#شعر_عرفانی
#غزل
🔹این دم از اوست🔹
به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسیِ صبح
تا دلِ مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست...
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست
زخم خونینم اگر بِهْ نشود بِهْ باشد
خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست
غم و شادی برِ عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده شادیِ آن کاین غم از اوست
پادشاهی و گدایی برِ ما یکسان است
که بر این در همه را پشت عبادت خم از اوست
«سعدیا» گر بکَند سیل فنا خانۀ دل
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست
📝 #سعدی_شیرازی
📗 #کلیات_سعدی
✅ @ShereHeyat
#شعر_عرفانی
#غزل
🔹آرام جان زندهدلان🔹
ای یار ناگزیر که دل در هوای توست
جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست
غوغای عارفان و تمنای عاشقان
حرص بهشت نیست که شوق لقای توست
گر تاج میدهی، غرض ما قبول تو
ور تیغ میزنی طلب ما رضای توست...
هرجا که روی زندهدلی، بر زمین تو
هرجا که دست غمزدهای، بر دعای توست
تنها نه من به قید تو درماندهام اسیر
کز هر طرف شکستهدلی مبتلای توست...
قوتِ روان شیفتگان، التفات تو
آرام جان زندهدلان، مرحبای توست
گر ما مقصریم، تو بسیاررحمتی
عذری که میرود به امید وفای توست
شاید که در حساب نیاید گناه ما
آنجا که فضل و رحمت بیمنتهای توست
«سعدی» ثنای تو نتواند به شرح گفت
خاموشی از ثنای تو حدّ ثنای توست
📝 #سعدی_شیرازی
🌐 shereheyat.ir/node/2674
✅ @ShereHeyat