَنْتَظِرُونَ اَیُّنا بِالْخِلافةِ وَ الْبَیْعةَ» [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 283].
این دیدگاه را امام حسین علیه السلام، از سال ها قبل نسبت به یزید داشته است. معاویه در ایّام حیات خود وقتی برای ولایت عهدی یزید، تلاش می كرد و می كوشید تا نظر موافق بزرگان و شخصیت ها را جلب كند، در مدینه دیداری با ابن عباس و امام حسین علیه السلام داشت و می خواست از آنان بیعت بگیرد. امام حسین علیه السلام از گستاخی او انتقاد كرد و فرمود:
اینكه به كمال رسیدن و سیاست و تدبیر یزید را نسبت به امت پیامبر یاد می كنی می خواهی مردم را به توهّم اندازی، گویا چهره ای پنهان و ناشناخته را توصیف می كنی یا اطلاع خاصی داری! یزید، خودش گواه رأی اوست، او برای همان كارهایی كه مشغول است مثل بازی با سگ ها، كبوتربازی، نوازندگی و عیاشی، بهتر است، بیش از این بار ستم بر دوش مكش [همان، ص 261].
🆔 @ShamimeOfoq
شمیم افق
#بصیرت_عاشورایی_1400
#سبک_زندگی_حسینی
#پیامهای_عاشورا
#پیامهای_اعتقادی_عاشورا
#جواد_محدثی
امامت و شرایط امام
امام حسین علیه السلام پس از دریافت نامه های گروه ها و چهره های بارزی از بزرگان شیعه در كوفه كه او را دعوت به آمدن به كوفه می كردند تا در سایه امامت او به قیام علیه یزید بپردازند، نامه ای به آنان نوشت و توسط دو پیك فرستاد و ضمن آن به اعزام مسلم بن عقیل اشاره نمود و در پایان نامه افزود:
«فلَعمری ما الاِمامُ اِلا الْحاكمُ بالْكتابِ، اَلْقائِمُ بِالْقِسْطِ، اَلدّائِنُ بِدینِ الْحَقِّ، اَلْحابِسُ نَفْسَهُ عَلی ذاتِ اللّهِ؛ به جانم سوگند، امام، جز آنكه به كتاب خدا حكومت و داوری كند و قیام به قسط و عدل نماید و به دین حق گردن بنهد و خود را وقف راه خدا كرده باشد، نیست» [ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 35].
این بیان، نشان دهنده ویژگی های امام راستین از دیدگاه اوست. چنین پیشوایی، تجلی دین خداست و معرفت او ضروری و اطاعتش حتمی است و اعتقاد و شناخت نسبت به چنین امامی جزء توحید است. در كلامی از آن حضرت، در پاسخ كسی كه می پرسد «خداشناسی» چیست؟ می فرماید: اینكه اهل هر دوره و زمانی، پیشوایی را كه اطاعتِ او بر آنان واجب است، بشناسند. [علل الشرایع، صدوق، ج 1، ص 9].
شیخ صدوق در ذیل این حدیث می افزاید: مقصود آن حضرت این است كه مردم هر دوره باید بدانند كه خداوند، هرگز در هیچ دوره ای آنان را بدون امام معصوم وا نمی گذارد و اگر كسی خدایی را بپرستد كه برای مردم «حجّت» اقامه و تعیین نكرده است، در واقع غیر خدا را پرستیده است. پس شناختِ امام مفترض الطّاعه و سپردن زمام اختیار به ولایت و هدایت او، شرط صحّتِ خداپرستی و زمینه خداشناسی كامل است.
🆔 @ShamimeOfoq