eitaa logo
شعر هیأت
10.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
172 ویدیو
14 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹عطر کاظمین و طوس🔹 شبی دل شسته بودم در زلال ربّنا اینجا که عطری در صدایم ریخت‏ بانگی آشنا اینجا شبی، زیبا شبی، پوشانده بودم قامت دل را لباسی سبزتر از مخمل نور و دعا اینجا... چه عطر است این؟ که عطر کاظمین و طوس را دارد اگر قصد طواف هر سه را داری، بیا اینجا سپیده، آسمان و خاک اینجا جذبه‌ای دارد که با سر می‏‌دود خورشید هم از طوس تا اینجا به یاد غربت لب‌تشنگان روز عاشورا عطش گل می‌‏کند در چشمۀ آیینه‌‏ها اینجا 📝 @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹معصومۀ خدا🔹 غریب شهر قمی... نه، که آشنا هستی تو مثل فاطمه، معصومۀ خدا هستی هزار فخر تو را هست در جهان امّا همین بس است شرف، خواهر رضا هستی... نوشته‌اند به تقدیر تو که زائر باش هنوز زائر آن مشهدالرضا هستی... به بارگاه تو دل از یقین شود لبریز تویی که معنی «یَهدی لِمَن یَشا» هستی... شکسته پشت من از این همه گناه، اما چه غم مرا که توأم شافع جزا هستی... چه خوانمت که زبان، عاجز است از وصفت چه گویمت که تو مستغنی از ثنا هستی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2524@ShereHeyat
نگاهم مملو از آیینه شد، لبریز باور شد دو چشم محو در آیینه‌هایت، ناگهان تر شد سقوط اشک‌هایم بار بغضم را سبک‌تر کرد دلم بر سنگ‌فرش صحن تو افتاد و پرپر شد درخشیدی تو در آیینۀ اشکم، دلم لرزید نگاهم کردی و روح زمین‌گیرم کبوتر شد به یُمن چند قطره اشک عشقت در دلم گل کرد مشامم پر شد از بویت، نفس‌هایم معطر شد دلم بی نور تو تاریک، چون زندان هارون بود ولی حالا حریم دختر موسی بن جعفر شد مجال خواستن را هم گرفته لطفت از سائل زبان شکوه را نگشوده حالم با تو بهتر شد چه از شأن تو گویم ای که سر تا پای تو زهراست همانا وصف تو تفسیری از آیات کوثر شد پدر، جان را فدایت کرد دیگر من چه بنویسم چه در شأن تو گویم مادحت وقتی برادر شد به اشک چشم تو این خاک شوریده نمک‌گیر است و از شب‌زنده‌داری‌های تو قم بنده‌پرور شد به اعجاز نگاهت از محبانت بلا برگشت به دستان کریمت روزی عالم مُقَدّر شد ضریحت التیام زخم بی‌تسکین هر شیعه‌ست پناهش می‌شوی هر عاشقی دلتنگ مادر شد چه رؤیایی‌ست طوف آخرم دور ضریح تو خدا را شکر عمرم در صفای این حرم سر شد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4333@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹خورشید بیت‌النور🔹 ای سورۀ نامت، تفسیر أعطینا زهراترین زینب، زینب‌ترین زهرا خیر کثیر تو، آیینۀ کوثر نامت سرآغاز تکثیر خوبی‌ها روشن‌تر از نوری، در نور مستوری پیداترین پنهان، پنهان‌ترین پیدا ماه مقیم قم، خورشید بیت‌النور در سایه‌سار توست سرتاسر دنیا فهم زمین عاجز از درک اوصافت والا مقامی تو در عالم بالا وقتی که معصومان معصومه‌ات خوانند در وصف تو لال است شعر و شعور ما از آه لبریزم، از اشک سرشارم این قطره را دریاب، دریاب ای دریا 📝 🌐 shereheyat.ir/node/552@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹چل اختران🔹 شبیه ذره از خورشید می‌گیرم صفاتم را و قطره‌قطره از حوض حرم آب حیاتم را گذشتم از خیابان ارم تا صحن آیینه که من در آستانش دیده‌ام راه نجاتم را و دارم یادگاری از رواق هر شبستانش کمیل و آل یاسین، ندبه و عهد و سماتم را همین‌که باز بالاسر زیارت‌نامه می‌خواندم ورق می‌زد زمان در من کتاب خاطراتم را محرم‌ها حرم با دسته‌ها «چل اختران» بود و زنی با اشک‌هایش باز می‌آورد ماتم را :: طواف آخرم دور ضریحش بود و بعد از آن... چه پایانی خوشی، در این حرم دیدم وفاتم را 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4334@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹گوشۀ‌ ایوان🔹 در شهر مرا غیر شما کار و کسی نیست فریاد اگر هم بکشم دادرسی نیست یک عمر از این بام به آن بام پریدم حالا که به بام تو رسیدم نفسی نیست بانو! دل دل کندن از این خانه ندارم هر گوشۀ دنیا بپرم جز قفسی نیست جان را که به لب آمده بستم به ضریحت جز مرگ در این لحظه برایم هوسی نیست ای کاش سرم گوشۀ ایوان تو باشد آن دم که در این سینۀ تنگم نفسی نیست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1789@ShereHeyat
تنها، نه به خاطر دعا خواندن، نه! يا ديدن صحن و گنبدی روشن، نه! ما آمده‌ايم تا فدایت بشويم «يا فاطمه! اشفعی لنا، فی الجنه» 📝 @ShereHeyat
آن لحظه که جان می‌رود از دست، حسین! دیدار تو آخرین امید است، حسین! تا همّت عشق است چرا منّت مرگ؟ باید به شهیدان تو پیوست حسین! 📝 📷 تصویری از تشییع سردار شهید عباس نیلفروشان در حرم مطهر امام حسین علیه‌السلام ✅ @ShereHeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻غزه همچنان نیازمند یاری شماست... 🎥 گزارشی از مرحله يازدهم کمک‌رسانی به مردم مظلوم و مقتدر غزه 1⃣1⃣ 🔹توزیع آب آشامیدنی ✳️ پویش 🇵🇸 شماره کارت اختصاصی کمک به غزه: 💳
5041721113532122
🇱🇧 شماره کارت اختصاصی کمک به لبنان: 💳
5041721113532130
(برای کپی رو شماره کارت کلیک کنید) ⚠️ به جز برنامه "آپ" که برای حساب‌های حقوقی محدودیت در تعداد واریزهای روزانه دارد، از هر برنامه دیگر بانکی و... واریز کنید مشکلی نخواهید داشت. 📥 پاسخ‌گویی به سوالات: @Hamiane_ghaze 💠 احرار | هیأت و جهانی‌اندیشی@ahrar1542
علیه‌السلام 🔹حوالی حرم🔹 خوشم که دم همه دم یا حسین می‌گویم به وقت شادی و غم یا حسین می‌گویم خوشم که خانۀ قلبم حوالی حرم است به یاد اهل حرم یا حسین می‌گویم بلند گریه نکردم مگر برای حسین به بند بند دلم یا حسین می‌گویم من از دیار حبیبم چه باکم از پیری‌ست به قد و قامت خم یا حسین می‌گویم.. خوشم که دست ابوالفضل جان‌پناه من است به یاد دست و علم یا حسین می‌گویم همه قبیلۀ من عاشق تواند! مپرس، چرا قدم به قدم یا حسین می‌گویم 📝 @ShereHeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا آنان که جانان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند 📝 @ShereHeyat
با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانهٔ میدان شهید شد بیچاره آن‌کسی که به پیمان وفا نکرد خوشبخت آن‌که بر سر پیمان شهید شد تسبیح و عطر؛ قمقمهٔ آب پس کجاست؟ حدست درست، با لب عطشان شهید شد چند اسکناس، پول زیادی نمی‌شود اما کسی نگفت که ارزان شهید شد! آن‌کس که هم کتاب دعا، هم تفنگ را با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد بی‌عشق و بی‌حماسه و بی‌شوق و بی‌امید بی‌جنگ و بی‌مبارزه نتوان شهید شد من بی‌حسین ماندم و بَل‌هُم‌أضل شدم! او عاقبت‌به‌خیر شد، انسان شهید شد 📝 @ShereHeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل کوهی سخت نامیرا و پابرجاست مرد مرد شب‌های جهاد و روز وانفساست مرد آتش آمد بر سر دار و ندارش مرگ ریخت مثل ققنوس از تباری آتشین برخاست مرد پیکرش هم بر زمین افتاده باشد باک نیست مرگ را هم دیده باشد، پرچمش بالاست مرد نام او یحیاست و هر روز یحیاتر شده حال با مُهر شهادت تا ابد یحیاست مرد گفت با دشمن که روزی داغدارت می‌کنم پس، نزد با دشمنش هم غیر حرف راست مرد کوچه‌های زخم‌دار غزه، اشک کودکان ناله‌های داغ‌دار مسجدالاقصاست مرد آری او پنهان شد اما در دل آوارگان در نگاه پر سؤال کودکان پیداست مرد با نگاه نافذش فتح‌المبین آورده است مرد معنا کردن اِنّا فَتَحناهاست مرد :: هر زمان قلبت صدایش کرد تا ساحل برو تا همیشه ایستاده بر لب دریاست مرد 📝 @ShereHeyat
یحیی چقدر صاعقه در چشم‌های توست! طوفان فقط چکیده‌ای از ماجرای توست «بگذار کربلا بشود» گفتی و گذشت دنیا هنوز خیره به بغض صدای توست یحیی! به آرزوت رسیدی؟ مبارک است! من مانده‌ام که عید شده یا عزای توست ای سرو سربلند! به افتادنت خوش‌اند امروز، روز جشن تبرها برای توست معمار فتح هفتم اکتبر! مرگ کو؟! این سنگ قبر نیست، که سنگ بنای توست کِی با عبور موج فراموش می‌شوی؟ ساحل همیشه در قُرُق ردّ پای توست آغوش باز کن وطنت را به سعی زخم! غزه -همان که خواسته‌ای- کربلای توست حالا بجنگ زنده‌تر از سال‌های قبل… یحیی! هنوز اسلحه در دست‌های توست با تو حماسه‌تر به غزل فکر می‌کنم شعرم در انتهای خودش، ابتدای توست 📝 @ShereHeyat
نور بودی، چشم در چشمان ظلمت ایستادی کوه بودی، گاهِ طوفان، با صلابت ایستادی بر دلت داغ هزاران کوه دیگر بود اما مثل یک آتشفشان پرحرارت ایستادی مرد میدان! زخم‌هایت می‌دهد این را گواهی بی‌نهایت تیر آمد، بی‌نهایت ایستادی رفتی آن‌سوی زمان، آینده را بیدار کردی با تنی مجروح وقتی چند ساعت ایستادی آه ای زیتون خان‌یونس! بخوان سرسبزی‌ات را سبز ماندی، سبز رفتی، سبزقامت ایستادی شاخه‌هایت در میان خارها پیچید و گل داد کوری چشم اسارت، باطراوت ایستادی نام تو یحیاست، یحیی‌ها نمی‌میرند هرگز مرگ تسلیم تو شد، تا روی پایت ایستادی از تو ای اسطورۀ با ما معاصر! می‌نویسم می‌نویسم در فراسوی شهامت ایستادی ای حماسی‌تر از اوج داستان‌های حماسی ای که تا پایان سرخ این روایت ایستادی کیستی ای در حصار مرگ، نامیرا و زنده؟ کیستی ای آن‌که هنگام شهادت ایستادی؟ 📝 @ShereHeyat
چیست در دست راستت یحیی؟ تکه‌چوبی... درست مثل عصا تکه‌چوبی که تکیه‌اش دادی لِکَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَىٰ... مثلا می‌شود که با آن چوب باز اعجاز کرد چون موسی آن عصا را بزن به فرق زمین رو به دنیای تازه ره بگشا با تو از مرگ، قصه می‌گویند؟ با تو! ای قهرمان نامیرا؟ مرگ را زندگی کن و آن‌گاه واژگون کن بساط دنیا را با همان تکه‌چوب خواهی راند غاصبان را ز مسجدالاقصی چشم در چشم خصم، معجزه کن چیست در دست راستت یحیی؟ 📝 @ShereHeyat
| 💠 (علیه‌السلام) «يَا بُنَيَّ، اِصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً» فرزندم! در راه حق پایداری کن، هرچند تلخ باشد. 📗 الكافی، ج۲، ص۹۱ 🔹پایداری در راه حق🔹 در عشق، رواست جان‌نثاری کردن حق را باید، همیشه یاری کردن در یاری حق صبور باشید، صبور تلخ است اگر چه پایداری کردن 📝 @ShereHeyat
کس راز حیات او نداند گفتن بایست زبان به کام خود بنهفتن هرچند میان خون خود خفت ولی سوگند که خون او نخواهد خفتن 📝 @ShereHeyat
دریغ است در آرزو ماندن ما خوشا از لب او فراخواندن ما بهاری می‌آید بهاری می‌‌آید جهان است و اسفند سوزاندن ما شهابیم و پیغامی از صبح داریم که شب حرص دارد به تاراندن ما شکوه حیاتیم و این مرده‌ماران ندارند قدرت به میراندن ما شهادت بده ای شهادت! که بودیم غریبیم و... با تو شناساندن ما برو جوهر از خون بیاور که سخت است به دنیای امروز فهماندن ما 📝 @ShereHeyat
باغیم که رنج‌دیده از پاییزیم با اشک، نمک به زخم خود می‌ریزیم یک عمر به احترام نامت، این‌بار، باید که به انتظار تو برخیزیم 📝 @ShereHeyat
غلتید میان خاک و خون گر تن ما یک موی نشد کم ز سر میهن ما بر بام جهان در اهتزازیم هنوز سبز است و سفید و سرخ، پیراهن ما 📝 @ShereHeyat
🔹قسم به خون شهیدان🔹 به ایستادن، آن دم که سنگ می‌بارند به کوه بودن، آن لحظه‌ها که دشوارند به دیدگان مصمم، به سینه‌های ستبر به بازوان دلیران که گرم پیکارند به پهلوانیِ مردان مرد، گاهِ نبرد که خم به ابرو و زانوی خود نمی‌آرند به اضطراب دل مهربان شیرزنان دمی که رو به خدا دست بر دعا دارند به مشت‌ها -گره دست‌های نوزادان- از آن نخست که پا روی خاک بگذارند به جوهر قلم قاضیان راد، آن دم که حلق خائن در هر لباس بفشارند قسم به خون شهیدان، به اشک راهروان که روز واقعه، گردان جنگ بسیارند قسم که این همه، ای بیرق عزیز امید به هر چه قله تو را جاودانه می‌کارند در این شبانه که گرگان چارسو هارند شکوهمند شبانان قصه بیدارند.. 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5272@ShereHeyat
از چادر خاکی و بغض بی‌نشان ما تا داغ‌های کهنۀ مانده به جان ما از جسم در گودال تا رأس به روی نی وه که چه‌ها دیده‌ست چشم آسمان ما بر پیکر ما از پی پیکارها مانده‌ست زخمی گران از دوستان و دشمنان ما.. آری همه دیدند پایانی نخواهد داشت جز با رشادت، با شهادت داستان ما بی نور تو، بی نور تو، ای آیۀ روشن تاریک‌تر، تاریک‌تر می‌شد جهان ما پیران بیایند و ببینند و بیاموزند درس اصول عشق‌بازی از جوان ما با هر «شهادت» می‌روی یک پله بالاتر آری تو ممتازی! عزیزی! «آرمان» ما 📝 @ShereHeyat
🔹زندگان جاوید🔹 نمرده‌اند شهیدان که ماه و خورشیدند که کشتگان وطن، زندگان جاویدند خلاف شمع، که می‌گرید از هلاکت خویش به روز رزم، سپردند جان و خندیدند.. به جان خصم فکندند لرزه همچون بید ولی چو کوه، ز باد اجل نلرزیدند بر آستان رضا، چون غبار بنشستند بر آسمان شرف، همچو مه درخشیدند به جنگ دشمن، اگر نقد جان نمی‌دادند به جان دوست، چنین منزلت نمی‌دیدند اگر به دیدۀ بیگانه‌اند، چون شب تار ولی به دیدۀ ما، همچو صبح امیدند به جان پاک شهیدان که زنده‌اند «رهی» دلاوران، که سزاوار جشن جاویدند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5352@ShereHeyat
تو همچون غنچه‌های چیده بودی که در پرپر شدن خندیده بودی مگر راز حیات جاودان را تو از فهمیده‌ها فهمیده بودی 📝 @ShereHeyat_Nojavan