📚 #حکایتی‌ زیباوخواندنی آورده‌اند که شخصی به مهمانی دوست خسیس رفت. به محض این که مهمان وارد شد. میزبان پسرش را صدا زد و گفت: پسرم امروز مهمان عزیزی داریم، برو و نیم کیلو از بهترین گوشتی که در بازار است برای او بخر. پسر رفت و بعد از ساعتی دست خالی بازگشت. پدر از او پرسید: پس گوشت چه شد؟! پسر گفت: به نزد قصاب رفتم وبه او گفتم از بهترین گوشتی که در مغازه داری به ما بده، قصاب گفت: گوشتی به تو خواهم داد که مانند کره باشد. با خودم گفتم اگر این طور است پس چرا به جای گوشت کره نخرم، پس به نزد بقال رفتم و به او گفتم: از بهترین کره ای که داری به ما بده. او گفت: کره ای به تو خواهم داد که مثل شیره ی انگور باشد، با خود گفتم اگر این طور است چرا به جای کره شیره ی انگور نخرم پس به قصد خرید آن وارد دکان شدم، و گفتم از بهترین شیره ی انگورت به ما بده، او گفت: شیره ای به تو خواهم داد که چون آب صاف و زلال باشد، با خود گفتم اگر این طور است چرا به خانه نروم، زیرا که ما در خانه به قدر کفایت آب داریم. این گونه بود که دست خالی برگشتم. پدر گفت: چه پسر زرنگ و باهوشی هستی؛ اما یک چیز را از دست دادی، آنقدر از این مغازه به آن مغازه رفتی که کفشت مستهلک شد. پسر گفت: نه پدر، کفش های مهمان را پوشیده بودم....

من ازتو دل نمیکنم اقااگه قابل بدونی...

داریم هوای یکدگر را... هم کودک و مادر و پدر را ما ملت عشق و مهر هستیم گویید در عالم این خبر را سرما نکند خلل در این عشق یا رب تو نما به ما نظر را ما جنگل مهربانی هستیم بشکسته به دست خود تبر را در سختی و مشکلات با هم خم‌ کرده ز دشمنان کمر را سرد است ولی قلوب ما گرم شب رفت نگر صبح سحر را کم مانده بهار آید از راه ای یار شروع کن تو سفر را "عاصی" 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #لبیک_یا_خامنه_ای #حجاب

#ایرج_بسطامی 🎶دانی کدام دولت #ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛

♦️‌ این حرفهای شاه و بفرستید برای همه اونا که میگن مملکت گل و بلبل بوده

🔴 رفتار دختر با عروسکش موجب شرمندگی مادر از رفتارش شد... ✅حتما ببینید و به احترام مادرتان منتشر فرمائید. #مادر #قدردانی #احترام

ببخشید سکه دارید؟! میخوام به گذشته زنگ بزنم... به محل کار پدرم... به جوانی مادرم... به کوچه های کودکیم... به روزهایی که گذشتن...😔

مادر مثل مداد میمونه هر لحظه تراشیدن و تموم شدنش رو میبینی اما پدر مثل خودکاره شکل ظاهریش تغییر نمیکنه فقط یدفعه میبینی دیگه نمینویسه! قدر بدانیم

از "خاک" بر آمدیم که "آدم" باشیم آنگاه به "حریم دوست "محرم" باشیم از "آب"و"گل" بهشتی "خلق" شدیم حیف است که هیزم "جهنم" باشیم...!!

ای شب به من بگو... اکنون ستاره‌ها نجواگران مرثیهء عشق کیستند؟ هنگام عصر برسر دیوار باغ ما باز آن دو مرغ خسته چرا می‌گریستند؟! #منوچهر_آتشی