تا بودهاند بیرگ و بیریشه عدهای
خواهیم رفت بیخبر از پیشِ عدهای...
گاه آدمی چهسخت، پشیمان شدهست که،
یکعمر بوده همدم و هم کیشِ عدهای...
میترسم از محبتِ مشکوکِ دوستان
گرگاست پشتِ صورتکِ میشِ عدهای...
چیزی بهجز سیاهی و پوچی نمیچکد
از مغزهای منفعتاندیشِ عدهای...
دنیا اگرچه بوده چو کندویی از عسل
یکعده نوش خورده و ما نیشِ عدهای...
سربازگونه در دلِ شطرنجِ روزگار
یکریز میشویم پس و پیش عدهای...
این زندگی نمایشی از قلع و قمعهاست
قومی شبیهِ سنگ و چنان شیشه عدهای...
یکروز میرسد که زمین چرخ میخورد
آن وقت دستِ ماست گِرو، ریش عدهای...
#طاهره_نوری
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
دچارِ بغضِ ترک خورده در گلو بِشَوی
اسیرِ قهوه ایِ چشم های او بشوی...
چهسخت اینکه به آیینهات نگاه کنی
و با دو مردمکِ مُرده رو به رو بشوی...
خدا نیاوَرَد آن روز که دهان به دهان
میانِ مردمِ این شهر ، بازگو بشوی...
نگاهِ خیسِ مرا هیچکس نبیند کاش
مباد آن که تو در چشم هام رو بشوی...
بیا تمام کن این فالهای هرشب را
چقدر در دلِ غمگینم آرزو بشوی...
به شعرهای تو دل بستهام کهروزی کاش،
من آیدای تو باشم، تو شاملو بشوی...
#طاهره_نوری
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
گذشتهایم از اندوه و عیشِ مختصرش
که زندگی نمیارزد به رنج و دردسرش...
فقط که ریشهی ما را نمیکَند از جا
به شاخههای شما نیز میخورد تبرش...
خدا من و تو و او را نشست و قالب زد
برای اینکه ببالد به خلقتِ بشرش...
چقدر آدم از او چوبِ بیصدا خورده
طبیعیاست که چیزی نماند از اثرش...
نمیشود که از این کورهراه برگردد
خراب کرده پلی را که بوده پشتِ سرش
سلام حضرتِ هجرت، مرا ببر با خود
که زندگانیِ اینگونه آه، بر پدرش…
#طاهره_نوری
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯