eitaa logo
احکام شرعی کاربردی
1.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
پاسخگویی به سؤالات شرعی👇 مقلدین مقام معظم رهبری و آیت الله سیستانی @Chnani313 مقلدین آیت الله مکارم و دیگر مراجع @h_babazadeh لینک کانال: @Sharia313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️ مصافحه با ملائکه ... @arefeen
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 ، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام و در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در . @arefeen
. 📍مرحوم علامه طباطبایی(ره) که خود بسیار اهل گریه و عزاداری بودند در پاسخ به این سؤال که چگونه طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام) یک قطره اشک عزادار آتش جهنم را فرو می‌نشاند می‌فرماید: 📍چه مانع دارد که قطره اشکی به اذن و خواست خدا آتش جهنم را خاموش گرداند در واقع قطره اشک نظیر توبه است که باعث آموزش گناهان و محو آثار و از بین بردن عذاب می‌شود و نیز در نقطه مقابل آن کفر باعث حبط و نابودی صفات و نعمت‌های بهشتی و سبب افروختن آتش می‌گردد. 📌📌(أین البکائون، ص60) @arefeen
💠آیت الله : ❇️زمانی مرحوم زین العابدین مازندرانی در کربلا مورد رجوع عامّه مردم بودند حتی هندی ها خیلی به ایشان مراجعه می کردند و ایشان هم خیلی بذل و بخشش داشتند. زمانی پول دستشان نرسید و خیلی مستاصل شدند و متوسل به ائمه اطهار شدند. ✳️یکی از مراجع گفته بود، معنا ندارد که انسان قرض بگیرد و به این و آن برساند. مرحوم مازندرانی می گوید: من شرمم می آید که اگر بگویند تو که اعتبار داشتی چرا قرض نکردی و رفع حاجت محتاجین را نکردی. 📚فیضی از ورای سکوت/ص101 # @arefeen
🖊 : خدا دنيا را برای , خلق كرد. اصلاً دنيا كلاس است، منتها امتحان‌ها دو قسم است؛ گاهی امتحان، هر روز است ولی گاهی امتحان‌های سنگين، سالی يك بار يا دو بار است. 🔸 گاهی يك بار يا دو بار انسان يا می‌شود يا فراوانی به او پيشنهاد می‌دهند يا به او پيشنهاد می‌دهند و در بوته‌ی آزمايش قرار می‌گيرد، وگرنه امتحانات جزئی هر روز و هر لحظه هست. کمی @arefeen
🔴 آيا مشمول شفاعت شدن، پاداش و مزد بدون كار و زحمت نيست؟ ✍ پاسخ: روز قيامت شفاعت تنها شامل حال كسانى مى شود كه با ايمان و عمل صالح خود توانسته اند سرمايه اى را ذخيره و اعتبارى را كسب نمايند. همان گونه كه در دنيا اگر كسى خوش حساب باشد و مبلغى پول نقد به بازار ببرد، به واسطه اعتبارى كه دارد، مدّت و مبلغى را هم نسيه به او مى دهند، كه در واقع آن نسيه و اعتبار، شعاع همان سابقه و نقدينگى اوست. در آخرت هم بهره بردن از شفاعت، در حقيقت پرتوى از همان اعمال انجام داده اوست. بنابراين در شفاعت بايد افراد حركت‌ها و اعمال صالحى داشته باشند تا مشمول شفاعت اولياى خدا بشوند و اين مزد بدون كار نيست. همان گونه كه در كوهنوردى افراد قوى به كسانى كمك مى كنند كه خود را به دامنه كوه رسانده باشند، نه آنان كه پاى كوه لميده و هيچ حركتى نداشته اند. 📚 کتاب معاد، محسن قرائتی ‌کمی 8 @arefeen
‌ 🔴 فردای مردم دوست دارند به دنیا برگردند و یک "لا اله الا الله" بگویند و بمیرند... ✍ آیت الله کوهستانی (ره) @arefeen
📚قول دوران کودکی... در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمی‌توانی عزیزم!» گفتم: «می‌توانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.» مادر گفت: «یکی می‌آید که نمی‌توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.» نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر می‌کردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفته‌اش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم. خیال کردم نمی‌توانم به قول کودکی‌ام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد. سالها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود. همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت: «دیدی نتوانستی.» من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا یشتر می‌خواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمی‌خواستم و نمی‌توانستم به قول دوران کودکی‌ام عمل کنم. آخر من خودم مادر شده بودم! @arefeen
✨﷽✨ ⚜ حکایت‌های‌پندآموز⚜ 🔹مرد عابد و ابلیس🔹 ✍در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است» عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت. بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟» ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی» @arefeen
آیت الله مجتهدی تهرانی ره: روزی آیت الله العظمی ملا علی همدانی_رضوان الله علیه_ در مشهد بر آیت الله العظمی میلانی_نور الله قبره الشریف_ وارد می شوند. 🔹در آن جا علامه طباطبایی_اعلی الله مقامه الشریف_ صاحب تفسیر المیزان حضور داشتند. 🔹مدت یک ماه بین علامه طباطبایی و آخوند ملا علی همدانی، مناظرات عالمانه و حکیمانه واقع می شود. 🔹از علامه طباطبایی پرسیدند: آخوند را چگونه دیده اید؟ فرمودند: جا دارد که مردم از اطراف و اکناف و نقاط دور دست به همدان به قصد زیارت آقای آخوند بیایند. 🔹بعد از مدتی از آخوند پرسیدند: علامه طباطبایی را چگونه دیده اید؟ فرمودند: مدتی بود که من دعایی را می خواندم که درباره آن دعا آمده بود: هرکس این دعا را بخواند،خداوند متعال گنجی را نصیب او می کند، معلوم شد که دعای من مستحاب شده و آن گنج آقای طباطبایی است که در این مدت نصیب من شده بود. @arefeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 دوستی نقل می‌کرد: روزی عالم و عارف ربانی، استاد اخلاق آیت‌الله حق‌شناس موقع شروع نماز، نماز جماعتی که خودشون پیش نماز بودند را رها کردند و رفتند! و دقایقی بعد با تاخیر وارد شدن و نماز رو‌ خوندن؛ . بعد نماز بازاریان به ایشان اعتراض کردند که: حضرت آقا ما مشتری داریم؛ چقدر باید منتظر شما بشیم؟! ایشان فرمود: اعتراض نکنید! دفعه قبل اتفاقی رخ داد! چند وقت پیش مرد گرفتاری به من مراجعه کرد و درخواست کمک مالی کرد؛ پولی در بساط نداشتم و از ایشان عذر خواستم… و به نماز جماعت ادامه دادم...‌ مدتها (از عالم غیب) نماز مرا قبول نمی‌کردند و من هر چه التماس میکردم و زار میزدم عذر منو قبول نمیکردن و بهم می‌فرمودن: آقای حق‌شناس پول نداشتی، قبول! آیا اعتبار هم نداشتی ؟! چه کسی به تو آبرو داده؟ چه کسی به تو عزت و اعتبار داده؟ تو اراده کنی جماعت اهل انفاق هستن... امروز باز هم گرفتاری از من درخواستی کرد و من پولی نداشتم و ایشان رو به حجره دوستان بردم و مشکلشون حل شد... آقایان فردا از اعتبارات همه سوال خواهد شد. خود دانید! @arefeen