[ عکس ]
🍃 تکیه گاه من!
به سر و روی دنیا که نگاه میکنم
زیر و رویش که میکنم
دیروز و امروزش را که وارسی میکنم
میبینم به هیچ چیز دنیا و هیچ آدم دنیایی نمیشود اعتماد کرد.
دنیا اول تا آخرش بیاعتمادی است.
عقل ندارد کسی که به این دنیا اعتماد میکند.
هر کسی به دنیا اعتماد کرد و چوب خورد
جز خودش را سرزنش نکند.
من زخم خوردۀ دنیا هستم.
از سر معرفت نیست اعتمادی که به دنیا ندارم🌴💎🌴
به خاطر خنجرهایی که از پشت خوردهام، به دنیا بیاعتماد شدهام.
دیگر هیچ اعتمادی به این دنیا ندارم.
این خوب است؟
حتماً خوب است.🌴💎🌹💎🌴
گران به دستش آوردم، ولی هر چه هست، چیز خوبی به دست آوردم.
میشد ارزانتر به دست بیاورم
ولی چه کار کنم تاجر خوبی نبودم.
عمرم دادم و این سرمایه را به دست آوردم.🌴💎🌹💎🌴
ولی آقا! خودت میدانی کسی که این سرمایه را دارد
همۀ لحظههای زندگیاش، حتّی در خواب
با وحشت عجین است.
دنیایی که در آن اعتمادی نیست، همهاش ترس است و دلهره.🌴💎🌹💎🌴
تنها راه رها شدن از این دلهره
این است که تو با من دوست شوی.
من هیچ راه دیگری پیدا نکردم.
تو تنها کسی هستی که میتوانم با همۀ وجود به او اعتماد کنم.🌴💎🌹💎🌴
چه کار کنم با این وحشتی که در مقابلم قد علم کرده
و سؤال بیپاسخی که ناز دارد و مرا بیجواب رها کرده:
آقا! آیا با من دوست میشوی؟
پاسخم را بده و مرا از وحشت بیاعتماد خلاص کن.
شبت بخیر تکیه گاه من!
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🌹💎🌴
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
🍃وارث حسین
🌴🥀🌴دوست دارم خانهای داشته باشم به وسعت یک دشت و در مسیر زائران اربعین بایستم و تک تک زائران را به خانهام دعوت کنم تا خودم در خدمت همۀ آنها باشم. این طور یقین میکنم که در خدمت تو هم بودهام.
🌴🥀🌴حالا که در مسیر زائران اربعین، کلبهای هم ندارم تا چه رسد به خانهای به وسعت یک دشت، بر سرم منت بگذار چشم بر هم زدنی اجازه بده تا کولهات را بر دوش بگیرم و در همین زمان اندک، خادمت باشم. اجازه میدهی؟
شبت بخیر وارث حسین!
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی