eitaa logo
شمیم افق
1.1هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.5هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
امامت و صلاحیت خود و نفی صلاحیت دیگران امام حسین علیه السلام در مسیر راه كوفه، پس از برخورد با سپاه حرّ، در خطابه ای كه پس از برگزاری نماز جماعت، خطاب به آنان ایراد نمود، فرمود: «ای مردم! اگر تقوای خدا پیشه كنید و حق را برای صاحبانش بشناسید، خدا از شما بیشتر راضی خواهد بود. ما دودمان پیامبریم و به عهده داری این امر حكومت و ولایت بر شما، از دیگرانی كه به ناحق مدّعی آنند و در میان شما به ستم و تجاوز حكومت می كنند، سزاوارتریم» [بحارالانوار، ج 44، ص 377، مقتل خوارزمی، ج 1، ص 232]. در نامه ای كه پس از برخورد با سپاه حرّ به بزرگان كوفه می نویسد، پس از برشمردنِ اینكه این جماعت (زمامداران اموی) پیرو شیطانند و حدود الهی را تعطیل كرده و فساد را آشكار ساخته و حلال را حرام و حرام الهی را حلال كرده و بیت المال را برای خود برداشته اند، می فرماید: «وَ اَنّی اَحَقُّ بِهذَا الاَمْرِ لِقرابَتی منْ رَسُوِل اللّهِ... » [بحارالانوار، ج 44، ص 381] و خود را به خاطر نزدیكتر بودنش به پیامبر، برای حكومت بر مسلمین شایسته تر می بیند. 🆔 @ShamimeOfoq
امامت و صلاحیت خود و نفی صلاحیت دیگران وقتی الگوی كلّی امامت و ویژگی های پیشوای صالح دانسته شد، انطباق آن عنوان بر شخص خاصّ، محور دیگر بحث است. رهبر نهضت عاشورا، در جاهای مختلف، با بیان جایگاه والای اهل بیت پیامبر و برشمردن فضایل شخصی خود و برخورداری اش از ملاك های امامت، همچنین با ذكر نقاط ضعف و اشكال های اساسی و غیرقابل اغماض در امویان بویژه یزید بن معاویه، ذهنیت جامعه اسلامی را به سمت و سوی «امام صالح» سوق می دهد. نمونه های این هشدار و تبیین، فراوان است. 🆔 @ShamimeOfoq
امامت و صلاحیت خود و نفی صلاحیت دیگران از دیدگاه امام حسین علیه السلام كسی شایسته امامت مسلمین است كه از نظر علم و تقوا و اصل و نسب برتر باشد. در سفری كه معاویه به مدینه داشت، دستور داد همه در مسجد حاضر شوند. عدّه ای هم كه هنوز به نفع یزید بیعت نكرده بودند، كنار منبر نشسته بودند. معاویه شروع كرد به برشمردن فضایل! یزید و در پایان گفت همه جا همه بیعت كرده اند. تنها مدینه مانده است... امام حسین برخاست و فرمود: كسی را وانهاده ای كه از نظر پدر و مادر و صفاتِ شخصی از یزید بهتر است! معاویه گفت: گویا خودت را می گویی؟! حضرت فرمود: آری! [الغدیر، ج 10، ص 25]. در نقل دیگری آمده است كه فرمود: به خدا قسم من به خلافت شایسته ترم، پدرم بهتر از پدر اوست، جدّم برتر از جدّ اوست، مادرم بهتر از مادر اوست و خودم بهتر از اویم. [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 265]. 🆔 @ShamimeOfoq
امامت و صلاحیت خود و نفی صلاحیت دیگران گردن نهادن به حكم پیشوا - هر كه می خواهد باشد - در منطق عاشورا و دین، درست نیست. هر زمامدار و امامی شایسته پیروی نیست. در فرهنگ قرآنی، «امام نار» و «امام نور» مطرح است [قصص، آیه 41] پیشوایان ستمگر و باطل، «ائّمه نار»ند كه هم خودشان دوزخی اند، و هم مردم را جهنّمی می سازند و «ائّمه نور»، پیشوایان الهی، روشنان و روشنگران اند و پیروی از آنان نیز، گام زدن در مسیر هدایت است. عاشورائیان با این فرهنگ، بخوبی آشنا بودند. وقتی امام حسین علیه السلام در سرزمین نینوا فرود آمد، قاصدی از سوی ابن زیاد آمد و نامه ای آورد. یكی از همراهان امام كه او را شناخت نفرینش كرد و گفت چیست كه آورده ای؟ پاسخ داد: اطاعت از امامم كرده و به بیعت خود وفا كرده ام. همراه امام گفت: پیشوای تو از همان «ائمه نار» است كه به آتش فرا می خوانند و چه بد امامی است. [بحارالانوار، ج 44، ص 380]. 🆔 @ShamimeOfoq
بدعت ستیزی این رسالت امام است كه نسبت به سست شدن پایه های عقاید ناب و جان گرفتن جاهلیّت، حساسیّت نشان دهد و به قیام بپردازد، تا دین زنده بماند. تأكید امام حسین علیه السلام بر رفتن به راه و روش پدرش امیرالمؤمنین و جدش رسول خدا گونه دیگری از بدعت ستیزی و حفاظت از دین است. آنچه امویان از آن دم می زدند، چهره ای تحریف یافته و مسخ شده از آیین حضرت محمد صلّی الله علیه و آله بود، چرا كه معتقدان به آن اسلام، تعارضی میان آن و ستم ها و فسادهای یزید نمی دیدند. حسین بن علی علیه السلام برای نشان دادن اینكه آنچه حاكم و ساری است، اسلام پیامبر نیست، جز با كلامی از جان و خطّی از خون نمی توانست كاری كند. شهادت مظلومانه اش برای نجات دین بود. در سخن زیبایی از حضرت امام خمینی قدس سره می خوانیم: «ما باید سعی كنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شكسته، تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله برسیم و امروز غریب ترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی می خواهد و دعا كنید من نیز یكی از قربانی های آن گردم... .» [صحیفه نور، ج 21، ص 41]. 🆔 @ShamimeOfoq
امامت و صلاحیت خود و نفی صلاحیت دیگران پیام عاشورا این است كه در جامعه اسلامی، حاكمیت و ولایت، حق شایسته ترین افراد است كه تعهد ایمانی بالایی داشته باشند و برای اجرای قرآن و فرمان خدا و هدایت جامعه به سوی اسلام ناب بكوشند و شیوه حكومتی شان بر مبنای عدل و قسط و محترم شمردن مال و جان و نوامیس مسلمانان باشد. جز به این صورت، حقّ این منصب الهی و حقوق مردم ادا نخواهد شد و با زمامداری ناصالحان، جامعه رو به سقوط و تباهی و دین خدا رو به نابودی خواهد رفت. امام هرگز تن به چنین حكومتی نمی دهد. آن حضرت، ضمن برشمردن رسوایی های یزید، و ردّ صلاحیّت او برای خلافت، نسبت به بیعت با او فرمود: «... لا وَاللّهِ! لا یكونُ ذلِكَ اَبَداً، نه به خدا قسم، این هرگز شدنی نیست.» [مقتل الحسین، خوارزمی، ج 1، ص 182]. در راستای همین هدایت و نجات بخشی كه از شؤون امامت بحق است، سیدالشهدا به مبارزه ای دست می زند كه به شهادت ختم می شود و همین زمینه جهل زدایی و بیدارگری مردم می شود. 🆔 @ShamimeOfoq
امامت و صلاحیت خود و نفی صلاحیت دیگران در زیارت امام حسین علیه السلام می خوانیم: «فاَعذَر فی الدَّعوةِ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیك لیَستَنقِذَ عبادَك مِنَ الضَّلالَةِ وَ الْجَهالَةِ وَ العَمی وَ الّشكِّ وَ الْأرتیابِ اِلی بابِ الْهُدی وَ الرَّشادِ (خدایا... ) او در دعوت خویش، راه عذر را بر مخالفان بست، در راه تو خون خویش را نثار كرد، تا بندگانت را از گمراهی و جهالت و كوری و دودلی و شك بیرون آورد و نجات بخشد و به هدایت و رشادت رهنمون گردد.» [تهذیب الاحكام، شیخ طوسی، ج 6، ص 59]. عمل امام، نشان دهنده بینش صحیح اسلام نسبت به رهبری و خلافت است. امام حسین علیه السلام، حتی اگر هیچ یاور و دعوت كننده و بیعت كننده ای هم نداشت، باز با حكومت یزید كنار نمی آمد، چرا كه مشروعیّت نداشت. خود وی تصریح فرمود: «وَ اللّهِ لَولَم یكُنْ فِی الدُّنْیا مَلْجَاءٌ و لا مأوی لَما بایَعْتُ یزیدَ بنَ معاویَةِ، به خدا قسم اگر در دنیا هیچ پناهگاه و مأوایی نباشد، باز هم با یزید بیعت نخواهم كرد.» [اعیان الشیعه، ج 1، ص 588]. 🆔 @ShamimeOfoq
بدعت ستیزی دین پیوسته از سوی دشمنان در معرض تحریف، سوء استفاده، تفسیر نادرست و بدعت آفرینی است. از سوی دیگر رسالت امامان حق و علمای دین، صیانت دین و معتقدات اسلامی از تحریف و مقابله با بدعتهاست. از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت است كه: «اذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فی اُمَّتی فَلْیُظهِرِ الْعالِمُ عِلْمَهُ... هر گاه بدعت ها آشكار شود، دانا باید دانش و علم خویش را آشكار كند.» [اصول كافی، ج 1، ص 54]. در سخن دیگری از آن حضرت است: «هر بدعتی كه پس از من پدید آید و ایمان را مورد خطر و هجوم و نیرنگ قرار دهد، ولیّی از دودمان من عهده دار آن است كه از ایمان دفاع كند و با الهام الهی زبان بگشاید و حق را علنی و روشن سازد و نیرنگ مكاران را بازگرداند.» [همان]. امام حسین علیه السلام نیز به عنوان مصداقی از عمل به این تكلیف الهی به دفاع از حریم دین پرداخت و از انگیزه های خویش، احیای دین و بدعت ستیزی را برشمرد. از جمله در نامه ای كه به بزرگان بصره نوشت، چنین آمده است: «اَدْعُوكُمْ اِلی كِتابِ اللّهِ و سُنَّةِ نَبیّهِ فَاِنَّ السُّنّةَ قَدْ اُمیتَتْ و الْبِدْعَةَ قَدْ اُحْیِیَتْ؛ شما را به كتاب خدا و سنت پیامبرش دعوت می كنم. همانا سنّت مرده و بدعت زنده شده است.» [حیاة الامام الحسین بن علی، ج 2، ص 322]. 🆔 @ShamimeOfoq
بدعت ستیزی این رسالت امام است كه نسبت به سست شدن پایه های عقاید ناب و جان گرفتن جاهلیّت، حساسیّت نشان دهد و به قیام بپردازد، تا دین زنده بماند. تأكید امام حسین علیه السلام بر رفتن به راه و روش پدرش امیرالمؤمنین و جدش رسول خدا گونه دیگری از بدعت ستیزی و حفاظت از دین است. آنچه امویان از آن دم می زدند، چهره ای تحریف یافته و مسخ شده از آیین حضرت محمد صلّی الله علیه و آله بود، چرا كه معتقدان به آن اسلام، تعارضی میان آن و ستم ها و فسادهای یزید نمی دیدند. حسین بن علی علیه السلام برای نشان دادن اینكه آنچه حاكم و ساری است، اسلام پیامبر نیست، جز با كلامی از جان و خطّی از خون نمی توانست كاری كند. شهادت مظلومانه اش برای نجات دین بود. در سخن زیبایی از حضرت امام خمینی قدس سره می خوانیم: «ما باید سعی كنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شكسته، تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله برسیم و امروز غریب ترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی می خواهد و دعا كنید من نیز یكی از قربانی های آن گردم... .» [صحیفه نور، ج 21، ص 41]. 🆔 @ShamimeOfoq
توحید در عقیده و عمل مفهوم توحید، تنها در بینش و دیدگاه نیست، بلكه در بعد عملی، «توحید در اطاعت» و «توحید در عبادت» نیز از جلوه های آن محسوب می شود. امام حسین علیه السلام از شهادت خود، پیشاپیش باخبر بود و جزئیات آن را هم می دانست. پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله نیز مكرّر این حادثه را پیشگویی كرده بود. این علم و اطلاع قبلی، كمترین اثری در اقدام انقلابی آن حضرت نداشت و رأی او را بر ادامه راه و ورود به میدان جهاد و شهادت، سست یا آمیخته به تردید نكرد، بلكه شهادت طلبی او را افزون تر ساخت. آن حضرت با همین ایمان و باور، به كربلا آمد و به جهاد پرداخت و عاشقانه به دیدار خدا شتافت. همانگونه كه در اشعار منسوب به او آمده است: «تركتُ الْخَلْقَ طُرًّا فِی هواكا و أیْتَمْتُ العِیالَ لِكیَ اراكا» ┏━━•••✾🌼✾••┈•━━┓ 🆔 @ShamimeOfoq ┗━━•••✾🌼✾••┈•━━┛
توحید در عقیده و عمل در موارد متعددی كه اصحاب و بستگان و اقوام امام حسین علیه السلام، از روی خیرخواهی و دلسوزی، آن حضرت را از رفتن به عراق و كوفه برحذر می داشتند و بی وفایی مردم و مظلومیّت و تنهایی پدرش امیرالمؤمنین و برادرش امام مجتبی علیهماالسلام را یادآور می شدند، هر چند هر یك از اینها كافی بود كه در دل فرد معمولی، ایجاد تردید كند، اما باور روشن و عقیده یقینی او و خدایی دانستن این راه و انتخاب آن، سبب شد در مقابل عوامل یأس آفرین و تردید ساز بایستد و قضای الهی و مشیّت او را بر هر چیز مقدم بدارد. ┏━━•••✾🌼✾••┈•━━┓ 🆔 @ShamimeOfoq ┗━━•••✾🌼✾••┈•━━┛
عاشورا و تصحیح باورهای مردم رسالت تبیین «مكتب» و تصحیح باورهای مردم در مسائل عقیدتی و بینشی، بر عهده «امام» است. امامان با سخن و عملشان هم صورت صحیحی از اعتقادات را ترسیم می كنند، هم با انحرافات عقیدتی مقابله و مبارزه می كنند. اینكه توحید ناب چیست و خداباوری و عقیده به مبدأ و معاد چه نقشی در زندگی دارد و شیوه انبیا و مرامشان كدام است و تداوم خط رسالت در قالب «امامت» چگونه است و دین چیست و اهل بیت علیهم السلام كیانند و چه مسؤولیتی دارند و وظیفه امت در قبال امام چیست، همه و همه جلوه هایی از «پیامهای اعتقادی» عاشوراست و اگر به قیام سیدالشهداء علیه السلام از این دیدگاه بنگریم، درس های عظیمی را خواهیم آموخت و عاشورا را كلاس درسی خواهیم یافت كه در سخنان امام و عاشوراییان، متجلی است. حتی رجزهای اصحاب امام و خطبه های امام و اهل بیت چه قبل از شهادت و چه در مقطع اسارت، پر از نكته های عقیدتی است. ┏━━•••✾🌼✾••┈•━━┓ 🆔 @ShamimeOfoq ┗━━•••✾🌼✾••┈•━━┛