eitaa logo
کانال شعر علوی
890 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
39 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
  گلهای اهل بیت به گلزار می رسند موعودیان به موعد دیدار می رسند اینجا زمان وصل چه نزدیک حس شود دلدادگان  وصل به دلدار می رسند این حاجیان که نیمه شب از کعبه آمدند آخر همه به کوچه و بازار می رسند این کاروان به قافله سالاریِ حسین دارند با امیر و علمدار می رسند گاهی دم از شریعه و گودال می زنند گاهی به تلّ خاکی و هموار می رسند ناگاه با برادر خود گفت خواهری: این نخل ها به دیدۀ من تار می رسند این باغهای کوفه چرا نیزه داده اند این میوه ها چه زود سرِ بار می رسند یک دختر جلیله به بابا خطاب کرد: این نامه ها که از در  و دیوار می رسند... ...آن هیجده هزار نفر که نوشته اند: آقا بیا ،کجا به تو ای یار می رسند یک مادری به نغمه لالایی اش سرود حتماً به داد کودک گهوار می رسند ناگه سه ساله بر سرِ دوش عمو گریست این خارها به پای من انگار می رسند حالا حسین یک یکشان را جواب داد: اینجا به هم حقایق و اسرار می رسند اینجا زمین قاضریه ، دشت کربلاست جایی که تیرهای هدف دار می رسند اینجا به غیر نیزه تعارف نمی کنند از شام و کوفه لشگر جرار می رسند سر نیزه ها به پیکر من بوسه می زنند شمشیرهای تشنه و قدار می رسند ذبح عظیم پیش تماشای زینب است شمر و سنان به قهقهه این بار می رسند حلق علی و قلب من و سینة یتیم این نقطه ها به حرمله انگار می رسند اینجا ترحمی به یتیمان نمی شود زیور فروش های تبه کار می رسند سرهایتان به سنگ ، همه آشنا شود بس هدیه ها که از در و دیوار می رسند جمعی برای بردن خلخال و گوشوار جمعی برای غارت گهوار می رسند  
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی در غفلت از قیامت، با شعله ی جهالت آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی ای ذوالکرم می آیی؟ بالاسرم می آیی... هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی مانند والدینم، گریه کن حسینم این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی عقده گشایی ام کن، کرب و بلایی ام کن دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی 🌱
ای جلوه گاه نور سلام ای امام من زیبا جواب میدهی آقا سلام من کی میشود بمن تو بگویی؛ غلام من من دلخوشم که هست به وصفت کلام من من نام عسگری چو بخوانم حسن شوم با تو دوباره ذاکر جانم حسن شوم خوبیِ نوکریِ تو این است یاحسن نوکر شود ز هیبت ارباب،بت شکن دل میبری ز دست، به زلف شکن شکن جان پروریِ تو شود احیای روح من فصل تو چیست؟ موسم هم عهدی است و بس اسلام را بقا ز اباالمهدی است و بس با تو به مهدیِ تو چه نزدیک میشویم بی تو خدا گواه که تاریک میشویم با تو پر از تبسم و تبریک میشویم بی تو جدا ز هر عمل نیک میشویم ای که امام دین و امام هدایتی ما را به افتخار قدومت عنایتی ای مقدم تو در دل اهل ولا امید میلاد با صفای تو موعود را نوید ایام تو برای جهان موسمی جدید در روزگار تو شود آیات حق پدید ای نسل تو عصارۀ نسل ابوالبشر صُلب تو جایگاه مبارک ترین پسر ای معدن شجاعت و ای کوه اقتدار فصل تو هست فصل شکوفاییِ بهار مِهر از تو برده جلوه و ماه از تو شرمسار نام حسن مبارکت ای صاحبِ وقار ای که بهشت با همه آفاق مست توست بخشش هر آنچه هست ز انفاق دست توست این برترین سرور و سرود ولادت است مولای ما امام هُمام سعادت است ما را به محضر تو اماما، ارادت است نامت طلایه دار جهاد و شهادت است ای سبک زندگیِ تو روح مبارزه دوران تو نویدِ فتوح مبارزه تو آمدی که جام غدیر آید از پِی اَت راه علی و نام غدیر آید از پی ات مفهوم انسجام غدیر آید از پی ات تا آخرین امام غدیر آید از پی ات بابا در انتظار تو غرق نگاه بود زهرا در انتظار تو دیده براه بود خُلق خوشت معلم اخلاق انبیاست روی مهِ تو آینۀ جمع اولیاست تقوای تو معادل تقوای اتقیاست اخلاص تو خلاصۀ اخلاص اوصیاست قرآن به وصفت حضرت تو غرق آیه شد اسلام در پناه شما زیر سایه شد تو مایۀ سروری و غرق مصائبی از سختیِ زمانه قرین نَوائبی با اینکه شیعه را تو امامی تو صاحبی آری تمام عمر، تو از دیده غائبی راضی به هر قضای الهی شدی ولی چون عترت حسین ندیدی بلا، بلی از دشمنان اگر چه تو آزار دیده ای آیا چو عمه کوچه و بازار دیده ای خود را اسیر تهمت بسیار دیده ای در اوج غصه، خندۀ کفار دیده ای اهل حرم اسیر به زندان ندیده ای رأس بریده گوشۀ ویران ندیده ای شام بلا کجا و غم سامرا کجا طشت طلا کجا و غم ماجرا کجا فکر غم و مصیبت و داغ و بلا کجا هجده سر بریده به نِی برمَلا کجا آیا حرمسرای تو محنت کشیده اند اهل حریم تو همه تهمت شنیده اند وای از ورود کوفه و توهینِ بر امام وای از هجوم سنگ به زنها ز روی بام وای از زنان هرزه و مردان بد کلام وای از نگاه های کنیزی ز بزم شام آقا سرت سلامت از این حرفهای زشت ایدل خموش باش از این ماجرای زشت 🔸شاعر:
عالَم هم از کرشمۀ تو یافت این وجود مجموعِ انبیا به شما امتحان شدند وَرنه بدونِ اذن تو پیغمبری نبود ذکر مُسبَحاتِ تو مشق فرشته شد
ممنونم ای امام زمان،یاد ما کنی حتی برای ثانیه هایم،دعا کنی یکدم ردم نکن،که من از دست میروم تنها تویی که قلب مرا با خدا کنی میترسم از جداییِ دستان گرم تو دست مرا بگیر،مبادا رها کنی بابای ماتویی و مسیحای ما تویی با دست گرم خویش بخواهی،چها کنی بد میشویم بی نظرِرحمت شما خوبیم تا نگاه به دلهای ما کنی ما که حیا ز روی تو آقا نمیکنیم وقت گناه،این تویی از ما حیا کنی تنها تو میتوانی از این عبد،بگذری تنها تویی ز بنده، خدا را رضا کنی هیئت میایی،از برِ ما بی خبر مرو تا در مصافحه بمن آغوش وا کنی گردد سلام ما به سلام شما قبول وقتی که رو سوی حرمِ کربلا کنی با تو خوش است سِیرِ نجف،بعد،کربلا هم قصدِ کاظمین و هم سامرا کنی ...
عالم به غم نشسته و در آرزوي تست دنيا در آستانه ی ديدار روي تست كم كم ظهورِ دورِ تو نزديك مي شود اين فصل غم بهارِ رسيدن به كوي تست آقا به قبر مخفيِ زهرا قسم بيا دلهاي خسته همدمِ بغض گلوي تست دستان زينب است به سوي خدا بلند اي چشم شيعه چشم رقيه به سوي تست اي جان فداي حال دعا و تَضَرّعت بازآ كه شيعه دربدر كو به كوي تست اين دردها كه بي تو سرِ شيعه آمده تنها نه از وقاحت و بغض عدوي تست شايد كه از گناه ، بلا مي رسد بما شايد هميشه نامة ما روبروي تست من بارها ز آبرويت خرج كرده ام شيعه كسي است كه سبب آبروي تست من با دلِ تو فاصله را كم نكرده ام مَحروم تا به كي دلم از گفتگوي تست آماده مي كنم دل خود را براي تو خوش آن دلي كه بسته به يك تار موي تست مشتاق ديدنِ پسر فاطمه كسي است كز هر غمي كه ديد پيِ جستجوي تست ...
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سوی قم از مدینه یار آمد با وجودیکه بی قرار آمد همۀ شهر غرق استقبال خواهر اینبار با وقار آمد همه اش احترام می کردند دسته دسته سلام می کردند همه جا مِهر بود و گلباران حقِّ او را تمام می کردند هیچکس ناسزا نگفت به او جز درود و ثنا نگفت به او هیچکس وقت آمدن غیر از آیۀ انّما نگفت به او قم عجب میهمان نوازی کرد تا ابد ماند و سر فرازی کرد قم عجب کرد آبروداری کوفه با آبرو چه بازی کرد خوب شد که سری به نیزه ندید خوب شد هیچ حرف بَد نشنید خوب شد وقت دست و پا زدنِ نیمه جانِ برادرش نرسید ای امان از غریبیِ زینب وای از غم نصیبی زینب هیچ چشمی به شام و کوفه ندید در بلا بی شکیبیِ زینب @Sheroadab_alavi
این شعر سرود عالم بالا شد تبریک حسین بن علی بابا شد
نه فقط شیعه‌ی صادق به دلش داغ و بلاست صاحب مکتب ماست بخدا صاحب‌ْعزایش همۀ آل عباست صاحب مکتب ماست * مادرم فاطمه ! دریاب مرا جان حسین جگرم پاره شده می‌زنم ناله به یاد لب عطشان حسین جگرم پاره شده * کشته شده رئیس مکتب ما امام و مقتدای مذهب ما ✍
من فقط یک نوکرم، کار خودم را می‌کنم او خودش هر وقت لازم شد به نوکر می‌رسد ✍ دستم مقابل کس و ناکس دراز نیست تا روی پای نوکر‌ی‌ام ایستاده‌ام ✍ مداح و روضه‌خوان و سخنران و چای‌ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری‌ست ✍ در لباسِ نوکری، موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم ✍ من زنده‌ام به نوکری خانه‌ی شما! پس نوکری به کار نگیری به جای من! ✍ سرمایه‌ی من نوکریِ حضرت سلطان هر ثانیه‌اَش ناب‌ترین گنجِ زمان‌ست ✍ بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند ✍ بهترین آوازه‌ها در خادمیِ کوی توست شهرتِ خالی زشوقِ نوکری، شهرت نشد ✍ آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه‌اش تحت لوای حَسَنین ✍ تا غلامت شدیم فهمیدیم نوکری، احترام هم دارد ✍ آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست ✍ من مفتخر به نوکری حضرت توأم تو سفره‌دار هستی و من دعوت توأم ✍ حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین ✍ از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته‌ایم با نوکری تو همه عزت گرفته‌ایم ✍ عشق تو شغل شریف انبیای عالم است در سرایت نوکری دارد مراتب یاحسین ✍ با نوکریِ آل علی زنده‌ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست ✍ غلام خانه‌ی زهرا حسابمان کردند برای نوکری‌اش انتخابمان کردند ✍ در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست تا نفس دارم درِ این خانه خدمت می‌کنم ✍ از نوکری توست به هرجا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست ✍ مادرم با نمک روضه بزرگم کرده من به این نوکری از کودکی‌ام منصوبم ✍ عمری به عشق نوکریِ تو دویده‌ام حالا که اوفتاده‌ام از پا نمی‌خری؟ ✍ ذره‌ای هم که آبرو داریم همه از نوکری او داریم ✍ نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند ✍ دلخوشی‌ام چیست به جز نوکری؟ حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری ✍ از همان روز ولادت شده‌ام پابستت قِدمت نوکری‌ام از سَنَواتم پیداست ✍ مطمئنم بیشتر از هر عمل، روز جزا نوکریِ خانه‌ی زهرا به دردم می‌خورد ✍ خدمت‌گزار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکریِ تو شاهانه بگذرد ✍ هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده‌ست به قول مُرشد ما، بسته‌ست بارش را ✍ با نوکری‌ات سینه‌زن شوکت گرفته هر چه گرفته از همین کِسوَت گرفته ✍ دم تو گرم و کرم‌خانه‌ی شما آباد که بین خانه‌ی تو گرم نوکری هستم ✍
🔳 علیه السلام در سینه دوباره ابتلا می‌آید غم باز به اُردوی ولا می‌آید دل‌های شکسته کاظمینی شده است اين‌جاست که بوی کربلا می‌آید
. شب جمعه است صدایت نکنم پس چکنم جان و سر را بفدایت نکنم پس چکنم با حسینِ تو مناجات، شود زیباتر در دلِ روضه نوایت نکنم پس چکنم او سرش رفت به نیزه، بدنش عریان شد من سری هدیه برایت نکنم پس چکنم عاقبت خاک مرا کرب و بلا خواهی کرد سینه را کرب و بلایت نکنم پس چکنم مادری گفت شب جمعه، میان گودال گریه بر راس جدایت نکنم پس چکنم خواهری گریه کنان با بدنِ بی سر گفت شکرِ درگاهِ خدایت نکنم پس چکنم دختری ضجه زنان گفت که از کعب نی و غربتِ عمه شکایت نکنم پس چکنم با تنِ پاره ی بی پیرهنی، وقتِ وداع از دلی خسته روایت نکنم پس چکنم همه بر ناقه سوارند بجز دختِ علی یااَخا فکرِ دعایت نکنم پس چکنم بانکِ تکبیر ز رگهای بریده برخاست از رگِ پاره حکایت نکنم پس چکنم محرمان نقشِ زمین، خنده نامحرم سخت اینچنین شرحِ جنایت نکنم پس چکنم تازیانه زدنِ شمرِ لعین جای خودش زین بلا ناله به غایت نکنم پس چکنم گفت مضروبه ی گودال بزیرِ ضربات از یتیمِ تو حمایت نکنم پس چکنم