eitaa logo
شطحیات
69 دنبال‌کننده
101 عکس
61 ویدیو
0 فایل
به حرف های به ظاهر مخالف شریعت بعضی عرفا میگن که باعث تکفیرشون از طرف افراد ظاهربین میشه!
مشاهده در ایتا
دانلود
یخ فروشی رو تصور کنید که تمام سرمایه ش رو یخ خریده و به امید فروش اونا به یه شهر گرمسیری اومده و تا قرون آخر پولش رو بابت حمل بار به راننده کامیون داده و الان کنار خیابون کنار یخ هاش نشسته! اون خبر نداشته که شهر مقصد خودش کارخونه یخ بهداشتی داره و هیچ نیازی به یخ غیر بهداشتی اون که با قیمت بیشتری هم برای خریدار تموم می شه نداره! ضمن اینکه حق امتیاز گزافی رو هم به شهردار حقه باز و کلاّش اون شهر داده! با این حال چون چاره ای نداره لنگ ظهر صداشو می ندازه توی سرش و داد می زنه: «آی یخ دارم! آی یخ دارم!». یکی از ساکنین شهر میاد و بهش تشر می زنه که عمو! کسی از تو یخ نمی خره اینجا! خب! چاره کارش چیه؟! هیچی! باز هم داد می زنه: «آی یخ دارم! آی یخ دارم!» و همزمان داره به سرمایه ای که داره آب می شه نگاه می کنه! این بار یه عده میان و می گیرنش زیر باد کتک! وقتی میرن دوباره داد می زنه: «آی یخ دارم! آی یخ دارم!». این بار شهردار حقه باز و کلّاش با چند نفر قلچماق می آد و می زنه پاشو هم می شکونه! اینجا حقیقتاً برای یخ فروش آخر دنیاست! نه پولی برای برگشتن داره و نه رویی که موقع برگشتن توی چشم زن و بچه ش نگاه کنه! و نه حتی پایی که باهاش بتونه تا اونجا بره! خودش هم می دونه که کسی ازش یخ نمی خره! اما چاره ش چیه؟! رکب خورده! بدجور هم رکب خورده! چیکار می تونه بکنه! الان دیگه از یخ هاش هم تقریباً چیزی نمونده و می دونه که مشتری نداره! از سر درموندگی همه زورشو جمع می کنه توی گلوش و رو به شهردار کلّاش متقلب می گه: «من جایی نمی رما! همین جا هستم! اگه کسی خواست یخ بخره بیاد!» به نظر شما یخ فروش قصه ما چاره دیگه ای هم داره؟! حالا یه چیز دیگه! تصور کنید یخ فروش وکیل/نماینده/کارگزار شماست و این یخ ها بخش عظیمی از سرمایه شماست که به انتخاب خودتون و به اختیار خودتون دادید به دست اون! بله! قطعاً شما از اون ناراضی خواهید بود! اما آیا دوباره اون یا کسی که اون تایید کنه رو بعنوان وکیل/نماینده/کارگزار خودتون برای کاری انتخاب می کنید؟! و اگه این کار رو کردید چه کسی لایق سرزنشه؟! (!) لینک مشاهده مطالب و عضویت در کانال: @Shatahiyyat