eitaa logo
شعر هیأت
10.5هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
181 ویدیو
15 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹اشارات زلال🔹 همین است ابتدای سبز اوقاتی که می‌گویند و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که می‌گویند اشارات زلالی از طلوع تازهٔ نرگس پیاپی می‌وزد از سمت میقاتی که می‌گویند زمین در جستجو، هر چند بی‌تابانه می‌چرخد ولی پیداست دیگر آن علاماتی که می‌گویند جهان این بار دیگر ایستاده با تمام خویش کنار خیمهٔ سبز ملاقاتی که می‌گویند کنار جمعهٔ موعود، گل‌های ظهور او یکایک می‌دمد طبق روایاتی که می‌گویند کنون از دشت‌های روشن امّید می‌آید صدای آخرین بند مناجاتی که می‌گویند و فردا بی‌گمان این سمت عالم روی خواهد داد سرانجام عجیب اتفاقاتی که می‌گویند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/269@ShereHeyat
هدایت شده از ریحانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 رهبر انقلاب: «درست‌کرداری حضرت محمد (ص) بود که جناب خدیجه را شیفته‌ی او کرد»۷۹/۲/۲۳ 📽 انتشار ویدئو | به مناسبت دهم ربیع؛ سالروز ازدواج حضرت محمد و حضرت خدیجه سلام‌الله علیهما ➕ بیان ویژگی‌های اخلاقی پیامبر در کار تجارت ❣️ @Khamenei_Reyhaneh
صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام 🔹چشم و چراغ خانه🔹 خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن شریک روزهای سخت و شب‌‏های خطر بودن به هم می‌‏ریزی آداب قدیم بی‏‌قراری را شروع عاشقی کردن، کمی بی‌‏تاب‏‌تر بودن بزرگت می‏‌کند قلبی که سمت عشق چرخاندی کنار آفتابی زنده باید شعله‌‏ور بودن اگر از کوچه‏‌ها زخم زبان می‌‏خورد پیغمبر زنانه، خط به خط آموختی رسم سپر بودن وزیدی در بیابان‏‌های داغ فقر و تنهایی و تا منزل به منزل از محمد باخبر بودن نشان دادی به دنیا زن برای مرد خود این است: کنار یک نفر ماندن، برای یک نفر بودن به شمشیر علی می‌‏نازد و سرمایه‌‏ات، احمد به کوهی تکیه دادن، زیر سقفی پرثمر بودن نفیسه! آب و جارو کن، صدای پای خوشبختی‌ست بس است آهی نشسته روی لب، چشمی به در بودن خدا پل می‏‌زند با یک سلام از آسمان تا تو چه چیزی بهتر از این که دمی زیر نظر بودن بیا چشم و چراغ خانۀ پیغمبر ما باش بیا لبخند شو بر اخم‌‏های خون‏‌جگر بودن خدا دست تو را با دست پیغمبر عجین کرده نوشته در خط پیشانی تو: بال و پر بودن تو پشت عشق را خالی نکردی، حق تو این است کنار شانۀ مردی خدایی همسفر بودن 📝 🌐 shereheyat.ir/node/339@ShereHeyat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #هفته_وحدت 📹 ببینید | شعرخوانی در حضور رهبر انقلاب درباره #وحدت مسلمین در سیره‌ی امیرالمؤمنین علیه‌السلام 📥 سایر کیفیتها+ ارسال نظر: http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=35832
علیه‌السلام 🔹بمانیم با علی🔹 سلمان کیستید؟ مسلمان کیستید؟ با این نگاه، شیعهٔ چشمان کیستید؟ با این نگاه شعله‌ور از برق افتراق با این نگاه خط زده بر خطبهٔ وفاق با این نگاه پر شده از خط فاصله دور از ملاحظات روایات واصله با کیست این نگاه؟ پی چیست این نگاه؟ آیینهٔ نگاه علی نیست این نگاه چشم علی که محو افق‌های دور بود از درد و داغ شعله‌ور اما صبور بود چشمی که خطبه خطبه نگاهی شگرف داشت چشمی که با همیشهٔ تاریخ حرف داشت آن حرف‌ها چه ژرف، چه ژرفند خوانده‌اید؟ آن حرف‌ها شگفت و شگرفند خوانده‌اید؟ از درد بی‌امان چه بگویم؟ شنیده‌اید از خار و استخوان چه بگویم؟ شنیده‌اید مولا رسیده بود به سوزان‌ترین مصاف اما نبرد دست به شمشیر اختلاف تیغی که در مصاف به فریاد دین رسید این بار در غلاف به فریاد دین رسید چون لیلة المبیت، علی از خودش گذشت آتش به سینه داشت ولی از خودش گذشت آتش به سینه داری اگر، شعله‌ور مباش هیزم بیار سوختن خشک و تر مباش دامن مزن به آتش این قیل و قال‌ها از حق بگو، چنان‌که علی گفت سال‌ها از حق بگو ولی نه به توهین و افترا با منطق علی، نه به توهین و افترا القصه سیرهٔ علوی این چنین نبود تاریخ را بخوان اخوی! این چنین نبود بادا که تا همیشه بمانیم با علی سلمان شویم و مسلم این راه، یا علی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/652@ShereHeyat
🔹مسیر روشن🔹 حقیقت مثل خورشید است در یک صبح بارانی نمی‌ماند به پشت ابرهای تیره زندانی حقیقت کشتی امنی‌ست در بین تلاطم‌ها که ما را می‌برد تا ساحل از دریای توفانی حقیقت برکهٔ آبی‌ست در گرمای تابستان میان یک کویر تشنهٔ خشک و بیابانی حقیقت شوق پیغمبر به سلمان است تا آخر نه سلمانی که دارد با خودش آیات شیطانی اگر آیینه‌ای از شرح حال ما سخن گوید بگوید آه! حیرانی! بگوید آه! حیرانی بیا دل‌سوز هم باشیم نه پاسوز یکدیگر «خدارا یک نفس بنشین گره وا کن ز پیشانی» برادر! با جدل؛ با تفرقه؛ بازندهٔ جنگیم به قحطی می‌رسیم این‌گونه در اوج فراوانی شنیدم از روایات صحاح و متن مُسندها میان درس‌های خارجِ آیات ربانی من از احوالتان غافل نبودم لحظه‌ای حتی و از اقوالتان، هر چند می‌دانم که می‌دانی برای اتحاد ما همان صبر علی کافی‌ست که با صبر است اگر مانده‌ست نامی از مسلمانی سپید از گریه شد چشمان پیغمبر، برادرها! که پشت میله‌های ظلم، یوسف مانده زندانی شب میلاد لبخند است، میلاد رسول‌الله بیا امشب به مهمانی که پشت در نمی‌مانی سرانجام مسیر سید قطب است همراهی مسیر روشنی که نیست فرجامش پریشانی به شوقت «یاء وحدت» هم کنار قافیه آمد همین‌که هدیه آوردم گلی در دست گلدانی الهی که بهار از کوچه‌های دور برگردد که دنیا یخ زده در بین این عصر زمستانی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1750@ShereHeyat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔍 #تبیین_و_تحلیل | یادداشت تحلیلی درباره #وحدت اسلامی در اندیشه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 🌿 اصل وحدت، ضرورت راهبردی امت اسلام 🔸 وحدت از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نه امری تاکتیکی و استراتژی، بلکه یک اصل اسلامی است، در این زمینه می‌فرمایند: «نباید به وحدت به چشم تاکتیک نگاه کرد؛ وحدت یک اصل اسلامى است.» این بیان معظم‌له، علاوه بر تبیین حقیقت وحدت و خاستگاه دینی آن، پاسخ به آن دسته دیدگاه‌هایی است که وحدت را یک امر صرفاً تاکتیکی یا استراتژیکی قلمداد می‌نمایند. 🔹 رهبر انقلاب وحدت را از واجبات و ضروریات دین مبین اسلام معرفی می‌نمایند، «تقریب را لازم و واجب و ضروری و در جهت اهداف نظام اسلامی می‌دانیم.» و در کلام دیگری تصریح نموده‌اند: «وحدت بین مسلمین، به صد دلیل واجب، و به صد دلیل ممکن است» و «تنها نسخه شفا بخش برای علاج دردهای جهان اسلام می‌باشد.» 🔍 مطالعه متن کامل و ارسال نظر: http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=43951
علیه‌السلام 🔹ندای وحدت🔹 از زبان ذوالفقار... هم‌نوا بود با چکاچک من غرّش آسمان و هوهوی باد گوش دنیا شنیده است مگر؟ چون غریو صدای من فریاد هستی من زبان سرخ من است از حقیقت هماره دم زده‌ام بارها در میان معرکه‌ها ختم بیداد را رقم زده‌ام بارها در میان معرکه‌ها لشکر کفر در کمینم بود آنچه جان می‌ستاند از دشمن برق چشمان تیزبینم بود چشم بگشا که در دل تاریخ! آنچه پیداست رد پای من است! گوش خود تیزتر کن و بشنو! اندکی بغض در صدای من است گرچه آشفته بودم و بی‌تاب گاهِ صبر آمد و غلاف شدم گرچه جانم سراسر آتش بود آب سردی بر اختلاف شدم کنج دیوار خانهٔ مولا سر من بود اگر چه گرم قنوت سال‌ها در غلاف دم نزدم وا نکردم دهان مگر به سکوت! سال‌ها در رکاب صاحب صبر! خون دل خوردم و گزیدم لب! من نبودم اگر میان نیام که نمی‌ماند نامی از مکتب! تیغ بودم ولی رسالت من! نه بریدن، که وصل کردن بود دین حق را برادری کردن مثل دِینی به روی گردن بود اینک اما چرا؟ نمی‌دانم؟ عده‌ای بی‌قرارتر از من آتش معرکه شدند و شده‌‌ست تیغشان ذوالفقارتر از من! در هیاهوی فتنه‌ها باید اقتدا کرد یک‌صدا به امام فتنه را سربریدن آسان نیست که خواص‌اند چشم و گوش عوام بهتر از من مگر گواهی هست من که دیدم امام اُمّت را در هیاهوی فتنه نشنیدم از لبش جز ندای وحدت را 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4321@ShereHeyat
🔹نسیم وحدت🔹 بگو به باد بپوشد لباس نامه‌بران را به گوش قدس رساند سلام همسفران را بگوید این همه، آماده‌اند تا چو شهیدان کنند سوی تو هموار، راه رهگذران را به جوش آمده امروز، خون هرچه مسلمان فرا گرفته طنین اذان، کران به کران را نسیم وحدت و بیداری از اشارت قرآن فرارسیده و هشیار کرده بی‌خبران را کسی که چشم دلش وا شود به عزّت ایمان چگونه حمل کند بار ذلّت دگران را صراط نور که ذاتش نه شرقی است و نه غربی بشارتی‌ست به خورشید، منطق طیران را خوشا شهادت و آزادگی به شرط رسیدن برای حسن ختام، این دو روزۀ گذران را... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1081@ShereHeyat
امشب که به نام عشق، آغاز شده‌ست دنیا پر از آوازۀ اعجاز شده‌ست پیچیده به جان خاک، عطر صلوات یک دسته گل محمّدی باز شده‌ست #پروانه_نجاتی ✅ @ShereHeyat
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹وحدت دل‌ها🔹 عشق تو در تمامی عالم زبانزد است بی‌عشق، حال و روز زمین و زمان بد است فرقی ندارد از چه نژاد و چه فرقه‌ایم با عشق تو همیشه دل ما مؤید است جاری‌ست سُکر واعتَصِمُوا... لا تَفَرَّقُوا... بعد از تو این جنون دمادم که ممتد است... ای زندگی ما همه حال و هوای تو! حال تو مبدأ است و هوای تو مقصد است... مانده‌ست رد پای تو بین زمین و عرش باران بوسه‌هاست که در رفت و آمد است دل را سپرده‌ایم به عشقش که قرن‌هاست بنیان‌گذار وحدت دل‌ها محمد است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3447@ShereHeyat
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹ذکر سبز صلوات🔹 خاک، لب‌تشنۀ باران فراگیر دعایت پلک بر هم نزند باد صبا جز به هوایت تا که آمیخته از عطر نفس‌های تو گردد شهر کاشان شده هر خاک که افتاده به پایت همۀ سال، بهار است اگر روی درختی بسته باشی نخی از پارچۀ سبز عبایت قدر یک لحظه اگر رد شوی از خاک کویری می‌شود مخملی از باغ گل سرخ، برایت بوی تو از قرَن و قونیه و مکّه گذشته‌ست بی‌خود از خود شده شهری که شنیده‌ست صدایت کوه تا روی تو دیده‌ست سرش روی زمین است گوش خوابانده شب و روز به آواز رسایت ذکر سبز صلوات تو شده وِرد گل سرخ ای که دریا و گل و ماه و درختان به فدایت کاروان رفت و در آغاز رسیدن به حرایَم منِ ناچیز و... شما وسعت بی‌حدّ و نهایت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2202@ShereHeyat