eitaa logo
کانال شعر علوی
890 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
39 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 کریمان را بلندآوازه سازد جود محتاجان خوشا دریا که چون ابر بهاران سائلی دارد ! 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
یکی دیوانه در بغداد بودی که نه یک حرف گفتی نه شنودی بدو گفتند: «ای مجنونِ عاجز چرا حرفی نمی‌گویی تو هرگز؟» چنین گفت او که: «حرفی با که گویم؟ چو مردم نیست پاسخ از که جویم؟» بدو گفتند: «خلقی کین زمانند نمی‌بینی که جمله مردمانند» چنین گفت او: «نه‌اند این قوم مردم که مردم آن بوَد کو از تعظّم، غمِ دیّ و غمِ فرداش نبْوَد ز کارِ بیهُده سوداش نبوَد غم ناآمده هرگز ندارد ز رفته خویش را عاجز ندارد... گرت امروز از فردا غمی هست به نقد امروز عمرت دادی از دست مخور غم چون جهان بی‌غمگسار است وگر غم می‌خوری هر دم هزار است خوشی در ناخوشی بودن کمال است که نقدِ دل خوشی جُستن محال است چو خواهد بود آخر زین بتر نیز که صد غم هست و می‌آید دگر نیز . . 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
بر سرِ خاکی زنی خوش می‌گریست گفت مجنونیش کاین گریه ز چیست؟ گفت: «چشمم تر، دلم غمناک ماند زین جوانِ من که زیرِ خاک ماند» گفت: «تو در خاکی، او در خاک نیست کو کنون جز نورِ جانِ پاک نیست تا که در تن بود، جانش خاک بود چون بمرد از خاک رست و پاک بود.» گرچه تن را نیست قدری پیشِ دوست یوسفِ جان در حریمِ خاصِ اوست 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
ره میخانه و مسجد کدام است که هر دو بر من مسکین حرام است نه در مسجد گذارندم که رند است نه در میخانه کین خمار خام است میان مسجد و میخانه راهی است بجوئید ای عزیزان کین کدام است به میخانه امامی مست خفته است نمی‌دانم که آن بت را چه نام است مرا کعبه خرابات است امروز حریفم قاضی و ساقی امام است برو عطار کو خود می‌شناسد که سرور کیست سرگردان کدام است 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 به لطفش شک نڪن گاهے ، اگر دنیا حقیرت ڪرد ؛   تو رسم بندگے آموز ، حماےت میڪند حتما ...   اگر غمگین اگر شادے ، خداےی را پرستش ڪن ؛   ڪه هر دم بهترینها را ، عطاےت میڪند حتما ... 🌸 به امید استجابت دعاهایتان در لحظات ناب دعا 🍃🌸🍃
چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید دلم می‌خواهد اما آه... از من برنمی‌آید مرا بگذار و بگذر ای غزل! دیوانۀ سرکش! از او گفتن، به این از هرچه کم کمتر نمی‌آید شنیدم با صدای او خدای او سخن می‌گفت در این ساحت سکوتم من، صدایم در نمی‌آید چه بنویسم؟ که خرما بر نخیل و دست ما کوتاه که نام او بلند است و به این دفتر نمی‌آید «امیرالمؤمنین» واژه‌ست؟ نه، پیراهنی زیباست ببین! بر قامتی جز قامت حیدر نمی‌آید به شوق روی پیغمبر سه روز آذین شده یثرب ولی بیرون دروازه‌ست پیغمبر، نمی‌آید علی باید بیاید تا محمد گام بردارد که پیغمبر به همراه یکی دیگر نمی‌آید علی باید بیاید تا کنار مصطفی باشد علی باید بیاید تا محمد، مرتضی باشد که دنیا بی‌علی شهری‌ست بی‌قانون، خبر داری؟ محمد بی‌علی، موساست بی‌هارون، خبر داری؟ بدون او در این طوفان چگونه زنده می‌مانی؟ محمد بی‌ علی، نوح است بی‌کشتی، نمی‌دانی! بلاگردان او در بدر و در احزاب و خیبر بود علی جان محمد یا محمد جان حیدر بود؟ محمد با علی وقتی می‌آید، وقت طوفان است فرار از دستشان کار مسیحی‌های نجران است... علی آری علی... مردی که در افلاک، نامی بود شنیدم بارها هم‌سفرۀ مردی جذامی بود... چه بنویسم؟ که دیگر کاری از من بر نمی‌آید از او گفتن به این از هرچه کم کمتر نمی‌آید همین ابیات درهم را تو می‌بینی خبر دارم همین کم را همین کم را تو می‌بینی خبر دارم شاعر:
هدایت شده از 
🌸✨چهارشنبه و آخرین روز 💕✨فروردین ماهتون عالی 🌸✨امروز 💕✨از خدا 🌸✨برایت من چنین خواهم 💕✨دلت آرام 🌸✨تنت سالم 💕✨دعاهایت مستجاب 🌸✨عاقبتت بخیر 💕✨آفتاب عمرت 🌸✨هميشه برقرار 💕✨و زندگیت سرشار از 🌸✨عشق و آرامش 💕✨روز تون زیبا و طاعاتتون قبول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خط استاد میرحسین زنوزی... شعر
اَللّـهُمَّ اِنّی اَسْتَغْفِرُکَ؛ لِما تُبْتُ اِلَیکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ خدایا من آمرزش می خواهم، برای گناهانی که پس از توبه کردن دوباره به آن ها دست زده ام...
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه و تو همان وعده ی ضمانت شده ی خدایی سلام بر عجل الله
"ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت برسینه می فشارمت اما ندارمت" هرشب کناردفتر احساس واژه ها چون شعر می نگارمت اما ندارمت همچون ستاره های کویری،قدم زنان هربار می شمارمت اما ندارمت عطر گل همیشه بهاری، قصیده ای درذهن می سپارمت اما ندارمت تکلیف روزهای پراز غربتی ببین درخانه می گذارمت اما ندارمت عاشق نبوده ای که بفهمی زبان عشق هرلحظه دوست دارمت اما ندارمت 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
مناجات با خدا ز فرط معصیت آهم به سینه کاری نیست میان آینه ام نقشی از نگاری نیست قساوت دل آلوده کار دستم داد دگر ز دیده ام اشک زلال جاری نیست همه خدایی خود را بگرد و خوب ببین که رو سیاه تر از من گناه کاری نیست همه جوارح من با گناه مانوس است گرسنگی و عطش رسم روزه داری نیست رفاقت من و تو رنگ و بوی دیگر داشت به حال و روز دلم جای آه و زاری نیست؟ بیا و بی ادبی های مرا ندیده بگیر به غیر جود و کرم از تو انتظاری نیست تمام دل خوشی من محبت علی است ز هیچ کس به جز آقا امید یاری نیست حرام باشد اگر رو به غیر او بزنم کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست سگ قدیمی دربار شاه لو کشفم به جز مقابل شه جای خاکساری نیست قسم به چادر خاکی برای حفظ ولا شبیه مادر سادات جان نثاری نیست خوشا به حال کسانی که با بصیرت محض حمایت از ولی امرشان شعاری نیست مدال عشق حسین است سینه های کبود حریف سینه ما شعله های ناری نیست به گریه بهر حسین یار مادرش هستم ز هجر کرب و بلایش به دل قراری نیست خدا ز سوز دل زینب آفریده مرا به نام سینه زن کربلا خریده مرا 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید دلم می‌خواهد اما آه... از من برنمی‌آید مرا بگذار و بگذر ای غزل! دیوانۀ سرکش! از او گفتن، به این از هرچه کم کمتر نمی‌آید شنیدم با صدای او خدای او سخن می‌گفت در این ساحت سکوتم من، صدایم در نمی‌آید چه بنویسم؟ که خرما بر نخیل و دست ما کوتاه که نام او بلند است و به این دفتر نمی‌آید «امیرالمؤمنین» واژه‌ست؟ نه، پیراهنی زیباست ببین! بر قامتی جز قامت حیدر نمی‌آید به شوق روی پیغمبر سه روز آذین شده یثرب ولی بیرون دروازه‌ست پیغمبر، نمی‌آید علی باید بیاید تا محمد گام بردارد که پیغمبر به همراه یکی دیگر نمی‌آید علی باید بیاید تا کنار مصطفی باشد علی باید بیاید تا محمد، مرتضی باشد که دنیا بی‌علی شهری‌ست بی‌قانون، خبر داری؟ محمد بی‌علی، موساست بی‌هارون، خبر داری؟ بدون او در این طوفان چگونه زنده می‌مانی؟ محمد بی‌ علی، نوح است بی‌کشتی، نمی‌دانی! بلاگردان او در بدر و در احزاب و خیبر بود علی جان محمد یا محمد جان حیدر بود؟ محمد با علی وقتی می‌آید، وقت طوفان است فرار از دستشان کار مسیحی‌های نجران است... علی آری علی... مردی که در افلاک، نامی بود شنیدم بارها هم‌سفرۀ مردی جذامی بود... چه بنویسم؟ که دیگر کاری از من بر نمی‌آید از او گفتن به این از هرچه کم کمتر نمی‌آید همین ابیات درهم را تو می‌بینی خبر دارم همین کم را همین کم را تو می‌بینی خبر دارم شاعر: 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi