شب تا به سحر نماز میخواند علی
با دیدۀ تر، نماز میخواند علی
آن صبح که سجدهگاه در خون غلتید
گفتند: «مگر نماز میخواند علی؟»
📝 #سعید_بیابانکی
🌐 shereheyat.ir/node/3907
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹حدیث غم🔹
یک قدم میروی و ماه فرو میریزد
اشکی از چشم تو گهگاه فرو میریزد
کوفه پر میشود از آه غریبانهٔ تو
بار غمهای جهان ریخته بر شانهٔ تو
بغض تلخیست که در راه گلویت مانده
زخم شمشیر خودی بر سر و رویت مانده
سینهات از غم این قوم به تنگ آمده است
یار دیروز تو با آتش جنگ آمده است
اهل دوزخ شده، مشتاق عذاباند همه
خطبه میخوانی و در عالم خواباند همه
در تن باد وزیدند و غبار آوردند
نخلهاشان رطب تلخ به بار آوردند
نارفیقان شب نیزه و تیرند همه
پشت هر توطئه یک گوشه امیرند همه
چشمها دوخته این شهر به انگشتریات
در رکوعی و حریصانه فقیرند همه!
دست برداشته از دین محمد، قومی
که به دنیای فریبنده اسیرند همه
رسم دیرینهٔ این بادیه بیعتشکنیست
گرچه «لبیک علی» گوی غدیرند همه!
امشب انگار جهان را به غم آمیختهاند
حال هر روز تو را در تن شب ریختهاند
ماه انگار که از راز دلت با خبر است
آسمان پیش تو از خاک سرافکندهتر است
کوفه ماندهست و شب تلخ شکیبایی تو
کوفه ماندهست و حدیثِ غم و تنهایی تو
یک طرف تیر و کمان دیده به این سو دارند
یک طرف خاطرهها دست به پهلو دارند
میروی بلکه دعایت به اجابت برسد
میروی تا به تو هم نوبت دعوت برسد
میروی و سر هر کوچه یتیمان جمعاند
در قنوتاند که: «یارب به سلامت برسد!»
سرور هر دو جهانی و زمین جای تو نیست
هر که باید به طریقی به عدالت برسد
آه از این شعر که در وصف تو حیران مانده
آه از این شعر زمانی که به این خط برسد-
اقتدا کرده سر تیغ به قد قامت تو
خنجری آمده شاید به شهادت برسد!
📝 #زهرا_شعبانی
🌐 shereheyat.ir/node/1458
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹دیر شد...🔹
دیر شد امشب برایم نان نیاوردی علی!
کاسه کاسه شیر را پنهان نیاوردی علی!
چاه میگوید که دریا میشدم هر نیمهشب
اشکهایت کو؟ چرا طوفان نیاوردی علی!
نخلهای کوفه را، محراب را، سجّاده را
خاکهای قبله را باران نیاوردی علی!
میرسی از راه، امشب سفرهات پهن است، آه
مثل هر شب با خودت مهمان نیاوردی علی!
نان و ظرف شیر را هرگز نمیخواهم، بگو:
پس چرا امشب برایم جان نیاوردی علی!
📝 #زهرا_بیدکی
🌐 shereheyat.ir/node/437
✅ @ShereHeyat
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
دلم زبانهٔ آتش، دلم خرابهٔ شام
مرا به خاطر این خانهٔ خراب ببخش
ببین! خرابی من از حساب بیرون است
مرا بگیر در آغوش و بیحساب ببخش
تمام عمر حواست به حال و روزم بود
تمام عمر خودم را زدم به خواب، ببخش
اگر شکستهپر و روسیاه آمدهام
مرا به نور حسین بن آفتاب ببخش
حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است
مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش
همیشه جانب او گفتم «السلام علیک...»
مرا به لطف فراوان آن جناب ببخش
شنیدهام که تو با کودکان رفیقتری
مرا به گریهٔ ششماههٔ رباب ببخش
📝 #ناصر_حامدی
🌐 shereheyat.ir/node/1478
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹غریب🔹
مانند تو غریب، زمین و زمان نداشت
انبوه دردهای تو را آسمان نداشت
افسوس... با تمام بزرگی، زمین ما
جایی برای ماندن تو در میان نداشت
پیش از تو روزگار، کریمی ندیده بود
بعد از تو سفرۀ فقرا آب و نان نداشت
محراب مانده بود در آن صبح فتنهخیز
میخواست نعره سر دهد امّا توان نداشت
بعد از شهادت تو سخاوت به خاک رفت
دستان مهربان تو را آسمان نداشت
پیش از تو ای بهانۀ هر آفرینشی!
هستی هنوز هستی خود را گمان نداشت
آری عدالتی که بنا ریخت در جهان
جز کینه از برای علی ارمغان نداشت
گاهی کنار نخل و زمانی کنار چاه
شبهای سوگ فاطمه چشمت امان نداشت
یا مرتضی! پس از تو جهان تیرهروز شد
زیرا بدون تو پدری مهربان نداشت
من خاک را قدم زدم و هیچ جا دلم
جز سایهسار مِهر علی سایهبان نداشت...
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/2505
✅ @ShereHeyat
روی زمین نگذاشتی شبها سر راحت
وقتی که دیدی مستمندی را سر راهت
در جمع مردم با تبسم مینشستی آه
اما نگفتی با کسی جز چاه از آهت
در بین نخلستان عرق میریختی هر روز
تا شب کمی خرما و نان باشد به همراهت
رؤیای زیبایی برای هر یتیمی بود
بین خرابه نیمهشبها چهرۀ ماهت
محراب کوفه شاهد راز و نیازت بود
مولای یا مولای نجوای سحرگاهت
هر چند طوفانی میان سینهات جاریست
آرامشی دارد توکلت علی اللّهت
شهری کمیلت میشود با هر فرازی از
یا نور و یا قدوسهای گاه و بیگاهت
امروز هم دنیا به مردی چون تو محتاج است...
📝 #رضا_خورشیدی_فرد
🌐 shereheyat.ir/node/404
✅ @ShereHeyat
#امام_عصر علیهالسلام
#غزل
🔹جادههای انتظار🔹
با توام ای دشت بیپایان سوار ما چه شد
یکه تاز جادههای انتظار ما چه شد
آشنای «لا فتی الا علی» اینجا کجاست؟
صاحب «لا سیف الا ذوالفقار» ما چه شد؟
چارده قرن است، چل منزل عطش پیمودهایم
التیام زخمهای بیشمار ما چه شد؟
چشم یوسف انتظاران را کسی بینا نکرد
روشنای دیدۀ امّیدوار ما چه شد؟
ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
دشت را گشتی بزن، بنگر سوار ما چه شد؟
باز ای موعود! بیتو جمعهای دیگر گذشت
کُشت مارا بیقراری! پس قرار ما چه شد؟...
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/1120
✅ @ShereHeyat
ماه رمضان دیده به ما دوخته است
ماهی که چراغ رحمت افروخته است
یک شب «شب قدر» است در این ماه، ولی
جبرانِ هزار فرصت سوخته است
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/3908
✅ @ShereHeyat
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#غزل
🔹سورۀ اخلاص🔹
ناگهان در یک سحر ایمان خود را یافتم
جان سپردم آنقدر، تا جان خود را یافتم
سورۀ اخلاص را میخواستم پیدا كنم
لای شببوها، شبی، قرآن خود را یافتم...
یک شب «قدر» آسمان گل كرد در آیینهام
ذکر «یا منّان» و «یا رحمان» خود را یافتم
ذكر میگفتم ولی حالی پریشان داشتم
در شب «الغوثها» درمان خود را یافتم
شانهام لرزید و برپا شد قیامت در دلم
تا به سر قرآن گرفتم، جان خود را یافتم...
📝 #عبدالرحیم_سعیدی_راد
🌐 shereheyat.ir/node/3881
✅ @ShereHeyat
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#غزل
🔹خانهتکانی🔹
تشنهام این رمضان تشنهتر از هر رمضانی
شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی
لیلةالقدر عزیزیست بیا دل بتکانیم
راستی روزه مگر چیست؟ همین خانهتکانی
ماه کنعان! ندهد سلطنت مصر فریبت
تو چرا مثل پدر نیستی ای یوسف ثانی؟
نیست تقصیر عصا، معجزۀ موسویات نیست
کاش میشد که شعیبت بپذیرد به شبانی
بینشانان زمین، زندهبهگوران زمانیم
همه همسایۀ مرگیم، همین است نشانی
📝 #علیرضا_قزوه
🌐 shereheyat.ir/node/2683
✅ @ShereHeyat
#مناجات
#شب_قدر
#غزل
🔹به لطف علی🔹
بخوان که اشک بریزم کمی به حال خودم
دل شکستۀ من! ای شکسته بال خودم
بخوان به لهجۀ اشک و بخوان به لحن سکوت
چقدر خستهام از لحن قیل و قال خودم
اگر رسید صدایت به شور عشق بگو
مرا رها نکند لحظهای به حال خودم
شب معاشقه قرآن به سر بگیر و بخوان
که رزق گریه بگیرم برای سال خودم
قرار بود من و تو به آسمان برسیم
مرا ببخش که اینگونه خود وبال خودم
شبی به لطف علی میرسم به صحن نجف
تمام عمر، خوشم با همین خیال خودم
📝 #محمد_میرزایی_بازرگانی
🌐 shereheyat.ir/node/2250
✅ @ShereHeyat
#مناجات
#شب_قدر
#غزل
🔹همین امشب🔹
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت
گره خوردهست احیا با امیرالمؤمنین امشب
تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم
به دیدارت میآیم از جدالی سهمگین امشب
پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است
نگاهی کن به این درماندۀ گوشهنشین امشب
شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من
مقدّر میشود آیا برایم اربعین امشب؟
به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن
همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب
📝 #رضا_ابوذری
🌐 shereheyat.ir/node/4657
✅ @ShereHeyat