eitaa logo
شِیخ .
11.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
153 ویدیو
7 فایل
‌الله ‌ بانوی طلبه‌ی دهه هشتادی که شیفته‌ی کتاب و چای و نوشتن است. و او همیشه می‌نویسد‌. شبها، روزها، عصرها و همیشه! پس در این مکانِ مقدس دنبال زرق و برقهای مجازی نباش. فقط بخوان و لبخند بزن. مدیر: @Oo_Parvaneh_oO
مشاهده در ایتا
دانلود
دختر سیاسی . . . بهتر از پسر سیاسی است . مردان ، انگار که برای حضور در معرکه‌ سیاست به دنیا می‌آیند؛ اما زنان، بر این میدان منت می‌گذارند که پا در آن می‌نهند . هر جا زنی هست که به خاطر عدالت می‌جنگد، آنجا عطری پیچیده است شیرین و شورانگیز و بهشتی. ما بدون زنان خوب، مردان کوچکیم‌ . . .
مبارزه ، یادگارِ خمینی کبیر است -
صحبت‌ِ گیتے‌که تمنا‌ کند ؟
با کھ‌ وفا‌ کرد‌ که‌ با‌ ما کند ؟!
ایرانِ حقیقی شرحِ مفصل همین تصاویر است ! به قول حضرت آقا : دل متعلق به این جبهه است ... جان دلباخته‌ی به این اهداف و آرمان‌هاست
در پستوهای زندگانی‌ات ، به دنبال دلیلِ کوچکی برای خوشحالی بگرد . . زندگی با لحظاتِ تکرار ناشدنی ، پیوند خورده است ! تو هرگز دوباره به کودکی برنخواهی گشت ، همانطور که هرگز به ۱۸ سالگی‌ات باز نمیگردی ! زیستن ، شرافت دارد . آدمی باید بتواند با تمام داشته و نداشته‌هایش به خوشبختیِ حقیقی دست‌یابد ‌. که این مساله‌ی مهم ، جز با توکل میسر نمی‌شود . . خدا ، تنها پناه امن آدم‌هاست . درست در همان گودال تاریکی که در آن غرق می‌شوی میتوانی دستانت را دراز کنی و نور امید حضور الهی را به آغوش بکشی ... و از خسران رهایی یابی .
یه نکته کوچیک بگم متاسفانه ایتا هم شبیه اینستاگرام ، پر از محتواهای پوچ و غیر مفید شده حمایت نکنید .. از کانالهایی که در زندگی شخصی‌تون اثر مثبتی ندارند لفت بدید ! از کانال‌های که مدام واژه‌های منفی استفراغ می‌کنند لفت بدید .. عمر و جوانی و انرژی‌تون رو به پای اراجیف یه عده آدم بیکار هدر ندید ! از اینجا هم لفت بدید اگر مطالبش براتون فایده ای نداره ... این حرف منو به عنوان یه هموطن جدی بگیرید !
رفاقت . . . آغوشی امن برایِ رسیدن به آرمان‌های عظیمی‌ست که هر انسان ، در طول ِ مدت زندگانیِ خویش در سر می‌پروراند . می‌توان از تمام سختی ها و مشکلات و دلواپسی ها عبور کرد . می‌توان در تمام خلاءهای جامعه ، اثری از خویش بر جای گذاشت . می‌توان با افتخار پیش پای معشوق سربلند کرد و به خود بالید ‌. می‌توان برای همیشه جاویدان ماند . می‌توان شهید شد ... به شرط آنکه دستانت گره شده به دستان کسی باشد که جز خدا نمی‌بیند و جز وصالِ حق چیزی طلب نمی‌کند . حسینِ زینان‌زاده و دانیال رضازاده ، منافع شخصی را به حاشیه زندگانی‌شان کشانیده و همراه و همقدم ، عزمشان را جزم کرده بودند تا قدمی برای اسلام و انقلاب بردارند . از حسین برایتان بگویم یا از دانیال ؟ حسینی که در بحرانی‌ترین شرایط کشور ، درست زمانی که بسیاری از انسانها از ترس جان در پستوهای منازلشان پنهان شده بودند؛ به‌ داد بیماران کرونایی می‌رسید و بدون ذره‌ای ترس و واهمه ، به خانواده‌های بیماران خدمت می‌کرد . دانیالی که خدمت به زائرین اباعبدالله الحسین را بر هر قرار دیگری ترجیح می‌داد . . حسین ‌، جهادگر بود ، دانیال هم ... اما ماجرای این شب ها ، ماجرای اثبات عشق است . گویا صدای اباعبدالله الحسین علیه السلام در سر تا سر ایرانِ آباد می‌پیچید هل من ناصر ینصرنی ؟ در همین روزهای پر از آشوب ، در همین روزهایی که بسیاری از مصلحت اندیشان ، سکوت را بر هر چیز دیگری مقدم شمرده اند . قهرمانانی شبیه حسین و دانیال به ندای اباعبدالله الحسین علیه السلام لبیک گفتند و به جولانگاهِ عشق و جنون آمدند . دانیالِ تازه داماد ، برای حفاظت از آرمان‌های اسلامِ ناب ، دست از آینده‌‌ی پر رمز و رازش کشید و حسین دست در دست رفیقِ انقلابی اش راهی مسیر‌ی شد که انتهایش نه به دلار و اقامت در کشور های غربی ختم می‌شد و نه اثری مادی به همراه داشت . راهی را برگزیدند که انتهایش آغوش عباس بن علی علیه السلام بود . راهی را برگزیدند که انتهایش نگاهِ مادرانه‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها بود . در نهایت ، به انتهای مسیر رسیدند .. انتهایی که آغازِ عاشقانگی هاست . انتهایی که سرآغاز دفتر دلدادگی هاست ... شهادت ، مبارکِ مردانِ غیوری باد که صدای لبیک گفتنشان ، گوش ابرقدرت‌های جهان را کر کرده است .