به تماشای قدت آینه ها کوتاهند
ماه ها پشت نگاه تو شبیه ماهند
هر چه نی روی تن دشت عطش میخواند
همه محزون دم گرم تو یعنی آهند
بس که در کوچه سرودیم خداحافظ را
سنگ ها از سفر ما دو نفر آگاهند
هر چه پیچید به اندام تو آخر نگرفت
باد ها بیشتر از دیده من گمراهند
ابر را مات کن از صفحه ی شطرنجی روز
ذره های دل خورشید تو را میخواهند
روی اندام تو موسیقی باران لغزید
ابر ها تشنه ی یک ضربه به این درگاهند
مثل ققنوس در آتشکده ی قاف بسوز
که همه آینه پوشند ولی روباهند🥀
#غلامرضا_شکوهی...💐🍃
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
•••┈✾~😍~✾┈•••
به روی ساغر چشمش خطی مورّب داشت
دو جام جای دو چشم از نگه لبالب داشت
بدیع مثل ژکوند از دریچهی لبخند
هزار موزه هنر ، بر کتیبهی لب داشت
نه آن حریرِ به دوشش نشسته زلف نبود
به روی شانهی خود آبشاری از شب داشت
چنان ز هُرم تنش سوخت رنگ احساسم
که نبض واژه به هر بیت شعر من تب داشت
فدای آن صف مژگان که در سیهمستی
همیشه نوبت پیمانه را مرتب داشت
به این امید که خود را به نور بسپارد
همیشه آینه را بهترین مخاطب داشت
دلم هواییِ مرغی است در شبانهی باغ
که تا سپیده به منقار درد یارب داشت
#غلامرضا_شکوهی
#امام_هادی_النقی_ع
در باغ دعا اگر بهار است، از اوست
هر شاخه اگر شکوفهبار است، از اوست
برخیز و بخوان زیارت جامعه را
این فصل اگر که پایدار است، از اوست
#غلامرضا_شکوهی