◾️نوحه شب 21 ماه رمضان
شهادت حضرت علی(ع)◾️
شعر و سبک: #هادی_همتی
کوفه ای شهر غریبی،بار خود را بسته ام
من دگر از ماجراهای غریبی خسته ام
«««بار خود را بسته ام
از غریبی خسته ام»»»
من همانیم که شبها تا سحر بیدار بود
مرهم درد یتیم و بی کس و بیمار بود
سالها من رهگذار کوچه ها بودم ولی
جای احسان و وفا،کوفه چه کردی با علی؟!
فرق من از هم دو تا شد،طعنه ها بشنیده ام
لحظه لحظه عمر خود،از دست تو رنجیده ام
«««بار خود را بسته ام
از غریبی خسته ام»»»
من چه کردم با تو که اینسان جوابم می کنی؟!
خشمگینی از منو در خود خرابم می کنی
دستهایم پینه بسته،شانه ام گشته کبود
سوختم در اوج غربت،هیچ کس یارم نبود
من که مظلوم و غریبم،دل شکسته می روم
آه کوفه!شهر کینه،زار و خسته می روم
«««بار خود را بسته ام
از غریبی خسته ام»»»
از فراق فاطمه من سوختم،یاور من آه بود
آنکه حرفم را به گوش دل شنید،نیمه شب یک چاه بود
آه اینک داغ هایم تازه شد،آمده زهرای من بالا سرم
آمدی جانم به قربانت ولی،چند سالی دیر کردی همسرم!
چشم می بندم به روی زندگی،گریه دارم در نگاه آخرم
غربت کوفه نصیب من شد و،سنگ کوفه سهم زینب دخترم
«««بار خود را بسته ام
از غریبی خسته ام»»»
شعر و سبک: #هادی_همتی
#امیرالمومنین_ع_شهادت
@Sher_Mazhabi