🖊بسم الله الرحمن الرحیم💎
📕موضوع: جنگ تحمیلی هشت ساله
یاد باد آن روزگاران قشنگ
دست ما خالی و دست و تفنگ
ما خدایی داشتیم رهبریم
او هزاران توپ تانک لشگری
گرچه در ظاهر فقط یک جنگ بود
بر علیه ما هزاران چنگ بود
ای قلم یاری کند و ترسان مباش
همچو دستانم چنین لرزان مباش
من که از دریا نمی دانم نمی
همتی کن تا که بنویسم دمی
صحبت من جلوه ای از کربلاست
نی نوازی های دشت نینوا ست
شاعر شهنامه با نظمی نکوی
چند بیتی هم شهادتنامه گویی
آن کتاب فارسی را جان دهد
این هم انسان را ره رضوان دهد
شاعرا در کنج این افسانه ها
پرکن از صهبای خون پیمانها
شاعر خوش فکر ت و شیرین سخن
این همه از جنگ رستم دم نزن
یاد کن از روزگاران قشنگ
تانک بود و نوجوان بی تفنگ
گرگ های تشنه بر خون بشر
داشت بر کاشانه شیران نظر
گرگ جانی با خوی حیوان خویش
رفت سوی مادر شیطان خویش
مادری با نام شیطان بزرگ
برکشیدن در بغل فرزند گرگ
چون که شیطان دست یاری باز کرد
او نبردی بی امان آغاز کرد
کل دنیا هامی صدام شد
کشور ایران ما گمنام شد
توپ و خمپاره زد اندر خاک ما
پر ز محنت شد دل غمناک ما
پشت ما چون سینه دارد دردها
گشته خون از خنجر نامردها
هیچ دردی بدتر از این درد نیست
سخت تر از جنگ با نامرد نیست
کودک و طفل و جوان و مرد و زن
غرقه در خون شد چو شاه بی کفن
اشک جاری شد ز چشمان همه
هرکسی میکرد ذکری زمزمه
کشور ما از زمین و آسمان
شد هدف بر آتش نا مردمان
شهر خرمشهر خونین شهر شد
شهد شیرین بر لب ما زهر شد
ذکر یا الله ذکر یا رسول
ذکر حیدر ذکر زهرای بتول
ای خدای عالم و آگاه ما
ای همیشه هرکجا همراه ما
دست ما بر دامن هرکس نزن
کار ما را بر خود ما پس نزن
یا امیرالمومنین شاه نجف
مثل تو تنها شدیم از هر طرف
وقت تنهایی مرا یک باوری است
اینکه تنهایی فقط در کافریست
این خداوندی که بالای سر است
بهتر از هر کدخدایی دیگر است
چون که تنهایی رسد او میرسد
فرصت یارب و یاهو میرسد
دشمن ما را نگهبان هرکس است
ما خدا داریم و این ما را بس است
لب گشود از غیرتش پیر خمین
یادگار شاه مظلومان حسین
گفت دزدی آمده سنگی زده
گرگ وحشی آمده چنگی زده
می دهم فرمان به مردان جهاد
می دهم من دودمانش را به باد
شهر خونین گشته آزادش کنید
بهتر از ماقبل آبادش کنید
ذکرهای ما رمیت عاشقان
می گذارد تیرها را در کمان
از کمان قل هو الله احد
زد خدا با تیر الله الصمد
جملگی را زد خداوند جلیل
در جواب تیر صدام ذلیل
با شجاعتهای شیران وطن
با تاسی بر شهید بی کفن
شهر خرمشهر ما آزاد شد
ملت ما رهبر ما شاد شد
دشمن ماخوار نافرجام ماند
او به خرمشهر ما ناکام ماند
جنگ شد دریای گنجی بهر ما
همچنین آباد تر شد شهر ما
بهر ما شد عزت شیران شب
بهر دشمن هیچ حتی یک وجب
لطف قرآن بود و خونهای شهید
تا زمان عزت ایران رسید
قطره ای نوشیدم از دریایشان
تا سرودم شعری از سیمایشان
مرحبا سیلی روح الله را
زد به صدام آن چنان که شاه را
رهبر ما تا ابد فریاد کرد
شهر خونین را خدا آزاد کرد
#جنگ_تحمیلی
#دفاع_مقدس
#انقلابی
✅پایگاه اطلاع رسانی و انتشار اشعار کربلایی علی حبیبی:
🆔 @ShereAliHabibi
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1882849555C5481b786a3