توی این مدتی که خادم شما در کانال بودم اگر حرفی زده شد که به سبب اون رنجور شدید حلال بفرمایید .
امروز حوالی ۶ صبح بود که رسیدیم مرز مهران و بدون معطلی وارد خاک عراق شدیم .. بعد هم به لطف اهل بیت خیلی راحت زیارت حرمین کاظمین شامل حالمون شد . انشاءالله بعد از این راهی سامرا و بعد نجف اشرف خواهیم شد .
شاید بعد از این خیلی کمتر اینترنت در دسترس باشه . اما هروقت فرصتی پیش بیاد براتون عکس و فیلم بارگزاری میکنم .
شِیخ .
هر چه بیشتر می بینمت ...
احتیاجم به دیدنت بیشتر می شود.
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسین
روایتِ قدمها .
حوالی پنج عصر بود ...نخلها ایستاده و بر سرِ مردانِ عرب ، سایه افکنده بودند . گروهی از انتهایِ شارعالشهدا به سمت حرم گام برمیداشتند در حالی که عباهایشان خاکی و پاهایشان تاول زده بود .
مردانِ جوانی ، موکب را آمادهی پذیرایی از زائرین میکردند . هرکسی ، با هر سن و سال و طایفه و عقیده ای در اقیانوسِ محبتِ حسین بن علی علیه السلام غرق بود و به صورتی دلبری میکرد..
آفتاب ، نور را از صفحهی زمینِ کربلا جمع میکرد و ماه از سمتِ دیگری خود را به رخ میکشید . غافل از آنکه این زمینِ خاکی حسین علیه السلام را دارد که نور عالمین است و ماه بنی هاشم در آنجا پذیرای تمامیِ گرفتاران عالم است ...
و...