🕊﷽🕊
🥀#حضرت_زهرا(س)
🎤#مداح_استاد کربلایی رمضانی
🌿
میخ داغ و سینه زهرای من ای وای من
سیلی و انسیه الحورای من ای وای من
خانه و کاشانه و شمع و گل و پروانه نه
سوخت در آتش همه دنیای من ای وای من
آیه های کوثرم افتاده زیر دست و پا
لرزه افتاده به دست و پای من ای وای من
ابر سیلی هر دو روی روی یارم را گرفت
تار شد خورشید مهسیمای من ای وای من
در شکست و پشت در این غصه پشتم را شکست
خورد با صورت زمین طوبای(زهرای) من ای وای من
کشتن یک زن ، چهل نامرد میخواهد مگر؟!
داد از بی رحمی اعدای من ای وای من
کینه از من داشتند و همسرم را میزدند
فاطمه افتاد از پا ، پای من ای وای من
بشکند دست مغیره دست یارم را شکست
پیش چشم زینب کبرای من ای وای من
میکشد این غم مرا آخر که شد کاشانه ام
قتلگاه همسر تنهای من ای وای من
فاطمه با دیدن تابوت وقتی خنده زد
رفت دیگر خنده از لبهای من ای وای من
بعد زهرا این من و این میخ و این دیوار و در
وای من ای وای من ای وای من ای وای من
✍#عبدالحسین میرزایی
🌿🥀🌿🥀🌿
تـو را دل بـرگـزیـد و کـار دل شَـک بـرنمـی دارد
کـه این دیوانه هرگز سنگ کوچک بـرنمـی دارد
تـــو در رؤیـای پـروازی ولـی گـویــا نمـی دانـی
نـخ ِ کـوتـاه ، دسـت از بــادبــادک بـرنمـی دارد
بـرای دیـدنِ تــو ، آسمـان خـم مـی شـود امّـا
بـرای مـن ، کلاهـش را متـرسـک بـرنمـی دارد
اگـر با خنده هایت بشکنی گاهی سکوتش را
اتـاقـم را صـدای " جیـرجیـرک " ، بـرنمـی دارد
بیـا بگـذار سر بـر شانه های خسته ام یک بـار
اگـر بـا اشـک مـن ، پیـراهنـت لـک برنمی دارد
#عبدالحسین انصاری
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
فاطمه بعد از پیمبر روز وشب را گریه کرد
بر غریبی علی و داغ بابا گریه کرد
بسکه آن غمدیده اندر سینه خود غصه داشت
هرچه گفتند گریه کم کن باز زهرا گریه کرد
ای مدینه فاطمه در تو مگر حانه نداشت
پس چرا می رفت بین دشت و صحرا گریه کرد
از فشار درد پهلو تا سحر خوابی نداشت
دور از چشم علی تنهای تنها گریه کرد
او که هردم گفت بابا مصطفی مسرور شد
پشت آن در تا که بابا گفت بابا گریه کرد
استخوان سینه را بشکست و خون آلود شد
از شرار سینه اش مسمار گویا گریه کرد
تازیانه تا که بالا رفت زینب دیده بست
فاطمه بر خاک چون افتاد مولا گریه کرد
#عبدالحسین
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi