eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ 🍃 قلب ویران شده ام را به نگاهی بنواز تا دگر هیچ کجا ، هیچ کجایش نبرم 🍃 🌻🌈
اندوهت را بتکان جهان منتظرت نمی‌ماند تا حالت خوب شود. جهان صبر نمی‌کند تا غصه ات سر آید. جهان برای هیچکس منتظر نمی‌ماند و برای هیچکس صبر نمی‌کند. جهان می‌رود چه تو غمگین باشی و چه شادمان، چه سوگوار باشی و چه رقصان. می‌دانی این جهانی که می‌رود نامش چیست؟ نامش عمر است و تو ناگزیری که دنبالش بروی حتی اگر سینه خیز . تو ناگزیری که اندوهت را بتکانی و غمت را بشویی و بروی وگرنه جهان می‌رود و عمر می‌رود و تو جا می‌مانی از جهان و از عمر و از خودت... 🌹الهـــــی حال دل همتون همیشه عالی باشه🌹
💜🌹🍀 🍀🌹💜 💚ایکاش که از عاشقی افزون باشیم 💝از لطفِ خدا همیشه ممنون باشیم 💚ایکاش که با حبِ علی درعرصات 💝در زمرهٔ《این الرجبیون》باشیم 🌹رجب یعنی اشک توبه درقنوت 🍀خواندنش با نام غفار الذنوب 🌹شعبان یعنی چشمهاهم دررکوع 🍀شرمگین از نـام ستـار العیـوب 🌹رمضان یعنی سرسجودودل سجود 🍀ذکر یا رَب یارَبَّ از عمق وجود
طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست... سعدی
دل سوی مهر می ڪشد و مهر سوی دل جایی ڪه مهر نیست مڪن جستجوی دل ملڪ الشعرای بهار
ای صبا، صٖبح دمی بر سر کویش بگذر تا معطـر شـود آفـاق ز تـو هـر سحـری عراقی
شدم زندانی دنیا، دلم پرواز میخواهد کمی تنهایی و فریاد، دلم آواز میخواهد زند ساز مخالف باز، این دنیای دیوانه برای پاسخش اینبار، دلم یک ساز میخواهد شدم قربانی احساس، نزدیک است پایانم هنوزم میزند نبضم، دلم آغاز میخواهد همانند کسی هستم، که گم کرده سرای خود در این تاریکی و ظلمت، دلم همراز میخواهد چو شیرین است نام من، ولی تلخ است کام دل برای طعم شیرینم، دلم اعجاز میخواهد شیرین_کرمانشاهی
در جهانی که وفا نیست به دل های بشر بی نیاز از همه باشی به خدا می‌ارزد
مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانــــــــی که نهادی به نهال دگران در جهان بال و پر خویش گشودن آموز کـــــه پریدن نتوان با پر و بال دگران مرد آزادم و آن گونه غیورم که مرا میتوان کشت به یک جام زلال دگران ای که نزدیکتر از جانی و پنهان ز نگه هجر تو خوشترم آید ز وصال دگران
حضرت آدم .... نامت چه بود؟ آدم فرزند؟ مرا نه مادری نه پدری بنویس اولین یتیم خلقت محل تولد؟ بهشت پاک اینک محل سکونت؟ زمین خاک قدت؟ روزی چنان بلند که همسایه ی خدا اینک به قدر سایه بختم به روی خاک اعضای خانواده؟ حوای خوب و پاک قابیل خشمناک هابیل زیر خاک روز تولدت؟ روز جمعه به گمانم روز عشق رنگت؟ اینک فقط سیاه از شرم آن گناه چشمت؟ رنگی به رنگ بارش باران که ببارد ز آسمان. وزنت؟ نه آن چنان سبک که پرم در هوای دوست نه آن چنان وزین که نشینم به روی خاک جنست؟ مرا نیمی خاک نیم دگر خدا شغلت؟ در کار گشت امینم شاکی تو؟ خدا نام وکیل؟ آن هم خدا جرمت؟ یک سیب از درخت وسوسه تنها همین؟ همین حُکمت؟ تبعید در زمین. همدست در گناه؟ حوای آشنا ترسیده ای؟ کمی ازچه؟ که شوم اسیر خاک آیا کسی به ملاقاتت آمده؟ بلی چه کسی؟ گاهی فقط خدا دلتنگ گشته ای؟ زیاد برای که؟ تنها خدا آورده ای سند؟ بلی چه؟ دو قطره اشک داری تو ضامنی؟ بلی چه کسی؟ تنها کسم خدا در آخرین دفاع؟ میخوانمش چنان که اجابت کند دعا...
من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هربار از سمت باب الجواد می آیم سیدحمیدرضا برقعی