eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
با حسرت دیدار، چه شب‌ها که سحر شد این عمر من و توست که بیهوده هدر شد هرگاه نسیمی به سر زلف تو پیچید خاکسترِ افروخته‌ام زیروزبر شد تا آمدم از وعده‌ی دیدار بپرسم لب‌های تو محدود به اما و اگر شد از چشم تو افتادم و دیدم که به جز من هر قطره که از چشم تو افتاد، گهر شد! در کوزه‌ی خشکیده، "نم"ی راه ندارد بیچاره نگاهی که به امید تو تر شد ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دعا نمی‌کنم، این روزها مرادی نیست تو را به مهر و محبت که اعتقادی نیست! ببخش اگر که به تو خیره می‌شوم گاهی… خیال کرده‌ام این حاجتِ زیادی نیست! قبول کن به خدا بخت هم رقیب من است شبی که موی تو آشفته است، بادی نیست! سکوت کردی و دیدی چه زخم‌ها خوردم سکوت معنی‌اش این است: انتقادی نیست! تو شاهزاده‌ی مغرور قصه‌ای؛ جز من دوای بی‌کسی‌ات دست شهرزادی نیست! به سیل گریه قسم، آبروی من رفته‌ست از این به بعد به چشمانم اعتمادی نیست
✨ غمت حسابِ مرا -آه- بی‌حساب رسید... حسابِ آهِ من ای دوست،‌ با خداوند است!
گویی قمارخانه‌ی هیچ است روزگار هربار شادمان شدم از بُرد، باختم...
وقتی که چنین دست به دامان شرابم پیداست که چشمان تو کرده‌ست خرابم از شمع وجودم چه به جا مانده به جز اشک؟ هم‌ معنی بیهودگی‌ام، نقش بر آبم ! هر چند شبیهیم، دریغا که به هر حال تو چشمه‌ی جوشانی و من موج سرابم سوگند به یکتایی چشمان تو ای دوست یک عمر نیامد احدی جز تو به خوابم بین من و دریا، نفسی بیش نمانده‌ست افسوس که هرگز نشکسته‌ست حبابم
این سینه نیست، مرکز اجماع دردهاست دیگر قدَم خمیده‌تر از پیرمردهاست قلبی شکسته، قامت خسته؛ تمام من این شهر، بازمانده‌ی بعد از نبردهاست جان می‌کَند دلم، همه سرگرم می‌شوند! چون رقصِ تاس در وسط تخته‌نردهاست توفان بکن! مرا بشِکن! دل نمی‌کنم دریا تمام هستی دریانوردهاست جای گلایه نیست اگر درد می‌کشم صد قرن آزگار، همین رسم مردهاست...
گفتم که جرعه‌جرعه فراموش می‌شوی امّا شراب نیز نیامد به‌ کارِ من‌…🥂
•••┈✾~☹️~✾┈••• چندی‌است دل مرا نمی‌رنجانی از دست تو انتظار دارد دل من.. :)
✨ کسی به خوبی من مشق عشق را ننوشت ببین به دیده‌ی انصاف! آفرین دارم...
با نگاهش فتنه در پیر و جوان انداخته آه از این تیری که آن ابروکمان انداخته...
‏من از لجاجت این روزگار می‌ترسم به لب نمی‌برم آن را که آرزو دارم...  ... 🕊🔖
با حسرت دیدار، چه شب‌ها که سحر شد این عمر من و توست که بیهوده هدر شد هرگاه نسیمی به سر زلف تو پیچید خاکسترِ افروخته‌ام زیروزبر شد تا آمدم از وعده‌ی دیدار بپرسم لب‌های تو محدود به اما و اگر شد از چشم تو افتادم و دیدم که به جز من هر قطره که از چشم تو افتاد، گهر شد! در کوزه‌ی خشکیده، "نم"ی راه ندارد بیچاره نگاهی که به امید تو تر شد