eitaa logo
شعر هیأت
10.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
172 ویدیو
14 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹بهاری که در راه است...🔹 دوباره روزهای سال شمسی رو به پایان است ولی خورشید من در پشت ابر تیره پنهان است ندارد غیر فرشی کهنه و یک قاب آیینه ببین خانه‌تکانی در دل ساده چه آسان است نبود امسال هم بابا سر سفره، نمی‌داند، که من گرمای دستش را... ولی او در پی نان است حواسش هست اما با من و دلواپسی‌هایم دم رفتن به مادر گفته عیدی لای قرآن است و کفش کهنه‌ام را در مسیری تازه می‌پوشم وگرنه کفش نو در راه بی‌مقصد فراوان است عدالت چون درختی خشک هر شب خواب می‌بیند بهاری را که در راه است یوسف را که زندان است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4538@ShereHeyat
🔹استهلال🔹 ای نگاه تو کلید بخت خوش‌اقبال‌ها کاش دیدارت مُیسَّر بود در این سال‌ها ندبه‌ات آرامش نابی به دل‌ها هدیه داد دورمان کرد از هجوم پوچ قیل و قال‌ها هر سحر بعد از نماز صبح، حافظ خوانده‌ایم تا بیاید نامت ای فریادرس! در فال‌ها در نماز عیدمان هم آرزویی جز تو نیست این‌که پایانی شوی بر جنگ‌ها، جنجال‌ها آخرین افطاری این ماه نزدیک است و کاش روی ماهت جلوه‌گر باشد در استهلال‌ها 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3924@ShereHeyat
🔹عهدی که بسته‌ایم🔹 اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند روی تو را ندیده خریدار بوده‌اند «تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند؟».. آهسته چون نسیم گذر کن در این چمن تا غنچه‌ها به شوق تو آغوش وا کنند.. عهدی که بسته‌ایم، فراموش کی کنیم؟ صاحبدلان به عهد امانت وفا کنند از ما جمال خویش مپوشان که گفته‌اند: «اهل نظر معامله با آشنا کنند».. «پروانه» سوخت ز آتش هجران ولی نگفت:‌ «شاهان کم التفات به حال گدا کنند» 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5780@ShereHeyat
🔹قیمت دوستی🔹 عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است نام تو معنی دل بردن و دل باختن است قیمت «دوستی» ای دوست! اگر جان باشد این خرید‌ار تو آمادۀ پرداختن است تا زمانی که نیابیم تو را، کار جهان سنگ در برکۀ بیهودگی انداختن است بشناسیم و نبینیم تو را حرفی نیست! غصّۀ ما همه از دیدن و نشناختن است با غم یار بسوزیم و بسازیم ولی همۀ قصه مگر سوختن و ساختن است؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5051@ShereHeyat
🔹آرزوی تو🔹 به کعبه رفتم و زآن‌جا هوای کوی تو کردم جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم... نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادت من از میان همه، روی دل به سوی تو کردم مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو نامی طواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم به موقفِ عَرفات ایستاده خلق، دعاخوان من از دعا لب خود بسته، گفتگوی تو کردم فتاده اهل مِنا در پی مُنا و مقاصد چو «جامی» از همه فارغ من آرزوی تو کردم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2749@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹کوچه‌های کنعانی🔹 بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی اگر قدم بگذاری به چشم بارانی بیا که بی‌تو نیامد شبی به چشمم خواب برای تو چه بگویم از این پریشانی؟ چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟ تو حال و روز دلم را نگفته می‌دانی! نه دل بدون تو طاقت می‌آورد دیگر نه تو اگر که بیایی همیشه می‌مانی چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت چه کرده با دلم این گریه‌های پنهانی ببین سراغ تو را هر غروب می‌گیرم قدم قدم من از این کوچه‌های کنعانی نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد نسیم آمده با حال و روز بارانی نسیم آمده با عطر عود و خاکستر نسیم آمده با ناله‌ای نیستانی بیا که دختر تو نیست ماندنی بی‌تو بیا که کُشت مرا این شب زمستانی! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4212@ShereHeyat
🔹شوق کعبه🔹 یوسف گم‌گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور... دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سِرّ غیب باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور... «حافظا» در کنج فقر و خلوت شب‌های تار تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3751@ShereHeyat
ما گرم نماز با دلی آسوده او خفته به خاک جبهه خون‌آلوده ما منتظر امام غائب هستیم او منتظر امام قائم بوده 📝 🏷 @ShereHeyat
ای فاطمه را شمیم! کی می‌آیی؟ جان‌بخش‌تر از نسیم! کی می‌آیی؟ «یَابنَ الشُّهُبِ الثاقِبَه» کی می‌تابی؟ «یَابنَ النَّبَاءِ العَظیم» کی می‌آیی؟ 📝 🏷 @ShereHeyat
🔹خزان جدایی🔹 مرا شکوفه بخوان و مرا بهار بخوان بهار سوخته از رنج روزگار بخوان بیا و در شب یلدای دوری‌ات ای عشق! دل مرا که چنین خون شده، انار بخوان کجا ببینمت، آخر نشانی تو کجاست؟ بیا و منتظران را سر قرار بخوان مرا که بر سر راهت نشسته‌ام عمری به راهِ آمدنت لااقل غبار بخوان به دور از تو گرفتار در حصار شبم مرا به آن سوی این سیم خاردار بخوان از این خزان جدایی دلم به تنگ آمد بخوان، مرا به شکوفایی بهار بخوان 📝 @ShereHeyat
عهدی‌ست که بسته‌ایم برمی‌خیزیم با آنکه شکسته‌ایم برمی‌خیزیم هر وقت که نام عشق را می‌خوانند هرجا که نشسته‌ایم برمی‌خیزیم 📝 🏷 @ShereHeyat
🔹همه هست آرزویم...🔹 همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی به کسی جمال خود را ننموده‌ای و بینم همه جا به هر زبانی بود از تو گفت‌وگویی... شود این‌که از ترحم دمی ای سحاب رحمت من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلویی بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خم می سلامت شکند اگر سبویی همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نِه بنشین کنار جویی... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1322@ShereHeyat
برای ما نگاهت آفتاب است چراغان کردن دنیا ثواب است دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است 📝 🏷 @ShereHeyat
🔹مردان روزگار🔹 به رغم سیلی امواج، صخره‌وار بایست در این مقابله چون کوه استوار بایست! خلاف گوشه‌نشینان و عافیت‌طلبان تو در میانۀ میدان کارزار بایست! نه مثل قایق فرسوده‌ای کناره بگیر نه مثل طفل هراسیده‌ای کنار بایست! در این زمانۀ‌ بدنام ناجوانمردی به نام نامی مردان روزگار بایست! بس است این‌که به آه و به ناله در همه عمر به انتظار «نشستی»، به انتظار «بایست»! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1533@ShereHeyat
🔹 با تورق آنچه به عنوان مطرح است؛ چه در اشعار گذشتگان و چه در اشعار شاعران امروز؛ موضوعی که بیش از همه به آن پرداخته شده، شِکوه از فراق یار است و متأسفانه آن‌گونه که شایسته است، موضوع در اشعار مطرح نشده است. 🔸 در چهارمین کنگره فصلی شعر کوتاه، برای شناخت و تبیین هرچه بیشتر موضوع انتظار (علیه‌السلام) و وظایف منتظران در راه تحقق ظهور، قدمی ولو کوچک برداشته شد. 📗 کتاب منتخبی است از آثار ارسال شده به دبیرخانه چهارمین کنگرۀ فصلی شعر کوتاه. 📬 خریداری نسخه مکتوب: heyat.co/p/2974 📥 دریافت نسخه الکترونیک: taaghche.ir/book/71657 🌐 shereheyat.ir/node/4593@ShereHeyat
| 💠 (علیه‌السلام) «اَفضَلُ اَعْمَالِ شِيعَتِنَا اِنْتِظارُ الْفَرَجِ» برترین اعمال پیروان ما، انتظار فرج است. 📗کمال الدين و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۷ 🔹چشم به راه🔹 مگذار اسیر اشک و آهت باشیم در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم گفتیم که دور از تو چه باید کردن گفتند همه چشم به راهت باشیم 📝 @ShereHeyat
| 💠 (علیه‌السلام) «ما ضَرَّ مَنْ ماتَ مُنْتَظِراً لِأَمْرِنَا أَنْ لا یَمُوتَ فی وَسَطِ فُسْطاطِ الْمَهْدِیِّ(علیه‌السلام) وَ عَسْكَرِهِ» کسی که در حال انتظار بمیرد، ضرر نکرده است و همانند کسی است که در وسط خیمه مهدی(علیه‌السلام) و سپاهیانش جان داده است. 📗 الکافی، ج۱، ص۳۷۲ 🔹مرگ در حال انتظار🔹 هر منتظری که دل به ایمان داده‌ست جان بر سر عشق ما به جانان داده‌ست انگار که هم‌رکاب مهدی بوده در لشکر و خیمه‌گاه او جان داده‌ست 📝 @ShereHeyat
🔹آرزوی تو🔹 به کعبه رفتم و زآن‌جا هوای کوی تو کردم جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم... نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادت من از میان همه، روی دل به سوی تو کردم مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو نامی طواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم به موقفِ عَرفات ایستاده خلق، دعاخوان من از دعا لب خود بسته، گفتگوی تو کردم فتاده اهل مِنا در پی مُنا و مقاصد چو «جامی» از همه فارغ من آرزوی تو کردم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2749@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹کوچه‌های کنعانی🔹 بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی اگر قدم بگذاری به چشم بارانی بیا که بی‌تو نیامد شبی به چشمم خواب برای تو چه بگویم از این پریشانی؟ چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟ تو حال و روز دلم را نگفته می‌دانی! نه دل بدون تو طاقت می‌آورد دیگر نه تو اگر که بیایی همیشه می‌مانی چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت چه کرده با دلم این گریه‌های پنهانی ببین سراغ تو را هر غروب می‌گیرم قدم قدم من از این کوچه‌های کنعانی نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد نسیم آمده با حال و روز بارانی نسیم آمده با عطر عود و خاکستر نسیم آمده با ناله‌ای نیستانی بیا که دختر تو نیست ماندنی بی‌تو بیا که کُشت مرا این شب زمستانی! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4212@ShereHeyat
🔹در راه رسیدن به تو...🔹 در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطرۀ آبم که در اندیشۀ دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته‌ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2948@ShereHeyat
🔹عهدی که بسته‌ایم🔹 اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند روی تو را ندیده خریدار بوده‌اند «تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند؟».. آهسته چون نسیم گذر کن در این چمن تا غنچه‌ها به شوق تو آغوش وا کنند.. عهدی که بسته‌ایم، فراموش کی کنیم؟ صاحبدلان به عهد امانت وفا کنند از ما جمال خویش مپوشان که گفته‌اند: «اهل نظر معامله با آشنا کنند».. «پروانه» سوخت ز آتش هجران ولی نگفت:‌ «شاهان کم التفات به حال گدا کنند» 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5780@ShereHeyat
🔹دعا کن!🔹 دعا کن هر گلی پرپر نمیرد کسی با چشم‌های تر نمیرد دوباره جمعه‌ای رد شد، دعا کن دلم تا جمعۀ دیگر نمیرد در این دنیای خاک‌آلود، ای مرد! عطش جاری‌ست، رودارود، ای مرد! تو با یک آسمان باران می‌آیی کدامین جمعۀ موعود ای مرد؟ دل ما و کویر تفته؟ برگرد! خدا را ای بهار رفته؟ برگرد! تمام جمعه‌ها را صبر کردیم اقلاً جمعۀ این هفته برگرد! شب و آواری از دلواپسی‌ها و تکرار همین «کی می‌رسی»ها نشد این جمعه، شاید جمعۀ بعد رهایم می‌کنی از بی‌کسی‌ها 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1378@ShereHeyat
🔹دل ما را دریاب🔹 گاه‌گاهی به نگاهی دل ما را دریاب جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب اگر از دولت وصل تو مرا نیست نصیب گاه‌گاهی به نگاهی دل ما را دریاب... دل ما را به شب هجر فروغی بفرست شبروِ وادی اندوه و بلا را دریاب... به وفاداری تو شهرۀ شهرم ای دوست ز وفا معتکف کوی وفا را دریاب کاروان رفت من از همسفران دورم دور منِ از قافلۀ شوق جدا را دریاب راه باریک و بسی پر خطر و تاریک است سببی ساز و درین مهلکه ما را دریاب... تا فغان دل غمدیدۀ ما را شنوی نازنینا سحری باد صبا را دریاب... سوی «پروانه» نظر کن که دعاگوی تو باد گنه‌آلودۀ خود را به مدارا دریاب 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2929@ShereHeyat
🔹مبادا نیایی🔹 دلم شور می‌زد مبادا نیایی مگر شب سحر می‌شود تا نیایی.. تو افتاده‌تر هستی از این‌که یک شب به میقات این بی سر و پا نیایی.. دروغ است! این بر نمی‌آید از تو بیایی و تا کلبۀ ما نیایی بگو خواهی آمد که امکان ندارد بگویی که می‌آیم اما نیایی.. گذشته‌ست هرچند امروز و امشب دلیلی ندارد که فردا نیایی چه خوب آمدی ای بهار صداقت دلم شور می‌زد مبادا نیایی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/125@ShereHeyat
🔹شوق کعبه🔹 یوسف گم‌گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور... دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سِرّ غیب باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست کآن را نیست پایان غم مخور... «حافظا» در کنج فقر و خلوت شب‌های تار تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3751@ShereHeyat