🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👌داستان کوتاه
💠راز ویرانی مسجدی در یمن ❗️
🔰قومی در ساحل عدن مسجدی بنا کردند، اما وقتی کار ساختن آن تمام شد، ناگهان مسجد فرو ریخت، آن قوم نزد خلیفه اول رفته و داستان خراب شدن مسجد را با او در میان گذاشتند.
🍃خلیفه گفت: باید بنای #مسجد را محکم بسازید. مجدداً مسجد را ساختند، ولی ویران شد، باز هم نزد خلیفه رفتند و جریان را به اطلاع رساندند، خلیفه نمیدانست چه باید بکند، مثل همیشه به حضرت علی متوسل شد و از او کمک خواست.
🍃امام علی(ع) فرمود: طرف راست و چپ قبله را حفر نمایید، دو #قبر آشکار میشود که روی آن نوشته شده: «من رضوا هستم و خواهرم حیا که هر دو دختران تبّع پادشاه یمن هستیم، ما مردیم در حالی که به خداوند شرک نورزیدیم».
🍃پس آنها را در آوردید، غسل و کفن کنید و بر آنها نماز بخوانید و بعد آنها را به خاک بسپارید، سپس مسجد را بنا کنید تا خراب نشود، آنان امر حضرت را اجرا کردند و پس از آن مسجد خراب نشد.
📘بحارالانوار،ج41، ص297، ح22
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
4_5771500752270787922.mp3
9.36M
🌺 #شور #بسيار_زيبا
🌴يه سلام ميدم روبه حرم
🌴تویی ارباب و من نوکرم
🎤 حاج #حسين_سيب_سرخي
👌پیشنهاد دانلود
❣ @arefeen
#عزیزان_تا_بر_چشم_پُر_طمع
#کنترل_نداشته_باشیم_یقیناً_در
#پیشرفت_معنوی_رفوزه_میشویم❗️
🌹حضرت آیت الله جاودان:
💠پسر مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی، هنگامی که پدرش در بستر بیماری به سر می بردند، به ملاقات پدر رفت.
☄پدرشان به وی با غضب گفتند:
چرا در راه به نامحرم نگاه کردی؟!
❎پسر جواب داد: نگاه نکردم! داشتم گوشهای از خیابان را نگاه میکردم که ناگهان چشمم به نامحرم افتاد و زود رویم را برگرداندم.
🔆مرحوم نخودکی فرمودند: مگر تو در آن گوشه خیابان کاری داشتی که آنجا را نگاه می کردی؟! دلیلی برای نگاه کردن به آن گوشه خیابان وجود نداشت.
❣ @arefeen
#کار_که_برای_خدا_باشد_حتی
#فحش_شنیدنش_برای_مومن
#باید_لذت_بخش_باشد❗️
🌹شهید حاج ابراهیم همت:
✍هر کس که بیشتر برای #خدا #کار
کرد، #بیشتــر باید #فحـش بشنود؛ مـا
بایــد بــرای فحــش شنیـدن #ساختــه
بشویم؛ برای #تحمّل تهمت و افتراء و
دروغ؛ چون ما اگر تحمّــل نکنیـم، باید
#میــدان را #خالــی کنیــم.!
❣ @arefeen
🌷🍀💫🌷🍀💫🌷🍀💫🌷🍀
💠تعبیری که فقط برای نماز صبح ذکر شده❗️
✍یک تعبیر در مورد نماز صبح در قرآن وجود دارد که مخصوص همین نماز است...
🔻در سوره اسرا آیه۷۸ می فرماید:
🌟إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً...
🔷نماز صبح مشهود ملائکه است... هم ملائکه شب و هم ملائکه صبح بدان شهادت می دهند...
❇️غیر از این معنا، اولیای خدا نور نماز صبح را در چهره افراد مشاهده می کنند که نقل کرده اند جمعی خدمت آیت الله بهجت رحمه الله رسیدند، ایشان بدون اشاره مستقیم فرمودند:
⚜اگر نماز صبحتان قضا هم می شود، قضایش را بخوانید که نور نماز صبح در چهره تان وجود داشته باشد.!
❣ @arefeen
🌷🍀💫🌷🍀💫🌷🍀💫🌷🍀
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
💠آخرین کلمات شیخ قُرَشی قبل از وفات❗️
🔰شیخ قُرَشی از علماء بزرگ نجف میباشد که کتابهای فراوانی نوشته و خدمات ارزندهای به دین اسلام و مذهب تشیع کرده است.
⭕️مرقد این عالم بزرگ در کتابخانهاش بوده و بر بالای قبر وی تصویری نهاده شده که آخرین جملات وی قبل از وفات را بیان کرده است:
☀️یا زهراء، یا زهراء، یا زهراء ...
(هفت مرتبه این نام را صدا زدند)
☀️روح انبیاء در سینه حضرت زهراء س قرار دارد؛
☀️ملائکه به حضرت زهرا افتخار میکنند و به وجودش عزت میفروشند؛
☀️نبوت و امامت در حضرت زهرا س امتداد یافته است؛
☀️حلم انبیاء در قلب زهراست؛
☑️سپس با دستش اشاره کرد و گفت:
🔷زهراء... زهراء... اولین موسس و اولین مدافع از مذهب اهل بیت ع میباشد.
💥این عالم بزرگ، این جملات رو گفت و از دنیا رفت.
✅خوشا به حال این عالم فرزانه که با نام زهراء و بیان فضایل ایشان از دنیا رحلت کردند.
❣ @arefeen
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
#اولینشرط_رسیدن_به_درجاتمعنوی
#کنترل_و_پاک_کردن_زبان_از
#گناه_و_حرفهای_بیهوده_است❗️
🌹آیت الله سیّد عبدالله فاطمی نیا:
✍تا #خودت پاکیزه نباشی، #پاکیزه بهت نمی دهند. #ظرفی که برای آب خوردن انتخاب می کنی باید #پاک باشد. اگر من ظرف باطنم #آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم.
💠🍃حالا چه کار کنیم در #قدم_اول باطنمان #پاک شود؟ با خودت قرار بگذار به کسی #پرخاش نکنی. ما #زیارت میرویم، #نماز جماعت میخوانیم، ماه رمضان #روزه میگیریم، پس چه میشود که توفیق نداریم و #پیشرفت نمیکنیم؟ وقتی بررسی کنیم میبینیم #ریشه تمام #مشکلات #زبان است. با حرف کسی را میزنیم یا #غضب و پرخاش میکنیم.
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👌داستان کوتاه و پندآموز
💠نورمان در برابر ما باشد نه پشت سرمان❗️
🔰یکی از اهالی مکه میگوید: از پدربزرگم داستان پرمعنایی به یاد دارم که در زندگیام از آن بهرهها بردهام و معنایش را عملی کردهام.
🌷🍃خلاصهی داستان او چنین است:
حدود صد سال پیش مردی ثروتمند در مکه زندگی میکرد… او خدمتکاری داشت که همهی کارهایش را انجام میداد… یک روز وقتی اذان صبح داده شد، او نیز بیدار شد و صاحب خود را بیدار کرد و برایش آب وضو آورد و فانوس را روشن کرد و در حالی که روبروی وی حرکت میکرد به مسجد رفتند…
🌷🍃آن زمان هنوز در مکه برق نبود و کوچهها خاکی بودند و تاریک و پرسنگلاخ…وقتی آن ثروتمند به تلاش غلامش برای خدمت به او فکر کرد به وی گفت: ببین سعید، من در وصیتنامهای که برای ورثهام نوشتهام این را قید کردهام که تو به خاطر اخلاص در خدمتگزاری من در این ده سال، آزاد خواهی بود.
🌷🍃غلام که این را شنید چیزی نگفت!
نماز صبح فردا سعید مانند همیشه بیدار شد و فانوس را روشن کرد، اما این بار پشت سر آقایش حرکت کرد!مرد ثروتمند که تعجب کرده بود گفت: سعید مشکلی پیش آمده؟ چرا روبرویم حرکت نمیکنی تا راه را برایم روشن کنی؟!
🌷🍃خدمتکار گفت:
سرورم، شما وقتی به من وعده دادی بعد از وفاتتان آزادم کنی، نورت را پشت سر خود قرار دادی… چرا کاری میکنی که من برای آزادیام منتظر مرگ شما بمانم، به جای آنکه آرزو کنم عمرتان در طاعت خداوند طولانی باشد؟!
🌷🍃نمیدانی که اگر مرا آزاد کنی با وجود آنکه دیگر بردهات نیستم همچنان خدمت شما را خواهم کرد؟!آن مرد که درسِ خدمتکارش را فرا گرفته بود گفت: سعید، تو از همین لحظه آزاد هستی!و خدمتکارش هم گفت: و من از این لحظه خادم فرمانبر شما هستم!
🌷🍃درسی که گوینده از این داستان آموخت این است که هرگاه تصمیم گرفت کاری را انجام دهد، در حالی که زنده است آن را عملی سازد نه آنکه انجام آن را به بعد از مرگش محول کند. به طوری که نورش در برابرش باشد نه پشت سر!
🌷🍃وی به این حد اکتفا نکرده بلکه این داستان را برای همهی کسانی که تصمیم داشتند برای پس از وفاتشان برای ساخت یک مسجد یا یتیم خانه یا مدرسهی حفظ قرآن و دیگر کارها وصیت نامه بنویسند، تعریف میکرد و میگفت: آیا تضمین میکنی ورثهات وصیت تو را همانطور که دوست داری انجام دهند؟
تلاش کنیم نورمان در برابر ما باشد نه پشت سرمان.
❤️خداوند ما را از جمله کسانی قرار دهد که دربارهشان میفرماید:
🌸{َیوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَىٰ نُورُهُم بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِم }
[حدید: ۱۲]
🔷روزی که مردان و زنان مومن را میبینی که نورشان در برابرشان و به جانب راستشان دوان است.
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺