eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
987 دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
غوغا به پا شود به میان فرشته‌ها وقتی که شاعری به قلم چنگ می‌زند تا نوبت علی شد و در مأذنه شکفت بر جان و نفس آینه‌ها سنگ می‌زند مبهوت نام حیدر کرار مانده و... کاغذ، غزل و قافیه‌ها زنگ می‌زند از کوچکی و خردی شاعر همین که او لب وا که می‌کند،به خودش انگ می‌زند گنجشک رو سیاه نشسته به دامنش او هم دوباره مرغ مرا رنگ می‌زند شعرم شبیه خواب مه آلود نیمه شب وزنش دوباره هول شده، لنگ می ‌زند
هزاران سال فرسایش هزاران سال تنهایی هزاران موج توفنده هزاران ضربه و حمله من اینجا ایستادم منتظر، محکم، پر از امید من اینجا هستم اینجا در کنار جزر و مدهای همیشه ابرهای پر ز کینه آذرخش، گرداب یا طوفان ببین شلاق در دستان چگونه می شتابند از کنارم ناامیدانه! چنینم من هزاران سال من اینجا همان عهد و همان پیمان همان قلب و همان ایمان چنینم من منم ایران 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
در این غروب دل‌انگیز یکسره مغموم چقدر متن‌ پیامت شده است نامفهوم! هنوز مثل گذشته ترنج احساسم ولی تو سرخی سیبی به جادوی مسموم نگو که سخت شده روزگار بد کردار که بوم‌رنگ دعا برنگشته از لب شوم! ببین که صبر سفیدی نشسته بر مویم برو که نارس و سبز است دوباره سیب گلوم
شهریور! اهل کدام شهر است؟ که همیشه بوی غربت می‌دهد و کوچ در نسیمی سرد و دلشوره جمع کردن یکهویی بقچه‌ای رنگارنگ از هر شهری که هست، دلم نمی‌خواهد هم‌شهری‌اش باشم هرچند قاصدک‌ها با صداقتند اما فکر می‌کنم این فرزند ناخلف تابستان! بوی پاییز می‌دهد... 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
در لای کتاب و دفترم پوسیدم هی شعر نوشتم و غزل نوشیدم افسوس تو رفتی و نبودی من هم یک عمر فقط سنگ تو را بوسیدم 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
سرخی و شکوه‌مند، سبزی و چنار یک فیلمِ تو را دیده جهان، آن هم تار آن گوشهِ نگاه تو...چه کردی با ما ! آن چفیه‌ و عطر و اسلحه، چسب نوار مرثیه که نه، حماسه خوان می‌خواهی! جور و ستم و جو رسانه به کنار دنیا همه چشم‌شان به طوفان تو است برخیز و تمام کن قصه‌ات را سنوار! ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
خانه و چلچراغ   خانه من چلچراغش روشن است خانه‌ای امن و امان خانه‌ای که هر اتاقش سبز و سرخ سبز از سرخی خون یک جوان خانه‌ام امن و امان است...اما! دور تا دور حریمش خفته‌اند در میان دره‌ها و کوه‌ها لابه‌لای سنگ‌های پشت مرز غول‌ها با چنگ‌هایی پر ز خون داعشی‌های دلار و بوی نفت چشم‌هاشان سرخ و لب‌ها کینه ورز سینه‌هاشان مملو از جهل و جنون شب به هنگام سکوت دشت و کوه هُرم خرناس مهیبی می‌وزد آه... فردوسی نمی‌داند کنون قلب رستم، کم که آورد، آب شد! باز اما پای سرباز وطن در فراسوی حریم خانه‌ام دست بر بند تفنگش مانده است چشم‌هایش چون عقاب کوهسار چون نگاه شیر شرزه پرشرر پس به دنبال شغال نیمه شب چرخ می‌زد بی صدا در آسمان بی صدا! چون بچه‌هایم خفته‌اند در کنارم، خنده بر لب  خواب رنگین دیده‌اند پس خیالم راحت است ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
در نور نشسته‌ای، نوری لبریز از جام تو مستیم بانوی عزیز هربار به نام تو بپوشم بر سر دیبای بهشتی سراسر شبدیز من پرسشم و تو همه‌ی پاسخ‌ها هر بار جوابی شده‌ای شورانگیز بر سدره و طوبی هوسی نیست به باغ آفت زده بر رونق دنیای مریض دستاس جهان، چرخش دستان شماست گندم شده‌ام سبز شدم! آب‌بریز!
رعد آمد، برق آمد، پرده‌ای را باد برد مثل لبخندی که بر لب‌های تو هاشور خورد در هیاهوی صدای سوت و ساز بمب‌ها دختری با یک عروسک توی یک دهلیز مُرد می‌رسد روزی که ماشین‌های جنگی می‌روند می‌روند آنجا که خواهد خورد «داغی» دوربرد خانه‌‌ها خالی، خراب و خاکی آغشته به خون هیچ جا باقی نماند از، شر دزد و دستبرد خون ما معجونی از شور و جنون است ای رفیق! ما نمی‌میریم آیا می‌شود ما را شمرد؟! اسلحه! یک قبضه‌ی خودکار و دفتر، یک سپر عهد این است :«شاعری در روز رستاخیز مُرد!» .ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯