دلم گرفته، هوای بهار کرده دلم
هوای گریهی بی اختیار کرده دلم
رها کن از لب بام آن دو بافه گیسو را
هوای یک شب دنباله دار کرده دلم
بیا! بیا! که برای سرودن بیتی
هزار واژهی خونین قطار کرده دلم
به هر تپش که نفس تازه می کند، باری
مرا به زیستن امیدوار کرده دلم
کنون که آخر پیری! نمانده دندانی
غزال خوش خط و خالی شکار کرده دلم
بخند! ای لب خونین! لب ترک خورده!
دلم شکسته، هوای انار کرده دلم
#سعید_بیابانکی
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت
باید بسنده کرد به رویای دیدنت !
#نیلوفر_عاکفیان
غزل غزل نگهت کرده است تسخیرم
ز چشم های تو من بس که تحت تاثیرم
خدا سرود دو چشم تو را و من حالا
ز بیت های تو سرمشق شعر میگیرم
در انحصار تو بودن خوشست از آزادی
مرا درون قفس کن از آسمان سیرم
ز وصل ماه چه سهم پلنگ جز وهمش؟
بغل گرفته تو را روی برکه تصویرم
اگر ملامت یاران بهای عاشقی است
خوشا که زخمی ِ این بی مرامْ شمشیرم
که احتیاط کجا عاشقی کجا خواجه؟
چه باک گر بشود فاش راز تقدیرم؟
فقط به عشق زلال تو میسپارم دل
که زخم خورده ی تیغ ریا و تزویرم
به آب خورده گره زندگی ماهی ها
من از خیال فراق تو نیز میمیرم
📜• شاعر گروه: #امیرحسین_پورعزیز
کبریت های سوخته هم،
روزی درخت های شادابی بوده اند
مثل ما،
که روزگاری می خندیدیم
قبل از اینکه عشق روشنمان کن
روزگار است این که گه عزت دهد گه خوار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
تحمل کن که باید دل بریدن را بلد باشی
ببینی ، بو کنی ، اما نچیدن را بلد باشی
سر از سجاده بردار ای دل ساده! چه میگویی
رقم زد تا فقط در خون تپیدن را بلد باشی
کسی از پشت سر راحت تو را خنجر نخواهد زد
اگر بر روی خود خنجر کشیدن را بلد باشی
اگر آئینگی کردن مرام توست ، مجبوری
که از ناباوران ناحق شنیدن را بلد باشی
رهایی در خیابان سنگ خواهد خورد ، قانع باش
به اینکه در قفس راز پریدن را بلد باشی
گرفتم پرده از روی معما هم کنار افتاد
چه باک از خوب و بد وقتی ندیدن را بلد باشی
#مرتضاخدمتی
حافظ
عقل اگر داند که دل
در بندِ زلفش چون خوش اسـت،
عاقلان دیوانه گردند
از پیِ زنجیرِ مــــــــــا
💐
🕊💫🕊
✨السلام علیک یا صاحب الزمان عج ! ✨
🍃قرار دل، ز فراقت دگر قرار ندارم
به انتظار قسم، تاب انتظار ندارم
🍃به احتضار مبدل شد انتظار ظهورت
اجل رسیده، دگر تاب احتضار ندارم
🍃ز بس گریستم و دیده ام ندید رخت را
گمان برند گروهی به من که یار ندارم
🍃اگر بهار شود چار فصل سال برایم
خدا گواست که بی روی تو بهار ندارم
🍃به سلطنت ندهم رتبه ی گدایی خود را
که در زمین و زمان جز تو شهریار ندارم
🍃نه مانده تاب فراق و نه هست طاقت صبرم
چگونه صبر کنم دیگر اختیار ندارم
🍃دیار من نبود غیر خاک مقدم یارم
چو دُور غیبت یارم بود دیار ندارم
🍃به اشک دیده بیارم مگر به دست، دلت را
عزیز دل، چه کنم چشم اشکبار ندارم
🍃اگر تو سوز دهی جز به آتشت نگدازم
اگر تو اشک دهی غیر گریه کار ندارم
🍃به دار عشق تو «میثم» مگر قرار بگیرد
و گر نه تا به تنم جان بود، قرار ندارم
✨سلاااااااااااام
✨سحرگاه پنجشنبه تون ،مهدوی
✨لحظات نااااااب استجابت دعا و مناجات، گوارای وجودتون
✨التماس_دعای_فرج 🤲
🕊💫🕊