جمعه يعني دلم از غصه بگيرد اما به همين بودنت از دور قناعت بكنم ! #پويا_جمشيدی🌱

#برای_او_که_رفت ♥️ جمعه يعني دلم از غصه بگيرد امّا به همين بودنت از دور... قناعت بكنم #پویا_جمشیدی

عطرش كه می پیچد برمیگردم اما كسی نیست كسی چه می‌داند، شايد به من فكر می‌كند. 💛🌙 #پویا_جمشیدی

مجنون گريست «قسمت ابن‌السلام» را آقای عشق! خاطره، ليلا نمی‌شود دستم به دست‌های کسی خو نمی‌کند ديگر کسی شبيه تو پيدا نمی‌شود . در التهاب رد شدن از بغض كهنه‌ام هر شب شروع می‌شوم از اتفاق‌ها در من مترسكي كه تو را گريه می‌كند دل بسته‌ام به رقص غريب كلاغ‌ها . دل بسته‌ام به عطر تنت توی كوچه‌ها دل بسته‌ام به زخم به جا مانده در خودم بی‌حرفِ پيش، زندگی‌ات پا‌به‌پای كيست؟ من در سكوت توی خودم زير و رو شدم . بعد از تو گريه لای نفس‌های لعنتی بعد از تو بغض روز و شبم را رها نکرد بعد از تو درد بر در و ديوار خانه ماند حتی خدا به حال بدم اعتنا نکرد . من مانده‌ام درون اتاقی كه نيستی داری هنوز موی مرا شانه می‌زنی اين قصه نيست، مرز شعور و توهم است وقتی تو در ميانه‌ی کابوسِ رفتنی . من مانده‌ام درون اتاقی كه نيستی غرق سکوت، از تو صدايی نمی‌رسد گم می‌شوم ميان قدم‌های آخرت وقت وداع، گريه به جايی نمی‌رسد . وقت وداع گرچه نگفتم بمان ولی تنها صدای حک شده توی سرم تويی حالا تو را چگونه به خاطر نياورم وقتی كه نيمِ گمشده‌ی ديگرم تويی . بی‌وقفه من برای نبودت گريستم شايد که اشک مرگ مرا ساده‌تر کند دستم به دست‌های تو ديگر نمی‌رسد بايد که مرگ از تو مرا باخبر کند . حالا کمی شمرده بخوان اين نماز را تقدير من احاطه ميان بد و بد است من با صدای پای تو از مرگ می‌پرم قلبم ميان ماندن و مردن مردد است . بازی تمام بود و نجنگيده باختم وقتی تمام قصه از اول خيال بود حرفی براي لحظه‌ی رفتن نداشتم می‌خواستی که زنده بمانم، محال بود #پویا_جمشیدی #کانال_شعر_علوی #قرارگاه_بسوی_ظهور

تاثير بعضيا توی زندگی آدم، بيشتر از يه اسمه، بيشتر از مدت حضورشونه... انقدر زياد كه يه روز به خودت ميای و می‌بينی، همه‌ی فكر و ذكرت شده يه نفر! شايد اون يه نفر، هيچوقت نفهمه كه باعث چه تناقضی تووی زندگيت شده... اما تو می‌دونی كه اون، تنها دليل تنهاييت بوده و تو، توی همه‌ی تنهايیات به اون پناه بردی... آرزو دادی... خاطره گرفتی! آدما، با آرزوهاشون به دنيا ميان، با خاطره‌هاشون می‌ميرن... كاش، آخرين خاطره‌ای كه قبل از مرگ به ياد ميارم، #تو باشی... #پویا_جمشیدی #طو #کانال_شعر_علوی #قرارگاه_بسوی_ظهور

باران ببارد آسمان عطر تو را دارد بغضت گریبان می‌درَد تا صبح می‌بارد لبخند دارم می‌زنم با اینکه دلتنگم دارم برای زندگی با مرگ می‌جنگم #پویا_جمشیدی

🕊 پشت هم شعر نوشتم كه بخوانی، خواندی؟ بغض کردم که ببینی و بمانی، ماندی؟ به خدا شعرترين شعرِ منی، می‌فهمی؟ هوس انگيزترين حسِ منی، می‌فهمی؟ #پویا_جمشیدی