eitaa logo
احکام شرعی کاربردی
1.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم: پاسخگویی به سؤالات شرعی👇 @Chnani313 لینک کانال: @Sharia313
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR -Banifatemeh-Shab 05 Moharam1398-0011 (6).mp3
4.9M
🏴 #هل_من_ناصر 🔳 #زمینه احساسی #محرم 🌴مینویسم تو دفترم اسم تورو امام حسین 🌴تو بهترین دوستی برام آقام حسین 🎙 سید مجید #بنی_فاطمه 👌فوق‌العاده زیبا ❣ @arefeen
🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃 💠فضیلت خواندن سوره واقعه❗️ 🌺علامه حسن زاده آملی: 🍃عثمان بن عفان به عيادت ابن مسعود كه در بستر بيمارى افتاده بود آمد و پرسيد: 🔸از چه گله دارى؟ 🔹گفت : از گناهانم. 🔸پرسيد: چه مى خواهى؟ 🔹گفت: رحمت خداى را. 🔸پرسيد: اجازه مى دهى طبيب برايت بياورم؟ 🔹گفت: طبيب مرا مريض كرده است 🔸پرسيد: آيا اجازه مى دهى هديه اى تقديم كنم؟ 🔹گفت: آن روزى كه نياز داشتم، دريغ كردى حالا كه نمى خواهم مى دهى؟ 🔸عثمان گفت: اگر خودت نمى خواهى به فرزندان ببخش تا وضعشان سامان يابد. 🔹ابن مسعود گفت: من به آنها دستور داده ام، سوره واقعه را بخوانند؛ چون از پيامبر اكرم شنيدم: هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند، هيچ گاه محتاج نمى شود 📔تفسير مجمع البيان ج ۹ ص۲۷۰ 📔صراط سلوك، ص۱۰۴ ❣ @arefeen 🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
💠هر کِه دارد هوس کرببلا، بسم الله❗️ 🔰دانشمند شهید و واعظ شهیرمرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمدکافی خراسانی(ره) فرمود: 🍃مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی(ره) درکربلا زندگی می کردند که حدود پنجاه سال در رواق حرم امـام حسین(ع) منبرمی رفتند. ایشان چند جلدکتاب به نام های کوکب الدّری، معال السبطین، شجرۀ طوبی وآثارالحسین(ع) به نگارش درآوردند. درکتاب آثار الحسین(ع) ایشان آمده است که: در مازندران فردی به نام ملّا عبّاس چاووش زندگی می کرد كه هر سال پرچمي بر دوش گرفته و هـمراه عـدّه اي از مردم به دنبال اين پرچم چاووشيش عازم کربلا می شدند.‌ برای او یک سال مشکلی پیش آمد که تصمیم گرفت که به کربلا نرود، حدود سی نفر از جوانان روستا آمدند و گفتند: ملّا عبّاس بیا به کربلا برویم. گفت: من امسال گرفتاری ای دارم که نمی توانم بیایم، آن جوانان به او‌ کمک کردند تا گرفتاری اش برطرف گردد. ملّا عبّاس چاووش پرچم را برداشت و گفت: هرکِه دارد هوس کربُبَلا بسم الله! ملّا عبّاس چاووش به راه افتاد، جمعّیتی از مردم از اطراف هم جمع شدند و شهر به شهر را طی کردند تا اینکه به نزدیکی های کربلا رسیدند و در منزلگاهی توّقف کردند. سرشب ملّا عبّاس گفت: رفقا امشب چـه شبی است؟ گفتند: امشب شب جمعه است. گفت: رفقا آن چراغها را می بینید؟ گفتند: آری! گفت: آن چراغهـا، چراغ های گلدسته های حرم امام حسین(ع) است. یک منزل بیشتر تا کربلا نمانده، می دانم خسته اید امّا بیایید چون امشب شب جمعه شب زیارتی امام حسین(ع) است این منزل را هم بیایید برویم تا شب جمعه، امام حسین(ع) را زیارت کنیم. همه مشرّف صحن امام حسين(ع) شدند، همین که رسیدند جوانان دورش را گرفتند و گفتند: ملّا عبّاس یادت هست شب های جمعه که ما در مازندران در ده مان بودیم، دورت جمع می شدیم و تـو نوحه می خواندی، ما هم برای امام حسین(ع) سینه می زدیم، امشب هم شب جمعه است که به کربلا، به صحن و سرايش آمدیم. گفت: چَشْم، امشب هم برایتان نوحه می خوانم. ملّا عبّـاس می گوید: من بـا خـودم گـفتم بـه حرم امام حسین(ع) می روم و برایـشان زیارت می خوانم، بعـد بالای سـر امام حسیـن(ع) میرویم و دفترچۀ نوحه ام را باز می کنم، هـر نوحه ای که آمـد، همـان را می خوانم. گفت: بالای سر امام حسین(ع) آمدیم دفترچۀ نوحه ام را درآوردم، وقتی بازش کردم دیدم سرصفحه نوحۀ علی اکبر آمد، فهمیدم این اشارۀ خودِ ابی عبدالله است. گفت: نوحۀ علی اکبر را خواندم، حالا شما مناسبت ها را ببینید؛ این جوانان، سفر اوّلشان، حرم امام حسین، دل شب جمعه و نوحه علی اکبر(ع)، چه حالی پیداکرديم. بعد به رفقا گفتم بس است، برویم استراحت کنیم. همه به منزلگاه آمدیم، خسته و مانده افتادیم وخوابمان برد. ملّا عبّاس می گوید: تا خوابم برد، در عالم رؤیا دیدم کسی درِ اتاق را می زنـد، من برخاستم کـه ببینم کیست. دیـدم غلام سیـاهی است، به مـن سلام کرد وگفـت: ملّا عبّـاس چـاووش شمـایید؟ گفتم: بله! گفت: آقا فرمودند به رفقا بگویید آماده شوند، ما می خواهیم به دیدن شما بیاییم. گفتم: آقا کیست؟ گفت: آقاکیست، آقا همانی است که این همه راه را به عشق و علاقة او آمده اید. گفتم:آقـا امـام حسین(ع) را می گویی! گفت:آری! گفتم: امام حسین(ع) می خواهند اینجا بیایند.گفت:آری. گفتم : کجا هستند ؟ ما برای پا بوسی شان می رویم. گفت: نه آقا فرموده من خودم می آیم. ملّا عبّاس می گوید: در عالم رؤیا رفقـایم را خبرکردم، همه مؤدّب نشستیم کـه الآن آقا می آیند. طولی نکشید که دیدم درِاتاق باز شد، مثل اینکه خورشید طلوع کرده بود، نوری ظاهرشد. من و رفقایم آمدیم بلند شویم که آقا اشاره کرده و فرمودند: ملّا عبّاس شما را جان حسین(ع) بنشینید. شماخسته اید، تازه رسیده اید راحت باشید. احوال یک یک ما را پرسیدند. ناگاه فرمودند: ملّا عبّاس.  گفتم: بله آقاجان. فرمود : می دانی چرا امشب اینجا آمدم ؟ گفتم: نه آقاجان، فـرمود : من بـا شمـا سه کار داشتم. گفتم : آقا جانم چیست ؟ فرمود: اولاً بدانید هرکِه زائر ما باشد، ما هم به دیدنش می رویم. فرمود: ملّا عبّاس کار دوّم هم این است که شب های جمعه وقتی در مـازندران جلسه دارید و دور هـم جمع مي شويد، پیرمردی دمِ در می نشیند وکفش ها را مرتّب می کند، سلام حسین(ع) را به او برسان! امام(ع) فرمود: ملّا عبّاس کار سوّم هم این است که آمدم به تو بگویم: اگردو مرتبه رفقایت را شب جمعه به حرم آوردی.گفتم: بله آقا. دیدم بغض راه گلویشان را گرفت. گفتم: آقا جان چه شد ؟ فرمود: ملّا عبّاس اگر دو مرتبه رفقایت را شب جمعه به حرم آوردی و خواستی نوحه بخوانی، دیگر نوحۀ علی اکبر را نخـوان. گفتـم: چرا نخـوانم، مگر بد خـواندم، غلـط خـواندم؟! فرمود: نه! گفتم: پس چرا نخوانم؟ فرمود: عبّاس، مگر نمی دانی شب های جمعه مادرم فاطمه زهرا(س) به کربلا می آید؟ شب های جمعه فاطمه، با اضطراب و واهمه آید. 📚کرامات الحسینیّه(ع) ج2، ص11 ❣ @arefeen
🌺 #شب‌جمعه_شب‌زیارتی‌ارباب 💚السّلام‌علیک‌یااباعبدالله‌الحسین💚 ❣دائم دلم از این و از آن سیر میشود ❣دارد زمان رفتن من دیر میشود ❣یک کربلا ببر که حسرت به دل شدم ❣دارد گدای مادرتان پیر میشود 🌹🍃اللهم الرزقنا کربلا🍃🌹 💠 @arefeen
#آقا_اباعبدالله_الحسین #سریع‌ترین_کشتی_نجات❗️ 🌹حاج میرزا اسماعیل دولابی: ✍ #محبت و #عزاداری برای امام حسین(علیه السلام)، انسان را #زود به #مقصد می‌رساند؛ 🍃همه‌ی #اهل‌بیت کشتی نجات‌اند ولی #کشتی #امام_حسین(علیه السلام) #سریع‌تر است. هنگام عزاداری درِ دلش را #باز می‌کند و امام حسین(ع) #داخل می‌شوند. ❣ @arefeen
🔳السّلام علیک یا قاسم بن الحسن🔳 🍁با اسب به روی بدنش افتادند 🍁با کینه ی بابا حسنش افتادند 🍁آنقدر عسل گفت که در آخر کار 🍁با نیزه به جانِ دهنش افتادند #روز_پنج_محرم #روز_حضرت_قاسم ⚫️ @arefeen
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻 ❤️🌿جانم قاسم بن الحسن المجتبی🌿❤️ 🍃تو قَد کشیده ای،یا که عمو کمان شده است 🍂و یا دوباره علمدار نوجوان شده است 🍃بخند حضرتِ عباسِ سیزده ساله 🍂که خنده یِ تو برایِ حسین،جان شده است 🍃دلم برای حسن تنگ شد تو را دیدم 🍂کریم زاده کریم است این همان شده است 🍃بگو علی و بگو مجتبی بگو تکبیر 🍂بگو که نامِ تو کابوسِ شامیان شده است 🍃بلند شو که نبینند می خورم به زمین 🍂که این غریبِ جوانمُرده ناتوان شده است 🍃چه آمده به سَرَت که سرِ تو می اُفتد 🍂چه دید مادرم اینجا که نیمه جان شده است 🍃به خیمه ناله ی نجمه،نزن نزن شده بود 🍂به گریه هر قسمِ من بمان بمان شده است 🍃سپاه رویِ تو اُفتاد و آسیابت کرد 🍂پُر از تَرک تنت از ضربِ این و آن شده است 🍃تو را برایِ رساندن زِ خاکها کَندم 🍂که نیمی از تو عیان نیمه ای نهان شده است 🍃صدای سینه ی تو می رسد به خیمه بگو 🍂مزاحمِ نفست چند استخوان شده است 🍃چقدر رویِ تو را جایِ نعل پُر کرده 🍂چقدر روی دهانت پُر از دهان شده است @arefeen 🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻
YEKNET.IR -Karimi-Shab 06 Moharam1398-008 (7).mp3
3.51M
🔳 #تک احساسی #محرم 🌴کرببلا صفین مولام حسین 🌴من حسنی هستم و آقام حسین 🎙 #محمودکریمی 👌فوق‌العاده زیبا ❣ @arefeen
👌 #عاق_اولاد⁉️⁉️ 🌹آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): ✍خدا ما را #عاق_والدین و #عاق_اولاد قرار ندهد. عاق والدین که معلوم است. یعنی کاری نکنیم که پدر و مادر از ما #ناراضی باشند. اما خیلی‌ها عاق اولاد را نمیدانند. 💠🍃اگر شما به پسرت #حرام دادی خورد، #عاق_اولاد شده ای. اگر #اسم_بد روی پسرت بگذاری، او در #قیامت جلویت را خواهد گرفت، که مگر حسن و حسین چه عیبی داشت که روی من نگذاشتی؟ ❣ @arefeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 💠🔻مردی پاکستانی #عاشق امام حسین(ع) که حتی در #قبر و #کفن_پوش هم وقتی روضه را شنید #گریه کرد‼️ 💚 #جانم_حسین_جان 💚 ❣ @arefeen
[WWW.FOTROS.IR]ma98061404.mp3
9.04M
🌑 #شب_ششم_محرم 🔳 #شور 🏴 هيأت‌ راية‌العباس (عليه‌‌‌السّلام) 🎙 حاج #محمود_کریمی ❣ @arefeen
🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃 💠یک انسان دلیر و با ایمان خودکشی نمیکند❗️ 🌺کورت فریشلر، مورخ بزرگ آلمانی: 🔰امام حسین(ع) در فداکاری قدم را از حدود فدا کردن خود برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد. ⭕️تصمیم ثابت حسین(ع) برای فداکاری مطلق نه ناشی از لجاجت بود نه معلول هوا و هوس و او با پیروی از عقل مصمم شده بود که به طور کامل فداکاری کند تا اینکه مجبور نشود بر خلاف عقیده و آرمان والای خود به وسیله سازشکاری با یزید بن معاویه و زندگی ادامه دهد. 🔷می دانیم که حسین(ع) خود را برای کشته شدن آماده کرده بود. و او عزم داشت خویش را فدا نماید چرا توقف نکرد تا به قتلش برسانند و چرا دائم اسب می تاخت و شمشیر می انداخت. ✴️حسین(ع) دست روی دست گذاشتن و توقف برای کشته شدن را دور از مردانگی و جهاد در راه عقیده و آرمان خود می دانست. ❇️در نظر حسین(ع) در همانجا توقف کردن و گردن بر قضا دادن تا این که دیگران نزدیک شوند تا او را به قتل برسانند خودکشی محسوب می‌شود. یک مرد دلیر و با ایمان خودکشی نمی‌کند. ❤️ ❤️ ❣ @arefeen 🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
✅شخصی از امام صادق (ع) پرسید: آقا جان! جدتان امام حسین (ع) الان کجاست⁉️ ✍حضرت فرمودند: چقدر جثه تو کوچک است و چقدر سوال تو بزرگ است! بدن مبارک امام حسین (ع) در قبر است اما روح بزرگشان سمت راست عرش خدا نزد جد و پدر و مادرشان است و نظر مبارک امام حسین (ع) به دو مکان و موضع است: 1⃣ به زوار قبرش 2⃣ به مجالس عزایش 💢آنگاه حضرت فرمودند: امام حسین (ع) از جد و پدر و مادر و برادرش خواهش می کنند که برای عزادارانش استغفار نمایند تا خدا آنان را بیامرزد. 🌺در روایتی دیگر امام حسین (ع) فرمودند: اگر گریه کننده بر من می دانست که چه اجری نزد خداوند دارد شادی اش از اندوهش بیشتر می گردید. 📚منابع: چشمه سار عشق، ص 10 قصص الحسینیه، ص 72 ❣ @arefeen
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🍁ای تیر!  کجا چنین شتابان؟... آرام! 🍁قدری به کمان بگیر دندان... آرام 🍁ای تیر!  به حرف حرمله گوش مکن 🍁برگرد...  مرو تو را به قرآن... آرام 🌑 #شب_هفتم_محرم 🌑 #شب_حضرت_علی_اصغر ❣ @arefeen
✅ #امید_نجات_به_سه_چیز‼️ 🔰دو نفر فاضل در کربلا با هم رفیق بودند ، یکی از آنها فوت کرد ، رفیق دیگر شبی او را در خواب دید و وقتی خواست با او دست بدهد شست او را گرفت و گفت: بگو ببینم برای تو چگونه گذشت؟ 🌷گفت: مامور نیستم بگویم! ⭕️چون شخصی که فوت شده بود به حضرت عباس(ع) خیلی اخلاص داشت، دید نمیگوید؛ 🌻گفت: به نیابت تو یک دفعه حضرت عباس(ع) را زیارت میکنم! آن رفیق مرده گفت: از سه چیز امید نجات هست↯↯ 👈یڪی زیارت حضرت سیدالشهدا( ع) 👈یڪی گــریه ڪــردن برای ایــــشان 👈و دیگری مماشات ڪردن با مردم 📚منبع: کرامات حضرت عباس علیه السلام،ص177 ❣ @arefeen
#تنها_و_بهترین_راه_رسیدن_به_عرفان #مدد_از_حضرت_سیدالشهدا_است❗️ 🌹حضرت ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ: ✍ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ #ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﻣﮕﺮ ﺩﺭ #ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ #ﺍﻣﺎﻡ_ﺣﺴﯿﻦ (علیه السلام) ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭ #ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ؛ 💠این #کتیبه‌های_سیاه که بر در و دیوار #حسینیه و محل عزاداری #نصب کرده اند، ما را شفاعت میکنند! 🍃برای رسیدن به #عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد؛ یا در #حرم_اباعبدالله یا در #مجلس ابا عبدالله.! ❣ @arefeen
💚السلام‌علیک‌یا‌اباعبدالله‌الحسین💚 ❣عالم همه محو گل رخسار حسین است ❣ذرات جهان درعجب از کار حسین است ❣دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ❣یعنی که خدای تو عزادار حسین است 🌑 #بابی_انت_و_امی_یا_سیدالشهدا 💠 @arefeen
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻 ❤️🌿یا باب الحوائج یا علی اصغر🌿❤️ 🍁پسری که پدرش بُرد به میدان اورا 🍁کرد بر دست چو مه پاره نمایان اورا 🍁مانده بودند که این نور هدایتگر چیست 🍁چونکه دیدند دَمی پارهء قرآن اورا 🍁کیست این طفل که خود آیتِ کُبریِ خداست 🍁کرده سجده به دَرَش خیل بزرگان اورا 🍁سرش امّا ز عطش بر سر شانه خَم بود 🍁کاش آبی بدهد یک تن از آنان اورا 🍁هر دری زد پدرش تا که به آبی برسد 🍁بُرد زین رو وسط معرکه سُلطان اورا 🍁کار شَه وای به منّت کِشی از قوم رسید 🍁کاش لاقل برسد آب ز باران اورا 🍁تا که گفت آب همه لشکریان خندیدند 🍁گویی اصلا نشمردند مسلمان او را 🍁وسط خُطبهء شه بود که یک تیر پرید 🍁تیرِ وحشیِ سه سر بُرد به پایان اورا 🍁تیرِ چرخیده شده بین گلو جا خوش کرد 🍁خِیرش این بود فقط داد سه دندان اورا 🍁با سه شعبه عَصبِ گردنش از کار اُفتاد 🍁کُند شد دم به دم آن حالت لرزان اورا 🍁مادرش در بر خیمه چِقَدَر دلخوش بود 🍁که به طفلش پدرش هست نگهبان اورا 🍁دو قدم سمت حرم رفت دوباره برگشت 🍁همه دیدند گرفتار و پریشان اورا 🍁بُرد در پشت حرم تا که نهانش سازد 🍁تا که شاید کند از معرکه پنهان اورا 🍁ولی انگار قرار است به نیزه برود 🍁نیزه پیداش کند شام غریبان اورا ❣ @arefeen 🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 👌داستان کوتاه و پندآموز 💭 ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ! ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ... 💭 ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ... ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ.. ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯿﻢ! ﻫﻤﻪﯼ ﺧﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ؛ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﺳﺖ. 💭 ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭘُﻠﻮی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ، ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ... ❣ @arefeen 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
4_5832528651249255565.mp3
2.3M
🎧 #زمینه فوق العاده شنیدنی 🎼 لالایی گلم لالا لالا بهارم.... 🎙 #سیدمجید_بنی_فاطمه 🌙 #ماه_محرم_الحرام ❣ @arefeen
#بهشت_واقعی_امام_معصوم_است❗️ 🌹استاد فروغی (سلمه الله): ✍دنیا و عقبی بدون امام معنا ندارد اصلا #بهشت انسان #امام اوست! روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام بهشت را به سلمان نشان داد و به او گفت داخل شو! سلمان گفت: آقا بدون شما، بهشت به دردم نمی خورد، هر کجا تو باشی بهشت من همان جاست! 💠🍃همه چیز در وجود #امام_زمان (علیه السلام) نقداً #حاضر است، اگر حضرت دستی به سر ما بکشد، عالم ما #عوض می شود و اگر دستی به دل ما بکشد دلمان #دل می شود. ❣ @arefeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تأثیر_گذار 💠میکس زیبا از صبحت های #آیت_الله_بهجت و #استاد_پور_آقایی ❇️من که حواسم به نماز نیست خب چرا اصلا بخونم⁉️ ❣ @arefeen
4_5994695260452684896.mp3
6.01M
خـوشـبـخـتـے یـعـنـے💚 تـو زنـدگـیت امـام حـسین دارے...💚 🎙‌ 💚 💚 ❣ @arefeen
#تربت_امام_حسین_شفای #هر_درد_و_بیماری_است❗️ 🌹حضرت آیت الله بهجت(ره): ✍جمله «الشفاء فی تربته» (و شفا را در تربت او قرارداد) که در زیارت امام حسین علیه السلام است، تا آخرین و شدید ترین مرحله درد و بیماری را که همه اطباء از مداوای آن عاجزند، شامل می‌شود. 💠🍃آب زمزم و تربت سیدالشهدا علیه السلام، هرکجا مصرف شود، اثر دارد. چیزی که هست، ممکن است برآورده شدن حاجت، مصلحت نباشد. (در عوض) خداوند متعال،چیزی بهتر از آن را عنایت می کند. 📚رحمت واسعه، ص 205 ❣ @arefeen
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃 🔴ماجرای شخص بیماری که با کرامت حضرت علی‌اکبر(ع) شفا یافت و سی سال بر عمرش اضافه شد❗️ 🔰فردی به نام حاج عبدعون، برادرش را که به مرض سختی دچار شده بود نزد حافظ الصحه، یکی از سه پزشک معروف کربلا می‌برد، پس از چند ماه معالجه سودی نمی‌کند و هر روز حال او بدتر می‌شود عبدعون نزد پزشک می‌رود و سخنان زشتی به او می‌گوید. 🍃و خطاب می‌کند که اسمت خیلی بزرگ است اما از معالجه تو سودی ندیدیم،  بعد بدون خداحافظی می رود، اما بر خلاف انتظار از آن روز به بعد حال برادرش بهتر می‌شود و یک دفعه شفا می‌یابد. نزد حافظ الصحه می‌رود و عذر خواهی می‌کند. 🍃طبیب می‌گوید: بنشین تا برایت بگویم. من بعد از سخنان تو خیلی دل شکسته شدم. ظهر، هنگام ادای نماز به حضرت علی اکبر(ع) متوسل شدم و عرض کردم ای نور چشم حسین (ع) تو را به حق پدرت قسم می‌دهم که شفای این مریض را از خدا بخواه، دیدی چگونه به من توهین کرد؟ بسیار گریه کردم. همان شب در خواب خدمت آقا علی‌اکبر(ع) شرف یاب شدم عرض ادب کردم و همان مطلب را تکرار کردم، حضرت فرمود: 🍃من شفای آن مریض را از خدا خواستم و از هاتفی شنیدم که «این مریض مردنی است و تا 9 روز دیگر میمیرد اما به برکت دعا و شفاعت شما خدا با شفای او سی سال به عمرش افزوده است و از همین ساعت او را شفا دادیم» آن مرد سی سال دیگر عمر کرد و در هفتاد سالگی در گذشت. او وصیت کرد پیکرش را پایین پای حضرت علی اکبر (ع) دفن کنند. 📚منبع: کتاب «خورشید جوانان»؛ شرح زندگی و کرامات حضرت علی اکبر(ع)؛ نوشته سید محمدرضا حسینی ↶💟☆《 به ما بپیوندید 》☆💟↷ 🌺🍃✨کانال معرفتی ✨🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃