سربازان ولایت
سپاه برگ برندهست در برابر غرب
همیشه حکم کنندهست در برابر غرب
برای حمله به دشمن همیشه آمادهست
شبیه شیر که در کنج بیشه آمادهست..
زمان جنگ به صف میکند نفرها را
زمان سیل به جان میخرد خطرها را
همیشه در غم و شادی کنار مردم هست
و با تمام توان پای کار مردم هست
قسم به نور که دوریم از سیاهیها
که هست حب علی در دل سپاهیها
که ما فدایی اولاد حیدریم همه
ابوذریم همه، مالکاشتریم همه
در انتقام به جنگاوری مختاریم
بگو به خصم که ما از حماسه سرشاریم
که در وجود کسی جرائت مقابله نیست
اگر که پا به زمین نبرد بگذاریم..
خوشا میانۀ میدان شهید عشق شدن
در آرزوی رسیدن به وصل دلداریم
هراس کشته شدن نیست در دل ما، هان!
بیا، ببین، چه شهیدانه گرم پیکاریم
به چشم روشن ما التماس بیمعناست
و در مقابل دشمن هراس بیمعناست..
به سمت حادثه پا در رکاب، ما هستیم
همیشه همقدم «انقلاب»، ما هستیم
به این امید که در راه حق شهید شویم،
که رو سیاه نمانیم، رو سفید شویم
که نیست هیچ مسیری از این مقدستر
مباد اینکه بمیریم گوشۀ بستر!
✍🏻 #محمد_شکریفرد
🏷 #پاسدار_وطن | #سپاه_پاسداران
🇮🇷 @Shere_Enghelab
25.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانۀ ملت امام حسین
خانۀ اُمّت رسول الله
📹 شعرخوانی #مجید_تال
🇮🇷 @Shere_Enghelab
لحظۀ واپسين
مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان
كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان
كودک غزه را اگر در دل خواب كشتهايد
خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان
كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف
مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان
رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان!
تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان
خيرهسریست كارتان دربهدریست بارتان
حيلهگریست يارتان بدگهریست دینتان..
مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد
هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!..
دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا
نيست به خاک قدس جز فاجعه همنشينتان..
يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را
يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان!
✍🏻 #افشین_علا
🏷 #شعر_ضداستکباری | #فلسطین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
زمان بیداریست
هميشه بازی دنيا همين نمیماند
بساط غصب در آن سرزمين نمیماند
به خويش آمده دنيا، زمان بيداریست
اسير جهل، جهان بيش از اين نمیماند
زمين، به گفتۀ قرآن -كه نيست غير از حق-
هميشه در كف مستكبرين نمیماند
برای عبرت دنيا نوشته شد تاريخ
چنان نمانده و هرگز چنين نمیماند
هزار زخم به فرماندهان اگر بزنند
چه باک؟ قافله بیجانشين نمیماند
به مادری كه جوانش شهيد گشته، قسم
كه شهر قدس، يهودینشين نمیماند
نگاه كن كه جهان يکصدا فلسطين است
امام گفته و حرفش زمين نمیماند
✍🏻 #نفسیهسادات_موسوی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
در سنگر انتفاضه...
ای قدس! ظهور مُنتَظَر نزدیک است
خورشید دمیده و سحر نزدیک است
در سنگر انتفاضه پا بر جا باش
یک سنگ دگر بزن، ظفر نزدیک است
✍🏻 #رضا_اسماعیلی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«نفاق»
او
خانهاش به جا
حقوق ماهیانهاش به جا
زندگیش در رفاه
خندههاش قاهقاه
ولی به انقلاب
به سفرهای که پای آن نشسته است
پشت میکند
برای من
چشمهاش را درشت میکند
و من
شاعری غزل به دوش
خسته از نفاقها
زخمی از تمام اتفاقها
در صف نخست این نبرد
از منافع همان کسی
که لحظهای دلش برای میهنش
بیقرار نیست
دفاع میکنم
خندهدار نیست؟
✍🏻 #علی_سلیمیان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببينيد| سخنان تاریخی امام خمينی(ره) در بدو ورود به ایران
🌹 #دهه_فجر
💻 Farsi.Khamenei.ir
حرف عشق
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ، زَهرهٔ دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار
حتی علف اجازهٔ زیبا شدن نداشت
گم بود در عمیق زمین شانهٔ بهار
بیتو ولی زمینهٔ پیدا شدن نداشت
دلها اگرچه صاف، ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سرِ وا شدن نداشت
✍🏻 #سلمان_هراتی
🏷 #دهه_فجر | #امام_خمینی قدسسره
🇮🇷 @Shere_Enghelab
بهار تازه
برخیز و نقش تازهتری بر جهان بزن
حرفی از اتفاق جدید زمان بزن
برخیز و با صدای رسایت اذان بگو
با خاک خستهجان سخن از آسمان بگو
از یک بهار تازه و از یک شروع خوب
بعد از غم غروب، بگو از طلوع خوب
روح خدا! که در تن قرن معاصری
تو اتفاق روشن قرن معاصری
باید که نور چشم تو را انتشار داد
عطر تو را میان فضا انتشار داد
باید به قلب حادثه چون تو نشانه رفت
جایی فراتر از قفس این زمانه رفت
تاریخ با نگاه تو زیر و زبر شده
این خاک مرده از نفست معتبر شده
آرام در میانۀ طوفان نشستهای
بر منبر سپید جماران نشستهای
ای خطبههای سرخ تو آیات انقلاب
هم آیۀ مَوَدّت و هم آیۀ عذاب
رودیم و پا به پای تو ما بیکران شدیم
کابوس تلخ هر شب فرعونیان شدیم
تا یاد مهربان تو در خاطرات ماست
در گوش باغ، لهجۀ شیرین آن صداست
در جذر و مد حادثهها ایستادهایم
با بال زخم خورده، رها ایستادهایم
روشنتر از حماسۀ آتشفشان شدیم
یک کوه سربلند میان جهان شدیم
ما در میان جمع خود از «من» گذشتهایم
از التهاب آن همه بهمن گذشتهایم
دنیا! ببین که باغ پر از لاله ماندنیست
تاریخ عاشقانۀ این باغ خواندنیست
این باغِ ریشهدار به اصل «تو» میرسد
پایان خوب قصه به فصل «تو» میرسد
✍🏻 #عاطفه_خرّمی
🏷 #دهه_فجر | #امام_خمینی قدسسره
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شکوه خلیل
ما خواندهایم قصۀ مردان ایل را
نامآورانِ شیردلِ بیبدیل را
از این میان یکی شده موسای قوم ما
با رد پای معجزه طی کرد نیل را
عبدالمطلبی که توکلمداریاش
درهم شکست هیبت اصحاب فیل را..
بتها چقدر دربدرند از حضور او
دیدیم در شکوه نگاهش خلیل را
پیغمبرانه دلنگران بهشت خلق
میخواست بر زمین بکشد سلسبیل را
از نسل «هَل أتیٰ»ست که دست سخاوتش
دلگرم کرده، اینهمه ابنالسبیل را
ققنوسوار سوخت، ولی جان تازه یافت
پرورد تا شبیه خودش مرد ایل را
✍🏻 #راضیه_جبهداری
🏷 #امام_خمینی قدسسره
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از ریحانه
🌸 در کنار پدر | تصویری دیدنی از مراسم جشن تکلیف دختران دانشآموز
🇮🇷۱۴۰۱/۱۱/۱۴
🌱 @Khamenei_Reyhaneh
یا معشرَ النّاس!
برگرفته از فرمان مولا علی(علیهالسلام) به مالک اشتر نخعی
چو بر گاه عزّت نشستی امیرا!
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا...
به جز حق مکن تکیه بر تکیهگاهی
عسی ربّک کانَ خیراً ظهیرا
تو ای آهنینتن! از آن بار سنگین
که حق است هرگز مشو رنجه، زیرا،
بدیع السّماوات و الأرض حیٌّ
وَ کانَ بِمَا تعملونَ خبیرا
مشو رنجه، إن مع العسر یسری
دلیرا! همی خواه روشن دلیرا
چو بر سلطۀ سلطنت خیره ماندی
مکن بد که ظلم است اثماً کبیرا
چو گندمنمای دنی، جو فروشد
بگو تا که مغبون نسازد کسی را
وَ جِرمٌ صغیرٌ و جُرمٌ کبیرٌ
وَ مأواهُ نارٌ و سائت مصیرا
فَوَیلٌ له سوف یدعُوا ثبورا
و یصلی سعیراً و یوماً اسیرا
هنا قال إن عدتم عُدنا فَهذا
جحیمٌ وَ لِلکافرینَ حَصیرا
ففرُّوا إلی الله یا معشرَ النّاس
لقد کان خیراً لکم مُستطیرا
بگو گر به اورنگ عزت نشستی
سریرا! رها ساز خیرهسری را
وَ فی الخُلد حورٌ تسمّی بنورٍ
و حلّوا لهم من لباسٍ حریرا
و یسقون فیها شراباً طَهورا
هنیئاً مریئاً إلهاً نصیرا
کسی را مرنجان، مرنجان کسی را
قلیلاً قلیلاً کثیراً کثیرا
به تدبیر، کشور شود امن خوشتر
که با برق شمشیر، روشن ضمیرا!
بر افروز از بهر تاریکی گور
چراغی که باشد سراجاً منیرا
دمی گر بریزد دم بیگناهی
فَلَیسَ الحسابُ حساباً یسیرا
الا یعلم الله خیراً و شرّاً
و کان بِمَا تعملون بصیرا...
سرور و سریرت به کاخی که بینی
و ما فیهِ شمساً و لا زمهریرا...
به جاه و جلالت اگر غرّه گردی
چه سودی بری؟ حکمرانا! وزیرا!
ز کبر و ریا، کبریا را مرنجان
قلِ الله اکبر کبیراً کبیرا
چنان کن که «حدّاد» بهرت نباشد
وَ یوماً عبوساً و لا قمطَریرا
من از ذمّ، منظّم کنم گر کتابی
فقد سَارَ مثوای ناراً سعیرا
درود آر بر والدینم درود آر
الهی کما ربّیانی صغیرا...
✍🏻 #عباس_حداد_کاشانی
🏷 #شعر_علوی
🇮🇷 @Shere_Enghelab