eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
6 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
•••┈✾~☹️~✾┈••• دیر کردی بی‌وفا دیگر گذشت آب از سرم دارم این دیوانگی‌ها را به پایان می‌برم آمدی جانم به قربانت، به قدری دیر که من به فکر عاشقی در یک جهان دیگرم.. ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شبیه شیشه عطری که باز مانده درش بجز خیال تو چیزی نشد نگه دارم
•••┈✾~🙂~✾┈••• مجنون بزند سر به بیابان! به جهنم اصلا برود بعد تو تهران به جهنم تو رفته ای و پنجره ها خواب ندارند اصلا من و دلتنگی گلدان به جهنم من تاب ندارم تو در این شهر نباشی صدر و ونک و جردن و چمران به جهنم من قول تو را از لب پاییز گرفتم فالی که نشسته ته فنجان به جهنم بگذار که شرمنده پاییز بمانی دلتنگی این چتر و خیابان به جهنم اصلا به جهنم که مرا دوست نداری ای خواستنی تر شده از جان! به جهنم ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سارا نوشت،‌ قصه‌ی دارا شروع شد باران گرفت و مستی دریا شروع شد بادی وزید، کاسه مجنون شکست،‌ بعد ناز و ادا و عشوه‌ی لیلا شروع شد تا سجده کردمت آن روز، واقعاً کافر شدم، و دعوی فتوا شروع شد نرگس‌ترین نگاه تو امشب کنار من! خوابم گرفت، قصه و رویا شروع شد بال و پرم شدی که به پرواز آری ام مریم شدی، قنوت مسیحا شروع شد دارم هبوط می‌کنم از چشم نرگسی‌ت از آن دقیقه بازی دنیا شروع شد حتی هزار بار سیب هوس را بیاوری من می‌خورم که فتنه‌ی حوّا شروع شد
شبیه شیشه عطری که باز مانده درش بجز خیال تو چیزی نشد نگه دارم...
•••┈✾~😁~✾┈••• بعد هر حادثه، امداد رسانی رسم است! لعنتی لمس تنت زلزله‌ی بم دارد.. وعده‌های سر خرمن‌ همه ارزانی شیخ با تو هر لحظه دلم‌ میل جهنم دارد...
نیستی هرشب برایت شعر میخوانم هنوز پای قولی که تو یادت رفته، می مانم هنوز می نشینـم خاطـراتت را، مـرتب می کنم در مــرورِ اولیـن دیـدار ، ویـرانـم هـنـوز! کـاش روزِ رفتنـت آن روز بــارانـی نـبـود از همان روزی که رفتی، خیسِ بارانم هنوز روبـرویـت می نشینـم، روبـرویـم نیستی نیستی هرشب برایت شعر میخوانم هنوز
مشکلی نیست بگویند طرف کم دارد حال دیوانه کجا قصّه‌ی مبهم‌ دارد؟ جبرئیلم اگر امروز، به من خرده نگیر دکمه در دکمه تنت حضرت مریم‌ دارد باز با ارتش زیبایی تو درگیرم خط چشمت خبر از خط مقـدّم‌ دارد لای موهات اسیرم‌، تو مرا دار بزن آنکه پیـروز شده حق مسلّم‌ دارد بعد هر حادثه، امدادرسانی رسم است لعنتی لمس تنت زلزله‌ی بم دارد وعده‌های سر خرمن‌ همه ارزانی شیخ با تو هر لحظه دلم‌ میل جهنم دارد
خواهی نخواهی عشق ویرانی‌ست در هر حال پایان هر عشقی پشیمانی‌ست در هر حال یا اشک شوق دیدنت یا اشک دلتنگی دنیای من با عشق بارانی‌ست در هر حال هر اتفاقی در زمان خود فقط زیباست وقتی نمی‌افتد پشیمانی‌ست در هر حال یا وحشت تنها شدن یا ترس دل بستن عاشق شدن تنها پریشانی‌ست در هر حال یک روز با تنهایی و یک روز با آغوش این عشق بی شک قاتلی جانی‌ست در هر حال شاید صلاح هر دوی ما رفتنت باشد دل کندنت "آغاز ویرانی‌ست" در هر حال تصمیم رفتن یا نرفتن با خودت، اما لطفا نرو، این حرف پایانی‌ست در هر حال
‏عشق بازار بزرگی‌ست، درآمد دارد... از تو معشوقه درآورد، از این مَرد دَمار..!😕
: بیتِ آخر رو بسپارید به کودک درون‌تون، بذارید اون بخونه😉🌹 در موی تو محکوم شده شب به درازی موهای تو تا هست، به یلدا چه نیازی؟! جز چشم تو در هیچ کجا شعبه ندارد یک شعبه زده عشق و هزاران متقاضی از زاویه‌ی اهل هنر چشم تو شعر است از زاویه اهل نظر مسأله‌سازی! آغوش تو خشخاش و لبت الکل خالص همشیره‌ی کابل شده‌ای، وارث رازی 'عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم' حالا که شنیدیم تو دیوانه‌نوازی از عشق همین بس که مرا همسفرت کرد دلخوش به مسیرند دوتا خط موازی مغرور شو به گله آهوی نگاهت باید به گرفتاری این شیر بنازی ... من کودکِ سلتق که شدم سل به هوای عشق تو که سل می‌شکند آخلِ بازی
مثلِ یک کوچه‌ی بن‌بست خرابت شده‌ام گاهی از من بگذر، حسرتِ عابر سخت است!