eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته میلاد حضرت علی علیه السلام ای تماشایی‌ترین مخلوقِ خالق یاعلی عشق و معشوقِ خدا اِی عبدِ عاشق یاعلی لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلّا ذوالفقار شد مَلَک مدّاحَت اِی شمسِ حقایق یاعلی از خدا از مصطفی یک پلّه پایین‌تر ولی... برتر از کون و مکان سَر از خلایق یاعلی دین تویی ایمان تویی میزان تویی قرآن تویی شرحِ فاروقی و در هر جبهه فائق یاعلی یا علیِ ابنِ اَبیطالب امیرِ کائنات علّتِ خلقِ جهان قرآنِ ناطق یاعلی میهمانِ معتکف‌های حریمِ رب شدم شکرُلله از غلامانِ اَبَاالزّینب شدم می‌زنم تسبیح می‌گویم علی جان... جان علی توبه از آدم وَلیکن علّتِ غفران علی آتشِ نَمرود اگر سرد و گوارا شد بدان گفته ابراهیم یار و یاورِ رحمان... علی می‌شکافد با عصا موسی اگر دریا بدان... زیرِ لب گفته مُکرّر او در این میدان علی مرده زنده می‌شود با یک دمِ عیسی اگر... آن دمی بوده که دم زد از شَهِ مردان علی احمدِ مختار هم با آذری‌ها هم نواست هر کجا گفتند اِی جانیم سَنَه گوربان علی میهمانِ معتکف های حریمِ دلبرم دین اگر دارم خدایا زیرِ دِیْنِ حیدرم تکیه‌گاهِ روزهای بی‌کسیِ مصطفی سرپناهِ روزِ محشر مرتضی شاهِ ولا روزها در معرکه طوفان به‌پا می‌کرد و شب... مَرکبِ بازیِ طفلانِ یتیم و بی‌نوا می‌نشیند روی زانو پای منبر جبرئیل تا بگیرد درسِ توحید و ادب عشق و حیا خُرده‌نانِ سفره‌اش روزیِ میکائیل‌ها صورِ اِسرافیل ذکرِ یاعلیِ مرتضی اِبنِ‌عَبدُوَد زمین افتاد با یک ضربه‌اش کنده با یک دستِ خود دروازه‌های قلعه را میهمانِ معتکف‌های حریمِ بندگی... یاعلی گفته اگر خورده زمین در زندگی رو به ایوانِ طلا ذکرِ لبم یاحیدر است خوش به حالِ هر که در این خانه عبد و نوکر است زاهدان دل‌خوش به تقوا و عبادت کرده‌اند دلخوشم من هم به اینکه شاه ذرّه‌پرور است گرد و خاک زیرِ نَعلینِ علی شمس و قمر نُه فَلَک وابسته به نیمه‌نگاهِ قنبر است عیدِ ما روزی‌ست که تیغِ دودَم دارد نگار ذوالفقارِ مرتضی اسبابِ کارِ دلبر است می‌رود بر بامِ کعبه می‌زند دم از علی اَشهَدُ اَنَّ علی با لحنِ آقا محشر است میهمانِ معتکف‌های حریمِ انتظار بی‌قراری می‌کند تا روزِ دیدارِ نگار
⭐ توصیه امسال رهبر انقلاب به معتکفین 🔻در آستانه ایام نیمه و برگزاری مراسم معنوی در مساجد سراسر کشور، رئیس ستاد مرکزی اعتکاف با ارسال نامه‌ای از رهبر انقلاب درخواست کرده است که توصیه‌ای به معتکفین داشته باشند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این نامه خطاب به کسانی که امسال در مراسم معنوی اعتکاف شرکت میکنند توصیه‌ای مرقوم داشتند که خط حزب‌الله آن را منتشر میکند: 📝 بسم الله الرّحمن الرّحیم در ایام اعتکاف اقلّاً یک بار نماز حضرت جعفر را بخوانند اما اگر در هر سه روز اعتکاف این عمل را انجام دهند بهتر است. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۱/۱۱/۱۳
🌺 طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و زندگی سخت طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : به آسمان رود و کار آفتاب کند . پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان تاجر را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن تاجر را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !! وقتى به در خانه آن تاجر مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً تاجر پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود . فردا می بیند محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، تاجر به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاهی رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ تاجر گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ تاجر گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . تاجر سجده شکر کرد و خواند : به ذرّه گر نظری لطف بوتراب کند. به آسمان رود و کار آفتاب کند. میلاد مسعود حضرت امیرالمومنین علیه السلام بر شما و همه محبانش مبارک باد
شعر زیبای علامه ی شیخ بهایی : همه روز بودن، همه نماز كردن، همه ساله نمودن، سفر حجاز كردن، زمدینه تا به ، سر و پا برهنه رفتن، دو لب از برای لبیك به وظیفه باز كردن، به و معابد، همه کردن، ز ملاهی و مناهی، همه احتراز كردن ها نخفتن به خدای راز گفتن، ز وجود بی نیازش، طلب نیاز كردن، 💚 به خدا كه هیچ کس را ثمر آنقدر نباشد 💚كه به روی در بسته كردن 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
💢اعتکاف یافتن حقیقت پنهان روح است در فراموشی نفس 💠بوی عشق می‌آید بوی زیبایی، بویی از جنس عطر بهشت... بویی از جنس دوستی عاشقانه، بویی از جنس راز و نیاز، و نزدیکی به معبود!! از سفرت چه خبر؟ فدای اشک چشمان معتکف، به آن که گدای خانه‌اش بودی دعایم کن! 📎 📎 📎 📎
💢اعتکاف فصل بندگی 💠اعتکاف سجده دوباره فرشتگان است بر اشک‌ها ندبه‌ها و سجده‌های آدمیان. 📎 📎