•••┈✾~🔥~✾┈•••
از این به درد خویش آبستن چه میخواهی؟
از بوسهام در وقت جان کندن چه میخواهی؟
آغوش وا کردم به سمت هیچ، یک عمرست
از خالیام در زیرِ پیراهن چه میخواهی؟
با سایهات سر کردهام از دور و از نزدیک
از این سر دیوانهی بی تن چه میخواهی؟
آن کوه بی چشمهم که باد از جاش خواهد کَند
از بذر پاشیدن بر این دامن چه میخواهی؟
گفتی سیاهی میرود، دیدم در آیینه
از تار موی این چنین روشن، چه میخواهی؟
در قلب یغما رفته چیز پربهایی نیست
از خاکهای خالیِ معدن چه میخواهی؟
سخت است بشناسم خودم را بین آدمها
من را چگونه دیدهای؟ از من چه میخواهی؟
دیگر توان انتظار و گریه در من نیست
ای عشق! از تنهایی این زن چه میخواهی؟
#مینا_سراوانی