eitaa logo
شعر انقلاب
3.4هزار دنبال‌کننده
753 عکس
240 ویدیو
4 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
در باور تو چشمهٔ دین می‌جوشد در جان تو غیرت و یقین می‌جوشد ای سید جاودان حسن نصرالله خون تو همیشه از زمین می‌جوشد ✍🏻 🏷 شهید والامقام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرو سرافراز جهاد عشق فصلی‌ست که پروانه فراوان دارد آفتابی‌ست که در خون تو جریان دارد عشق آن پرچم سرخی‌ست که «لبیک حسین» روی پیشانی چین خوردۀ او جان دارد.. سینه‌ات کوه پر از درد ولی بر سخنت کلماتی‌ست که صد رود خروشان دارد دلت ای مرد به تبیین حقایق خون شد آری عشق است و گل زخم هزاران دارد گفت: «آن یار کز او گشت سر دار بلند» ظلم از هیمنه‌اش خواب پریشان دارد قامتت خم نشود سرو سرافراز جهاد صبح بر نصرت شمشیر تو ایمان دارد ✍🏻 🏷 | شهید والامقام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جاء نصرالله در غیبت خورشید عالم، ماه برخاست فریاد از قلبی عدالت‌خواه برخاست وقتی زمین اندوه خود را چاره می‌کرد از بی‌کرانِ آسمان هم آه برخاست دریای غم در خون مردم غرق می‌شد از عمق جان‌ها ناله‌ای جانکاه برخاست سبزِ درختان را خزان تاراج می‌کرد سرمای جان‌سوزی در این بی‌گاه برخاست ظلمت‌نشینی رسم رَه‌گم‌کردگان شد شب بی‌امان بود و چراغ راه برخاست حق مژدۀ پیروزی‌اش را در جهان داد روزی که بانگ جاء نصرالله برخاست ✍🏻 🏷 | شهید والامقام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فتح خون «ای کاش می‌شد در کنارت...» آرزو کردیم در باب استشهاد چشمت گفت‌وگو کردیم مست آمدیم و مشورت‌ها با سبو کردیم از سیب‌های سرخ لبنان پرس‌وجو کردیم گفتند هر جا هست، دشتی لاله‌گون دارد گفتند لبخندش نشان از فتح خون دارد تو کیستی که از شهادتگاه می‌آیی؟ در خشم شب‌ها در رکاب ماه می‌آیی با وعده‌های صادقت از راه می‌آیی از امتداد «جاء نصرالله» می‌آیی ما از تو و دیروز و فردایت چه می‌دانیم؟ از سجده‌های نیمه‌شب‌هایت چه می‌دانیم؟ کو چشمی از چشمان تو آیینه‌کاری‌تر؟ کو رودی از سرچشمۀ غم‌هات جاری‌تر؟ کو باغی از باغ شهیدانت اناری‌تر؟ کو تیغی از تیغ کلامت ذوالفقاری‌تر؟ جاری شبیه رود و مثل کوه محکم تو ما؛ پشت جبهه، سنگر خط مقدم؛ تو از شور گفتارت الفباها رجز خواندند آهو به آهو دشت و صحراها رجز خواندند موسی عصا آورد و دریاها رجز خواندند ضد یهوداها کلیساها رجز خواندند از صور تا بیروت دشت لاله‌پوشت بود هل من معین می‌گفت هنگام خروشت بود در کوه از لبیک تو پژواک می‌افتاد انگور دانه دانه از هر تاک می‌افتاد هر سو شهیدی تشنه روی خاک می‌افتاد خون جوانان گردن ضحاک می‌افتاد شأن نزول آیه‌های فتح و پیروزی می‌شد شهادت قسمت یاران خوش‌روزی سوگند به صبحی که نزدیک است و عالم‌گیر سوگند به برندگیِ خطبۀ شمشیر سوگند به خیل شهیدانِ جوان و پیر به برکت زیتون و به خوش‌نامی انجیر در جنگ، باغت لشکری از نخل بی‌سر داشت تسبیحِ خون سی و سه تا الله‌اکبر داشت رد می‌شد از قلب خطر هر لحظه راه تو سرهای بر نیزه غریبانه گواه تو مغنیه‌ها شمشیرداران سپاه تو می‌سوزد اسرائیل از برق نگاه تو در چشم تو دشمن رصد کرده سقوطش را نابود خواهی کرد بیت‌العنکبوتش را ✍🏻 🏷 | شهید والامقام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ناصر فیض که چندی پیش به همراه جمعی از هنرمندان از مجروحان حادثه پیجر لبنان عیادت کرده‌ بود، از زبان مادر پسربچه مجروح لبنانی، تعریف می‌کرد: وقتی خبر شهادت اعلام شد ما بی‌قراری می‌کردیم. پسرم وقتی متوجه گریه کردن من شد گفت: برای چی گریه می‌کنید؟ مگر قرار بود سیدحسن به شکل دیگری از این دنیا برود؟ ✍🏻 این ماجرا را به زبان شعر بیان کرده است. 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ای گمشدۀ زن معاصر! در علم، زنی عالمه، عالی‌منصب در ذکر و تهجد اهل یارب یارب در عین عفاف، در مصاف و میدان ای گمشدۀ زن معاصر، زینب! ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سیدمحمدجواد شرافت؛ مدح زینب علیها سلام.mp3
زمان: حجم: 2.84M
حسین پس از کربلا آنچه در عشق خیرالکلام است آنچه در صبر حُسن‌ ختام است آنچه در وصف او عقل، خام است آنچه کار رسول و امام است مدح زینب علیها سلام است از وقار پیمبر نوشتن از کرامات کوثر نوشتن از رجزهای حیدر نوشتن حاصل جمعشان یک مقام است شأن زینب علیها سلام است جلوه در جلوه شیر خدا بود آیه در آیه خیرالنسا بود او حسین پس از کربلا بود حیدر کوفه، زهرای شام است او که زینب علیها سلام است او که شد در نگاهش خلاصه آسمانی‌ترین استغاثه توأمان عزا و حماسه آنچه تفسیر خون امام است اشک زینب علیها سلام است در خروش صدایی شکسته در طنین قدم‌های خسته در شکوه نمازی نشسته آنچه فریاد سرخ قیام است آه زینب علیها سلام است از شب بارگاهش بگوییم از شهیدان راهش بگوییم از یلان سپاهش بگوییم جانشان غرق شوری مدام است نذر زینب علیها سلام است ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
انتظار تو باغیم که رنج‌دیده از پاییزیم با اشک، نمک به زخم خود می‌ریزیم یک عمر به احترام نامت، این‌بار، باید که به انتظار تو برخیزیم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
3.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«کهنه‌کار شجاعتیم، بیا» پرچم فتح و نصرتیم بیا سند استقامتیم بیا عاشق دیپلماسی و میدان اهل دین و سیاستیم بیا آن زمانی که شاه، نوکر بود، رفت، ما شاه عزّتیم بیا! با تو از بیست و هشتم مرداد تا کنون در عداوتیم بیا نه ببخشید! از ازل با تو تا ابد در خصومتیم بیا قلدرِ یاغیِ جنایتکار! بی‌قرار عدالتیم بیا جمعۀ نصر را که یادت هست در نماز جماعتیم بیا در فلان روز، در فلان ساعت در فلان موقعیّتیم بیا! چفیه بر گردن و عصا در دست روی این مبل، راحتیم بیا.. ای حریف قمارباز! بجُنب کهنه‌کار شجاعتیم، بیا مرحبا ملّت امام حسین ما از این دستْ ملّتیم... بیا ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
نورباران اخم کردی و رعدوبرق آمد ابرها را به سمت باران برد آرزوهای دوربردت را باد تا رزمگاه طوفان برد ماه بود و غرور دیدن تو وقت، وقت ستاره‌چیدن تو شب غم را نگاه روشن تو به افق‌های نورباران برد به کجاها نگاه می‌کردی که دل دوردست‌ها لرزید؟ چشم‌هایت چه دوربینی بود که دل از برجک نگهبان برد؟ رنگ خون می‌نوشت خودکارت چرخ زد دور نقشه پرگارت برق چشم همیشه‌بیدارت خواب از چشم نابکاران برد یا علی گفتی و ارادهٔ تو پنجه در پنجهٔ ستم انداخت دست‌هایت چه آبرویی از همهٔ دستگاه شیطان برد ساحران چاره جستجو کردند: «راه حل چیست؟» گفتگو کردند تا همه هرچه بود رو کردند قهرمان یک عصا به میدان برد لشکر دیو و دد صف اندر صف آرش از خاک خود گرفت هدف امر حق آمد، از کمان شرف تیر با اشتیاق فرمان برد نه فریب و نه قصه‌پردازی در شبِ پخش زندهٔ بازی دید دنیا چطور باخت حریف دید دنیا چطور ایران برد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
راه نجات دیدیم در آیینۀ سرخ محرم‌ها پر می‌شوند از بی‌بصیرت‌ها، جهنم‌ها ما کمتریم و بارها خواندیم در تاریخ «بسیارها» خورده شکست سختی از «کم‌ها» راه نجات این است که یار علی باشی حالا که دنیا پر شده از ابن‌ملجم‌ها... در سینۀ ما هیچ ترسی از شهادت نیست وقتی که روی دار شد معراج میثم‌ها یک روز اسرائیل را نابود خواهد کرد فرماندهی از نسل طهرانی‌مقدم‌ها ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید بود از ابتدا فدای راه خاندان «انّما یُرید» شد شبیه قاسم و زهیر و عابس و سعید شد به روی صفحهٔ دلش نوشت عشق و بعد از آن هرآنچه غیر حس عاشقانه ناپدید شد چه اشک‌ها که در نماز شب به پای عشق ریخت چه شانه‌های محکمی که چون درخت بید شد به خواب دیده بود می‌شود سر از تنش جدا صدای انفجار آمد و هرآنچه دید، شد اگرچه غوطه خورد در میان خون سرخ خود چه خوب روسفید شد، چه خوب روسفید شد و کیست او که هر نفس خداست در نگاه او شهید بود از ابتدا که عاقبت شهید شد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab