eitaa logo
کانال شعر علوی
890 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
گل باغ و بهارم، کی‌میایی بفشه جوکنارم، کی‌میایی بهار‌ و‌ عید‌ و‌ نورزم بهانه‌ست تو‌را چشم انتظارم، کی‌میایی
آقا دعاے عـید من امسال تعجیل اسٺـ وقتے تو تحویلمـ بگیرے سال تحویل اسٺـ . . .♡🎈 ..
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را حافظ
گفتم: ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا: ز خوبرویان این کار کمتر آید! حافظ
Banan - Bahar Delneshin.mp3
4.21M
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن چون نسیم نوبهار بر آشیانم کن گذر تا که گلباران شود کلبه ویران من 🎶 بهار دلنشین🎈 🍃🌸
♥️ ایام می آیند تا بر شما مبارك شوند؛ مبارك شمایید . . . . . . ❤️❤️❤️
♥️ قربانیان نازیم در خاک و خون تپیده ای خیل نازنینان، عید شما مبارک ...
‌ ‌پروانه‌ها در پيله دنيا را نمی فهمند تقویم‌ها روز مبادا را نمی فهمند دريا برای مردم صحرا نشين درياست ساحل نشينان قدر دريا را نمی فهمند مثل همه ما هم خيال زندگی داريم اما نمی‌دانم چرا ما را نمی‌فهمند هر روز سیبی در مسیر آب می‌آيد دیگر نيا اين شهر معنا را نمی‌فهمند اين مردمان مانند اهل کوفه می مانند اندازۀ يك چاه مولا را نمی فهمند فرسنگ‌ها از قیل و قال عاشقی دورند هند و سمرقند و بخارا را نمی فهمند چاقو به دست مردم هشيار افتاده ديدار يوسف با زلیخا را نمی فهمند از روز اول با تو در پرواز دانستم پروانه‌ها در پیله دنیا را نمی فهمند
نمی‌داند دلِ تنها میان جمع هم تنهاست مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من خودش از گریه ام فهمید مدت‌هاست، مدت‌هاست به جای دیدن روی تو در خود خیره ایم ای عشق اگر آه تو در آیینه پیدا نیست، عیب از ماست جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرارِ یک تکرار اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست من این تکرار را چون سیلیِ امواج بر ساحل تحمل می‌کنم هر چند جانکاه است و جان‌فرساست در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی اگر جایی برای مرگ باشد، زندگی زیباست... 🍃🌸 🌸🍃
لحظه ای را که جهان سال نویی مژده دهد از بهاران خبری بر گل پژمرده دهد از تصدق ز سَرِ نو شدگان سال دگر دل خوش بر وطن و مردم آزرده دهد رسم نوروزی ما بر سَرِ این سفره دعاست که خدا بر همگان روزی بگشوده دهد سایه ی جهل و ستم چیده شود از سر ما مردمان را به جهان خاطری آسوده دهد کودکان را نبود ترس و غم از جنگ و ستیز به بزرگان دل بی کینه و آزاده دهد زندگی را نه چنین بود قراری که در آن در پی لقمه ی نانی، رنج بیهوده دهد رستگارا مَثَلِ آن دل خوش سیری چند شده مثقالی اگر خالق بخشنده دهد عاقبت آنکه خرد را به خرافات فروخت او به نسلی دگر آیینه ی افسرده دهد
چون حکمت انتظارمان امّید است هر ساله نگاهمان به یک خورشید است تکرار شعار سال بی حکمت نیست پیروزی ما در جهش تولید است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
274.mp3
2.04M
غزل ۲۷۴ به دور لاله قدح گیر و بی‌ریا می‌باش به بوی گل نفسی همدم صبا می‌باش نگویمت که همه ساله می پرستی کن سه ماه می خور و نه ماه پارسا می‌باش چو پیر سالک عشقت به می حواله کند بنوش و منتظر رحمت خدا می‌باش گرت هواست که چون جم به سر غیب رسی بیا و (مدام)همدم جام جهان نما می‌باش چو غنچه گر چه فروبستگیست کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا می‌باش وفا مجوی ز کس ور سخن نمی‌شنوی به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می‌باش مرید طاعت بیگانگان مشو حافظ ولی معاشر رندان پارسا (آشنا)می‌باش  
💠 یا اباصالح المهدی ادرکنا این جمعه هم گذشت و نیامد نگار ما بیرون نشد ز پردۀ غیبت سوار ما ای غایب از نظر ز فراق تو سوختیم دل شد اسیر داغ و خزان شد بهار ما این درد جز به وصل تو درمان نمی‌شود رحمی کن ای طبیب بر این حال زار ما «خورشید من برآی که وقت دمیدن است» آخر سیاه شد ز غمت روزگار ما...
هدایت شده از  کانال سردار دلها
پــروردگــارا✨🌸 در این شب دل انگیز آنچه را که بیصدا✨🌸 از قلب عزیزانم گذر کرده در تقدیرشان قـرار ده✨🌸 تــــا لــذتــی دو چــنــدان را برایشان به ارمغان بیاورد✨🌸 شبتـون بـخیـر و سـراسـر آرامـش در آغوش پراز مهر خدا باشید✨🌸 ⭐️شبـ🌙ـتون غرق در عطر بهشت⭐️
اگر عید است و نوروز و شقایق اگر دشت و دمن را هست لایق بگنجد  در  کنار  صاحب  امر به امر و نهی و فرمان خلایق نه بر دشت و دمن، من را بُوَد خوش که  دلدارم  بود  اندر  عوایق غمِ  حجمِ گناهِ  این و هم آن غم ماندن به غیبت در مضایق ندانم او کجا هست، در بیابان وَ  یا کنج  خرابه،  یا حدایق  کلامم  را مخلّص، در نهَم که گناه، هست بین ما و او، عایق زمینه را فراهم گر نماییم خداوند هم فرستد، نور فایق بگیرد او  ز طغیانگر، عنانش طبیعت هم شود، آزاد و شایق کرونا گر جهان را در نوردید جهان را بر طریق اوست سایق مرا   بر   نعمتِ  امر   ولایت که گر، گوشش نمایند در حقایق نه در برجام و پالرمو شویم گیر نه  باری  بر نهیم اندر طرایق 98/1 سال گرامیباد
🌺اندکی عشق ، قدری مهربانی ❤️هر چه میخواهی لبخند 🌺و شادی امتحان کن ❤️خوشبختی همین است 🌺دنیاتون پراز لبخند خدا روزتون بخیر دوستان 🌹
🌱 تو نه عطرِ گندمِ شالیزار می دهی نه عطر نان داغ نه بویِ خاکِ باران خورده نه عطرِ یک فنجان قهوه‌ی داغ و نه عطرِ خشکیده برگ های پائیزی ! بویِ شکوفه های تازه سر در آورده از درختان را هم نمیدهی. تو عطرِ خودت را داری عطرِ لبخند ها وِ حرف هایت عطرِ مهربانی هایت عطرِ چشمانی که همیشه آرام است فکر کنم، روزی هم بیاید که مردم بجای خاکِ باران خورده و بهار و شکلات داغ بگویند: یک شهر همه دیوانه‌ی عطر لبخند های او شده است... اللهم عجل لولیک الفرج💔
سلام و صبح بخیر در تلاشم نازنینم ، شاد و خندانت کنم دردها داری به دل ، با مهر درمانت کنم تا شود راحت خیالت، رفع گردد مشگلت گر بخواهی حاضرم ، جان را به قربانت کنم دست گرمت را فشارم جان فشانم دررهت گوهر عشق و سعادت را ، به دامانت کنم عهد کردم تا شود ، اقبال و بختت سربلند هر چه دارم در کف اخلاص ، احسانت کنم در غم و شادی شريک و محرم رازت شوم در دلم منزل کنی، در سینه مهمانت کنم شاهد خوشبختی ات باشم همیشه هر مکان با صبوری چاره ای ، بر یاس و حرمانت کنم با تو بستم عهد الفت، تا نفس دارم به تن گر نیاز افتد خودم را ، وقف پيمانت کنم
‏امسال هم گذشت، کمی پیرتر شدم از دیدنِ جهان شما سیرتر شدم هرقدر شاخه‌شاخه رسیدم به آسمان در خاک ریشه‌ریشه زمین‌گیرتر شدم گفتی به عکس‌های جوانی نگاه کن دیدم رفیق...دیدم و دلگیرتر شدم رودم که در مسیر سراشیب زندگی در پرتگاه عشق سرازیرتر شدم فرقی نداشت بود و نبودم برای تو امسال هم گذشت و کمی پیرتر شدم
در قرنطینه ام ... اما هنوز فرصت دارم ببینم ، دوستت داشته باشم ... هنوز میتوانم صدای عزیزانم را بشنوم در قرنطینه ام ... رفتن ها و آمدن های جسمم محدود شد اما ذهنم را کدام ویــروس میتواند محدود کند ؟! رویایم زنجیر میان کدام دیوار است؟ من زنـده ام نَفَــس میکشم میخنـدم و میدانم برای مـن برای برای هرکه دلگیر از جبر روزگار است ... 🌸🍃
🏴 پیرمرد طائفه روز وفاتت هیچکس... بیرقی برپا نکرد و چشم های تر نداشت حضرت یعقوب مکه! یوسفت ارث از تو برد تازه میفهمم چرا آقای ما یاور نداشت در رجب از فیض نام اطهرت تائب شدیم ما گدای نسل در نسل ابوطالب شدیم •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
وقتی نوای ملکوتی وحی، در فضای روحانی حرا شکفت، جبرئیل گفت: بخوان! «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد» تو به پیامبری مبعوث شدی؛ با کوله باری از رسالت. آمدی تا با تبلور حضورت، سرزمین خکشیده حجاز را نفسی دوباره ببخشی آمدی تا خار جهل و جهالت را برکنی آمدی تا بساط ظلم را برهم زنی نامت محمد؛ لقبت امین فرستاده آخرین خدا بر زمین «تبارک الله احسن الخالقین» پیامبری ات مبارک که روح انسانیت را در باغ جان ها شکوفا کردی 💐عید مبعث مبارک
🌺 🍃زندگینامه 🔮تولد وحشی گویا در اواسط نیمه اول قرن دهم در بافق که بر سر راه یزد و کرمان واقع است، اتفاق افتاد و چون بافق را گاهی از توابع کرمان و گاه از توابع یزد به حساب می آورند، وحشی را گاهی یزدی و گاهی کرمانی گفته اند. 🕊💐 🔮دوره اول زندگی وحشی در زادگاهش سپری شد. وحشی در این مدت به جز برادرش در خدمت شرف الدین علی بافقی نیز به کسب دانش و ادب مشغول بود. 🕊💐 🔮وحشی بعد از فراگیری مقدمات علوم ادبی، از بافق به یزد و از آنچه به کاشان رفت و مدتی را در آن شهر به مکتب داری مشغول بود. بعد از مدتی، به یزد برگشت و در همانجا ساکن شد و به شعر و مدح پادشاهان آن شهر مشغول بود تا اینکه در سال ۹۹۱ هجری در گذشت.🕊💐 🔮خانواده وحشی از نظر ثروت، جزو خانواده های متوسط بافق بود. برادر بزرگترش، مرادی بافقی هم یکی از شاعران آن عهد بود که تاثیر زیادی در تربیت و آشنایی وحشی با محفل های ادبی داشت، اما پیش از آنکه وحشی در شعر به شهرت برسد، در گذشت.🕊🥀  🔮وحشی در اشعار خود چند بار نام برادرش را آورده است. او شاعری بلند همت، حساس، وارسته و گوشه گیر بود با وجود اینکه شاعران هم عصر او برای برخورداری از نعمتهای دربار گورکانی هند، امیران و بزرگان این دولت، به هند مهاجرت می گردند؛ وحشی نه تنها از ایران بیرون نرفت بلکه حتی از بافق تنها مدتی به کاشان رفت و پس از آن تمام عمرش را در یزد اقامت کرد.🕊💐 🔮او شاعری را تنها برای بیان اندیشه ها و احساسات خود به کار می گرفت و نه برای کسب مال و زراندوزی. دوره کمالش در شاعری را در یزد گذراند و برای به دست آوردن روزی خود، تنها رجال و بزرگان یزد و کرمان را مدح کرد. در دیوانش یک قصیده در مدح شاه تهماسب و ماده تاریخی درباره وفاتش دیده می شود اما حامی واقعی او میرمران، حاکم یزد بود🕊💐 1⃣
🌺 🍃ویژگی سخن 🔮وحشی بافقی بی شک یکی از شاعران بارز و نام آور عهد صفوی است که اهمیت او در سبک خاص بیان اوست. مضمونها و ظرایف شاعرانه و بیان احساسات و عواطف و نازک خیالهای او آنچنان با زبانی ساده و روان بیان شده که گاه آنها را با زبان محاوره بیان می کند و گاهی چنان است که گویی حرفهای روزمره اش را می زند و همین به شاعری او ارزش و اعتبار فراوان می دهد.🕊💐 🔮او سعی می کند از استفاده بیش از حد اختیارات شاعری دوری کند و در عوض کوشش خود را برای بیان اندیشه ها و تفکرات عالی خود که بیشتر به همراه احساسات و عواطف گرم است به کار می گیرد.🕊💐  🔮او زبانی ساده و پر از صداقت را بر می گزیند و همین دلیلی است که در عهد خود به عنوان تواناترین شاعر مکتب وقوع محسوب می شود.🕊💐  🔮در اشعار وحشی، واژه های مشکل و ترکیب های عربی بسیار کم دیده می شود؛ اما به جای آن از واژه ها و ترکیب های رایج زمان خود بسیار استفاده کرده است.🕊💐  🔮وحشی همچنین به صنایع و آرایه های لفظی نیز توجه نمی کرد؛ جز آنکه برای استواری کلامش ضروری بوده باشد. گر چه وحشی در مثنویهایش بیشتر از نظامی و در غزل از غزلسرایان نام آور گذشته استقبال می کرد، اما خود نیز طبعی مبتکر داشت چنانکه اکثر غزلهای او بعدها توسط شاعران دیگر مورد استقبال واقع شد.🕊💐 3⃣