eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
4.7هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
اگـر انسان سرمایه‌اش را در مغزش بگذارد نه در کیف پولش، هیچکس نمیتواند آن را از او برباید! ✍🏻 بنجامین فرانکلین
‏جامعه ما بيشتر به ابن سينا محتاج است يا ابوذر؟ به معشوق جفتشان؛ اميرالمومنين. - یوسفعلی میرشکاک -
نیایش امروز 🍃🌺 🌹بار الها .... ✨ تنها کوچه ای که بن بست نيست 💫 کوچه ياد توست ... 🌹مهربان خدای من... ✨ از تو خالصانه ميخواهم... که دوستان خوبم و هيچ انسانی در کوچه پس کوچه هاي زندگی .. اسير و گرفتار هيچ بن بستی نگردد … 💫 که تو بهترين راهنمایی ...💫 خدای مهربانم خودم و خانواده ام ودوستانم را عاشقانه به تو می سپارم پناه مان باش که آغوشی امن تر از تو سراغ ندارم. آمین یا أرْحَمَ الرّاحِمین 🌹 ای مهربان ترین مهربانان 🌹 روزتون معطر به بوی مهربانی خدا الهی دلتون شاد و قلب مهربانتان همیشه تپنده باد،،،، دستتان در دست مهربان خدا 🌹
عربی چند به هم ذوق کنان لب گشادند به نادر سخنان یکی از نجد حکایت می کرد یکی از وجد شکایت می کرد یکی از ناقه و محمل می گفت یکی از وادی و ساحل می گفت یکی از عشق به خوبان عرب یکی از سعی در اسباب طرب ناگهان مخلصی از ملک عجم زد به سر منزل آن قوم قدم به فنون ادبش راه نبود وز زبان عرب آگاه نبود شد گمانش که دعا می خوانند سخن از حمد و ثنا می رانند طلب عفو گنهکاریهاست بر در لطف عفو زاریهاست او هم آنجا به تواضع بنشست گریه و آه و فغان در پیوست هر چه آن قوم بیان می کردند با هم اسرار عیان می کردند او به تقلید همان را می گفت گوهر اشک به مژگان می سفت حشو می گفت و دعا می پنداشت ذم همی خواند و ثنا می پنداشت لیک چون بر لبش آن خاص کلام بود در معنی اخلاص تمام یافت درباره وی حکم دعا داد خاصیت غفران و رضا شد ازان دعوت از نخوت دور جرم از عفو و گناهان مغفور کرد از اخلاص ز تقصیر بری بر مس قلب خود اکسیر گری ۸۹ - حکایت آن عجمی که کلمات عربی شنید دعا و استغفار پنداشت دست اخلاص به آمین برداشت هر چند آن دعا نبود آثار مغفرت روی نمود...
🌹 ❣ نگاه كن به قلب من كه سرخ از غرور توست نگاه كن به چشم من، به راه تا عبور توست نگاه كن به جان من، در انتظار جمعه اي ست كه وعده داده اند و گفته اند ظهورتوست 💔
چشمت اگر میان غزل جا نمی‌گرفت هرگز درون من غزلی پا نمی‌گرفت عشقت اگر نبود، سبوی خیال من گنجایش پذیرش دریا نمی‌گرفت 👤 محمد حسین ناطقی
چندان بنشینم که برآید نفس صبح کان وقت به دل می‌رسد از دوست پیامی 🍃🌺
دل من پیش تو معناے بغل را فهمید قدر این فاصله‌ے حداقل را فهمید با دوتا بوسه‌ے شیرین ڪه به لب‌هاے تو زد مزّه‌ے واقعیِ شهد و عسل را فهمید آن‌قدر زمزمه‌ے عشق به گوشم خواندی حڪمت مثنوے و شعر و غزل را فهمید در پے هر ڪُنشے ، واڪنشے می‌آید در جواب عملت، عڪس العمل را فهمید دلم آن روز ڪه در دام نگاهت افتاد معنے مخمصه، معناے هچل را فهمید بار سنگین نگاهے ڪه پر از بدبینے ست پچ پچ زیر لبِ اهلِ محل را فهمید هرڪسے هرچه دلش خواست بگوید، امّا دل من پیش تو معناے بغل را فهمید ...
ساقی بده پیمانه ای زآن می که بی خویشم کنـد بر حسن شور انگیز تو عاشق تر از پیشم کند
ز شـورِ عشـــق، ندانم کجـا فرار کنم! چگــونه چاره‌ی این جـــانِ بیقرار کنم بســانِ بوته‌ی آتـــش گرفته‌ام، در باد کجـــا توانم این شعـــله را مهار کنم؟ رسیـــده کـــار به آنجا که اشتیاقم را برای مــردم کوی و گـــذر هـوار کنم چنین که عشق توام می‌کِشد به شیدایی شگفت نیست که فریـادِ یـار، یـار کـنم!
نگاه زیبای ترا دلم معنا می کند و بس سیمای رعنای ترا دلم شیدا می کند و بس دو چشم من طوطیای ان نگار زیبای توست تو بین رخ زیبای ترا دلم مآوا می کند و بس سروش
چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست.mp3
زمان: حجم: 705.7K
چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست جهان چه دارد در کف که آن عطای تو نیست سزای آنکه زید بی‌ رخ تو زین بترست سزای بنده مده گر چه او سزای تو نیست نثار خاک تو خواهم به هر دمی دل و جان که خاک بر سر جانی که خاک پای تو نیست مبارکست هوای تو بر همه مرغان چه نامبارک مرغی که در هوای تو نیست میان موج حوادث هر آنکه اِستادست به آشنا نرهد چون که آشنای تو نیست کرانه نیست ثنا و ثناگران تو را کدام ذره که سرگشته ثنای تو نیست