eitaa logo
شِیخ .
10.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
132 ویدیو
5 فایل
‌الله ‌ - طلبه - نویسنده - فعال رسانه #طلبه‌ی‌جوان‌حزب‌اللهی . مدیر - @Modir_sheikh تبلیغات - @O_o_tab_o_O ناشناس : https://daigo.ir/secret/84750920
مشاهده در ایتا
دانلود
میدونید امروز صبح حوالی ساعت هفت به چی فکر می‌کردم !؟ .
به این فکر می‌کردم که زمانِ جنگِ ایران و عراق ، خیلی از ما پدر ها و برادر ها و پدر بزرگ هامون راهی میدانِ دفاع از میهن شدند ... از جان و مال و ناموس ، گذشتند ... خیلی هاشون دست و پاشونو جا گذاشتند وسط میدان و اسمشون شد جانباز ... خیلی هاهم هشت سالِ تمام نبودند و ندیدند بزرگ شدن بچه هاشون رو .. که اسمشون شد ایثارگر‌ . خیلی هاهم پر کشیدن و رفتن در آغوش اباعبدالله الحسین علیه السلام ... .
اما .. دقیقا نقطه مقابل ، در زمان جنگ بودند آدم هایی که مال و اموالشون رو فروختند و برای حفظ جان از مملکت فرار کردند ، خیلی های دیگه به جای پشتیبانی از وطن و خاکِ مادری ، پیمان دوستی با دشمن بستند و به جای دفاع ، حمله کردند ! خیلی های دیگه هم نشستند کنج خونه هاشون . .
تکلیف گروه اول مشخصِ ... با عزت و سربلندی از تمامیت ارضی کشورشون دفاع کردند و در راهِ حقیقت قدم برداشتند . تکلیف گروه دوم هم مشخصِ .. با ذلت دست از آرمان‌های با عظمتشون کشیدن و به وطن فروشی دچار شدند . .
اما امان از آدم‌های که میتونستند قدمی بدارند اما بر نداشتند .. الله الله ... از آدمهایی که میتونستند‌ دفاع کنند ولو دفاعِ زبانی ... اما دریغ کردند !!!!! کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا .
حالا جنگِ .. جنگ عقیده ها و باور ها و ارزش ها . نگاه کن ببین جزو کدوم دسته ای ؟ - سربازِ خمینی - جاشِ مزدور - بی تفاوتِ بی وجدان کدوم !؟
ز اعماق قرون . . . از بین جمعیت تو را دیدیم !🌿 تو هم ای ناز مطلق از همان بالا ببین ما را(:
امروز میخوام یکم از خودم نگم . از اتفاقاتِ اخیر بگم !👇🏿
برگه‌ی حضور و غیابِ دیروز ، در مدرسه‌ی علمیه‌ی امام باقر علیه السلام . ببینید در مقابل اسمِ شهید #مهدی_زاهدلویی چی نوشته شده !(: جوانِ طلبه‌ای که در اغتشاشات اخیر به شهادت رسیدند ..
برادر ها و خواهر های افغانستانی ... فعلا شما برای دنیا اهمیتی ندارید . فکر نمیکنم کسی غربتِ زنان شما را به جهان نشان دهد . فعلا فشار بر روی جمهوری اسلامی ایران است .!!!
_ آقای خمینی چرا انقلاب کردی ؟ + برای الله + برای عدالت + برای تمدن اسلامی + برای مبارزه با طاغوت + برای اجرای قوانین الهی _ آقای شروین چرا میخوای انقلاب کنی؟ + برای رقصیدن + برای سگایِ ولگرد + برای پیروز و خطر انقراضش + برای درختای خیابون ولیعصر + برای بوسیدن ناموس مردم تو خیابون
هم اکنون در جوارِ خواهرِ شهید ابراهیم هادی هستم ... دارند نصیحتمون میکنند ♥️:)
دوستی‌ با‌ کسی‌ کن، که‌ به‌ تَغَیُّر تو ، مُتغَیّر‌ نگردد . . ! #تذکرة‌الاولیاء
جاده ... می‌رفت! در انتهای آن ، افقی از نورهای تارِ رنگارنگ به چشم می‌خورد ! جاده می‌رفت و کِش می‌آمد ، یا من ... ؟ من می‌دویدم برایِ رسیدن یا جاده !؟ طرحِ لبخندِ غمگینِ چه کسی آسمانِ شب را این‌گونه محزون کرده بود !؟؟؟ نکند آینه ای بود در مقابلِ من !؟ نکند شب ، من بودم ؟ برایِ رسیدن به مقصد ، شوقِ دیدارِ چه کسی خرسندم کرده بود ؟ نکند پیچِ آخر جاده را اشتباهی طِی کرده‌ام ؟ رسیده ام اما نه قراری مانده است و نه احساسِ حضوری - به راستی ، کدام یک از ما غمگین تر بود ؟ جاده‌ی بی انتها ، یا مسافرِ بی مقصد !؟؟؟ تو بگو . ✍🏻||
ان‌شاءالله ظهور .
بماند به یادگار . . . برایِ روزی که پیکرِ بی‌جانم را روی دست ها می‌گیرند . روزی که در گوشه‌گوشه‌ی شهر خبرِ شهادت من می‌پیچد ! آن وقت کسی می‌آید ومی‌گوید خواهر شهید ابراهیم هادی هم برای شهادتش دعا کرده بود . #شهسوار
آقا مبارک باشه ... چقدر خوبه که شما امام ما شدی !(: الحمدالله ♥️🌿
حاج حسین یکتا می‌گفت : توصیه می‌کنم ؛ جوان‌ها اگر بخواهند از دستِ شیطان راحت شوند . عشق به شهادت را در وجود خود زنده نگه دارند ! بقولِ شهید حاج امینی خُدایا خودت عاشقم کن .
شِیخ .
جمعه‌ها لبریزِ احساس‌اند و دلتنگی سزاست. آن‌که در آدینه دلتنگ است ، آری مبتلاست .. .
حقیقت . . آینه‌ای است شکسته ، هرتکه‌اش دست کسی افتاده است ! .
کلاسِ پنجم دبستان بودم ، خواب و خوراکی برایم نمانده بود . . . با فکر به حوزه‌ی علمیه می‌خوابیدم و با شوقِ آینده بیدار می‌شدم ! کتاب های دبستان و راهنمایی را می‌خواندم که زودتر بزرگ شوم تا بتوانم درس طلبگی بخوانم .. اصلا زندگی برایم معنایی نداشت . یادم هست حوالی سیزده - چهارده سالگی بود که دو تا از کتاب های درسی حوزه را خوانده بودم ! رنگ و بوی زندگی ام ، خلاصه اش میشد عشق به حوزه‌ی علمیه ... در کوچه ها و خیابان ها و بازارها و مساجد ، به دنبال ردی از طلبه ها می‌گشتم .دوست داشتم فقط نگاهشان کنم ! حالا چند سالی‌ می‌شود که از آن روزهای انتظار ، فاصله گرفته ام . حالا دیگر به آن معشوقِ دوران کودکی و نوجوانی ام ، دست یافته ام . دیگر آن طلبه های جوانِ توی شهر را به چشم دست نیافتی ها نمی‌نگرم ! ... رویای شب هایم شد یک آمالِ به دستِ آمده . من امروز به قدرِ هزاران سال خوشحالم .. خوشحالم از اینکه توانستم هرآنچه در ذهنم بود را به دست آورم ! #شهسوار