eitaa logo
شِیخ .
12.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
159 ویدیو
8 فایل
‌الله ‌ بانوی طلبه‌ی دهه هشتادی که شیفته‌ی کتاب و چای و نوشتن است. و او همیشه می‌نویسد‌. شبها، روزها، عصرها و همیشه! پس در این مکانِ مقدس دنبال زرق و برقهای مجازی نباش. فقط بخوان و لبخند بزن. مدیر و رزرو تبلیغات : @Oo_Parvaneh_oO
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ استاد آخر کلاس رو به خانمها کرد و گفت: من قربون چشمهای خسته ی بعضی از شما ها برم که معلومه بخاطر نگهداری از بچه ها کم خوابیدید .. تو دلم گفتم خدایا چقدر یه استاد میتونه خوش قلب و مهربون باشه که این حرف رو بزنه ؟ ‌
بر فرش حرم گرد و غباریم و نشستیم ما را نتکانی، نتکانی، نتکانی ...
‌ رفتیم حجره مرحوم دولابی. دیدمشان‌.. نشسته بودند. یکی روضه می‌خواند؛ بقیه‌شان اشک می‌ریختند. سینه زنی را شروع کردند. شور گرفتند. به سر می‌زدند. با عشق ندای یا حسین سر می‌دادند. من حیران شده بودم. ماتم برده بود انگار. خدایا. این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست؟ حتی پسر بچه های ده دوازده ساله برای او بی قراری می‌کنند. [ که البته عشق سن و سال و قد و هیکل نمی‌شناسد... ] و عشق قافیه اش گرچه مشکل است اما خدا اگر که بخواهد ردیف خواهد شد ...!
UnknownUnknown-khoramshar-azad-shod1.mp3
زمان: حجم: 142.3K
صدای عزت و شهامت و رشادت .
صد بار صدایت زدم اما نشنیدی یک چشم بگردان به من گوشه نشین هم
‌ آدمها کنار دوستهای قدیمیشون یه ورژن پرانرژی تر از خودشون هستن و فوق العاده واقعی تر و با نشاط ترن. دلیلش هم اینه که کنار اون آدم برمیگردن به خود قبلیشون. و اصولا ما آدمها اینجوری هستیم که گذشته رو بیشتر دوست داریم. در نتیجه کنار یه رفیق قدیمی، حالمون به طرز عجیبی خوبه :) ‌
کنجِ دنج خانه‌ی پدری که جان میدهد برای خواندن شعرهای فروغ فرخزاد، نوشیدن چای با عطر هل و گلاب، ورق زدن کتاب‌های ویکتور هوگو و به دور دست ها اندیشیدن ...
‌ صیقل روح و تراشیدن قلب از دل سنگ کار سرپنجهٔ اشک است مگو بی‌هنری‌ست ‌
‌ از همین آغازین لحظاتِ شروع سفر، می‌توانم حاجاتم‌ را با شما در میان بگذارم و بخواهم که اجابتشان کنید ... برای خودم؟ هیچ نمی‌خواهم. هرچه خیر بود و حق بود و صلاح. همان کفایت می‌کند. اما برای پدر و مادرم، پدر بزرگ‌ها و مادربزرگهایم، برای همه‌ی آن آدمهایی که قلبا دوستشان دارم و هربار که میبینمشان لبخندی روی صورتم نقش می‌بندد. برای دوستانم و آن رفیق های صبورِ با معرفتم دعا میکنم. و از شما می‌خواهم که گره‌های کور زندگی‌شان را که سخت جانشان را به درد آورده باز کنی. آرزوهای کوچک و بزرگشان را برآورده کنی. به زودی های زود دعوتشان کنی به آستان مقدست. اصلا تمام تمام تمام حاجاتم را می‌گذارم گوشه ای تا بشود گره ای از مشکلات اهالی خانه ی دلم باز بشود. البته پیش از همه ی اینها کمکمان کن جهانی بسازیم که ظهور مولایمان را نزدیک و نزدیک تر کند. کمکمان کن تا صدای استکبار ستیزی‌مان هرگز خاموش نشود. و اسرائیل کودک کش به همین زودی ها برای همیشه نابود شود .. همه‌ی حاجت‌ها بهانه‌ است. اصل دیدار با شما و نفس کشیدن در اتمسفر مقدس آستانِ عزیز شماست. السلام‌علیک‌یا‌علی‌بن‌موسی‌الرضا‌ع
این‌بار که آمده ام برای دیدنتان‌ خیالم گره‌خورده است به حوائجِ مردم. انگار اصلا آمده ام از شما فقط 'خیر' بخواهم برای همه ‌ی آن‌ هایی که حتی به قدرِ ذره ای دوستشان دارم :)