غزل ۶۱۳
السلام ای مهربان ای که عشقت نعمت است
قسمت ما از وجودت گر چه هجر و غیبت است
گشته ای تنها امید و نقطه ی عطف جهان
بی تو دنیا در نبرد و در حصار ظلمت است
از جهالت پر شده فنجان فهم این جهان
کو مسلمانی که فکر مردم و با غیرت است
کیمیا شد آنکه جان را می دهد در راه حق
دشمن فقر و رفیق عدل و داد و همت است
کی شود جانی ببخشی بر جهان بینوا
چشم ها هر جمعه سوی آسمان رحمت است
شد عیان تصویر ظلم و شد خزان مستمر
گر نیایی روزگارم روزگار ذلت است
در قنوت هر شبم بنشسته نام اعظمت
سینه ام از دوریت دریای آه و حسرت است
ای گل نرگس بیا تا دشت ها زیبا شوند
با تو دنیا عاری از پژمردگی و محنت است
#حمید_عزیزیان
#مهر۱۴۰۱
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi