226.mp3
4.32M
غزل شمارهٔ ۲۲۶
ترسم که اشک بر غم ما پردهدر شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود
از هر کرانه تیر دعا کردهام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
ای جان (دل)حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر (با خبر)شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست(زین سر کشی که بر سر سرو بلند توست )
سرها بر آستانه او خاک در شود(کی با تو دست کوته ما در کمر شود)
حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست
دم درکش ار نه باد صبا با خبر شود
زندگی بدون عشق مثل درختی بدون شكوفه و بدون برگ و بار است.
ــــــــــــــــــــــــــ
زندگی سعادتمند تنها در عشق حقيقی خلاصه می شود.
“آلبرت هوبارد”
· مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الّذِى فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ
پروردگار، آن که تو را نیافت ، چه یافت و آن که تو را یافت ، چه از دست داد ؟
#امام_حسین_علیه_السلام
#بحار_الانوار_جلد95_صفحه226
به غیر عشق که از کار برده دست و دلم
نمیرود دل و دستم به هیچ کار دگر
#صائب_تبریزی
......مرتضی.....:
رک بگویم... از همه رنجیده ام!
از غریب و آشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند
من به هر ساز ی که شد رقصیده ام
در زمستانِِ سکوتم بارها...
با نگاه سردتان لرزیده ام
رد پای مهربانی نیست...نیست
من تمام کوچه را گردیده ام
سالها از بس که خوش بین بوده ام...
هر کلاغی را کبوتر دیده ام
وزن احساس شما را بارها...
با ترازوی خودم سنجیده ام
بی خیال سردی آغوشها...
من به آغوش خودم چسبیده ام
من شما را بارها و بارها...
لا به لای هر دعا بخشیده ام
کاش می شد در نگاهت جا شوم
در حریم عشق تو معنا شوم
چون حبابی بی سر انجامم ولی
کاش می شد با تو یک دریا شوم
گوشه ای در کلبه ی احساس تو
دوست دارم با تو هم ماوا شوم
برمی گردیم....
برمیگردیم به غروبهای صمیمی کودکی، لیلی و فوتبال و گل کوچک، صدای خندههای کودکانهی بلند، قهرکردنها، سر به روی زانو گذاشتنها، نازکردنها و نازکشیدنها...
دوباره برمیگردیم به اسفندهای پر از شور و حال زندگی، بوی ناب اسپند پراکنده در خیابان، بساطهای هفتسین، بازارهای شلوغ و لبخندهای از ته دل... لباسهای نو، حال و هوای نو، مسیرهای نو...
دوباره بر میگردیم به روزهای خوب، به دلخوشیهای کوچک، به سبز شدنها، جوانه زدنها، به آغوش کشیدنها...
بر میگردیم به روزهای خوب، برمی گردیم....
⚘ برای دوباره سبز شدن "درخانه میمانیم "
#سلامتوتندرستباشید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مهر پاڪان در میان جان نشان
دل مده الا به مهر دل خوشان
ڪوے نومیدے مرو، امیدهاست
سوے تاریڪے مرو، خورشیدهاست
#مولانا
🍂🍁🍂