•••┈✾~🥺~✾┈•••
چشمی به من شب زده انداخت و بگذشت
دینی که به من داشت نپرداخت و بگذشت
در منظر این بت که تراشیده ی عشق است
هر کس به طریقی دل و دین باخت و بگذشت
بیچاره دوچشم منِ درگیر دوابروش
کشته است مرا کشته و نشناخت و بگذشت
چون بیهق آتش زده در بطن تواریخ
با لشکر تاتار به من تاخت و بگذشت
بایک نظر از گوشه ی چشمش به دوچشمم
بر بخت پریشان ، گره انداخت و بگذشت
من مانده ویک حس عجیبی که پس از آن
دلتنگ ترین قافیه را ساخت و بگذشت
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی