زندگی بدون عشق مثل درختی بدون شكوفه و بدون برگ و بار است. ــــــــــــــــــــــــــ زندگی سعادتمند تنها در عشق حقيقی خلاصه می شود. “آلبرت هوبارد”

· مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الّذِى فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ پروردگار، آن که تو را نیافت ، چه یافت و آن که تو را یافت ، چه از دست داد ؟ #امام_حسین_علیه_السلام #بحار_الانوار_جلد95_صفحه226

به غیر عشق که از کار برده دست و دلم نمی‌رود دل و دستم به هیچ کار دگر #صائب_تبریزی

......مرتضی.....: رک بگویم... از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام با مرام و معرفت بیگانه اند من به هر ساز ی که شد رقصیده ام در زمستانِِ سکوتم بارها... با نگاه سردتان لرزیده ام رد پای مهربانی نیست...نیست من تمام کوچه را گردیده ام سالها از بس که خوش بین بوده ام... هر کلاغی را کبوتر دیده ام وزن احساس شما را بارها... با ترازوی خودم سنجیده ام بی خیال سردی آغوشها... من به آغوش خودم چسبیده ام من شما را بارها و بارها... لا به لای هر دعا بخشیده ام

کاش می شد در نگاهت جا شوم در حریم عشق تو معنا شوم چون حبابی بی سر انجامم ولی کاش می شد با تو یک دریا شوم گوشه ای در کلبه ی احساس تو دوست دارم با تو هم ماوا شوم

برمی گردیم.... برمی‌گردیم به غروب‌های صمیمی کودکی، لی‌لی و فوتبال و گل کوچک، صدای خنده‌های کودکانه‌ی بلند، قهرکردن‌ها، سر به روی زانو گذاشتن‌ها، نازکردن‌ها و نازکشیدن‌ها... دوباره برمی‌گردیم به اسفندهای پر از شور و حال زندگی، بوی‌ ناب اسپند پراکنده در خیابان، بساط‌های هفت‌سین، بازارهای شلوغ و لبخندهای از ته دل... لباس‌های نو، حال‌ و هوای نو، مسیرهای نو... دوباره بر می‌گردیم به روزهای خوب، به دلخوشی‌های کوچک، به سبز شدن‌ها، جوانه زدن‌ها، به آغوش کشیدن‌ها... بر می‌گردیم به روزهای خوب، برمی گردیم.... ⚘ برای دوباره سبز شدن "درخانه می‌مانیم " #سلامت‌وتندرست‌باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹

#عصر های اسفند زودتر می گذرد #بهار پشت پنجره ی اتاقم #آرایشِ رُخ می کند حس آمدنش لرز بر #جانم می اندازد مبادا #تو همراهش نباشی ... #لیلا_صابری_منش ‌💮✮✮❣✮✮‌💮 ‌ ‎‌

مهر پاڪان در میان جان نشان دل مده الا به مهر دل خوشان‌‌ ڪوے نومیدے مرو، امیدهاست سوے تاریڪے مرو، خورشیدهاست‌‌ #مولانا 🍂🍁🍂

غزل شمارهٔ ۲۳۰     اگر به باده مشکین دلم کشد (کشد دلم)شاید که بوی خیر ز زهد ریا نمی‌آید جهانیان همه گر (گو)منع من کنند از عشق من آن کنم که خداوندگار فرماید طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم گنه ببخشد(نپرسد) و بر عاشقان ببخشاید مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید که حلقه‌ای ز سر زلف یار بگشاید تو را که حسن خداداده (خداداد)هست و حجله بخت چه حاجت است که مشاطه‌ات بیاراید چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی‌غش کنون به جز دل خوش هیچ در نمی‌باید جمیله‌ایست عروس جهان ولی هش دار که این مخدره در عقد کس نمی‌آید(نمی پاید) به لابه گفتمش ای ماه رخ(رو) چه باشد اگر به یک شکر(به بوسه ای ) ز تو دلخسته‌ای بیاساید به خنده گفت که حافظ خدای را مپسند که بوسه تو رخ ماه را بیالاید

هوای باران دارد بهار ِ ابرئ در راه عطر ِ شکفتن باغ ِ خفته از زمستان.... پرویزنی ماهی از رودخانه آواز خوان بگیر تُنگ های به تَنگ آمده را - پُر کن از رقص ِ باله ها...‌‌ از طراوت چشمه بپاش بر خوشه ی زرد تا سبز تر بیآرایی سفره ی هفت سین را.... "حَوِل حالنا " چه زیباتر بهاری خواهد شد که من این بشارت از سُرنا نواز وُ دُهل کوب قریه ی دور دارم که من این بشارت از دو بال ِ پنجره ی باز ِ چشمان ِ - خاتون ِ غبار رو که نگاهی عاشقانه تر از فصل ِ پیش به عاشق ِ در من دارد...‌ پیشاپیش متبرّک باد بهار ِ عشق..‌.!!!!..... گویا فیروزکوهی